شهید حسن خیری بواانلو: تفاوت بین نسخه‌ها
(صفحه‌ای جدید حاوی «کد شهید : 6111334 نام : حسن نام خانوادگی : خیری‌بروانلو تاریخ شهادت : 1361/02/23 نا...» ایجاد کرد) |
|||
| سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
خاطرات: | خاطرات: | ||
| − | یکی از همرزمان برادرم محسن نحوه ی شهادتش را اینگونه نقل می کرد : هنگام عملیات شهید اصلا آرام و قرار نداشت و یک حالت معنوی خاصی را داشتند . ایشان مسئولیت آر پی جی زن را بر عهده داشت که از این طرف به آن طرف می دوید و توانست یکی از تانکهای دشمن را منهدم کند که می گفت : زدمش ، ایشان با شجاعت تمام ایستادگی کردند که ناگهان یک خمپاره به نزدیکی او اصابت کرد و در اثر برخورد ترکش خمپاره به ناحیه سرش به درجه رفیع شهادت نائل گردید . | + | یکی از همرزمان برادرم محسن نحوه ی شهادتش را اینگونه نقل می کرد : هنگام عملیات شهید اصلا آرام و قرار نداشت و یک حالت معنوی خاصی را داشتند . ایشان مسئولیت آر پی جی زن را بر عهده داشت که از این طرف به آن طرف می دوید و توانست یکی از تانکهای دشمن را منهدم کند که می گفت : زدمش ، ایشان با شجاعت تمام ایستادگی کردند که ناگهان یک خمپاره به نزدیکی او اصابت کرد و در اثر برخورد ترکش خمپاره به ناحیه سرش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=8464 سایت یاران رضا]</ref> |
| − | + | ==پانویس== | |
| + | <references /> | ||
| + | |||
| + | == رده‌ها == | ||
| + | {{ترتیب‌پیش‌فرض:شهید حسن خیری بواانلو}} | ||
| + | [[رده: شهدا]] | ||
| + | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
| + | [[رده:شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران ]] | ||
| + | [[رده: شهدای ایران]] | ||
| + | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی ]] | ||
| + | [[رده: شهدای شهرستان مشهد ]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۰۶
کد شهید : 6111334
نام : حسن
نام خانوادگی : خیری‌بروانلو تاریخ شهادت : 1361/02/23
نام پدر : نصرالله
تاریخ تولد:
محل تولد: مشهد
تاریخ شهادت: 1361/02/23
مکان شهادت:
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
شغل : یگان خدمتی :
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده
گلزار : بحراباد
خاطرات:
یکی از همرزمان برادرم محسن نحوه ی شهادتش را اینگونه نقل می کرد : هنگام عملیات شهید اصلا آرام و قرار نداشت و یک حالت معنوی خاصی را داشتند . ایشان مسئولیت آر پی جی زن را بر عهده داشت که از این طرف به آن طرف می دوید و توانست یکی از تانکهای دشمن را منهدم کند که می گفت : زدمش ، ایشان با شجاعت تمام ایستادگی کردند که ناگهان یک خمپاره به نزدیکی او اصابت کرد و در اثر برخورد ترکش خمپاره به ناحیه سرش به درجه رفیع شهادت نائل گردید.[۱]
