شهیدحسن سعیدی: تفاوت بین نسخهها
Jafari9809 (بحث | مشارکتها) |
(←زندگي نامه) |
||
سطر ۳۰: | سطر ۳۰: | ||
}} | }} | ||
− | = | + | کد شهید: 7100419 تاریخ تولد : |
+ | نام : حسن محل تولد : تربت حیدریه | ||
+ | نام خانوادگی : سعیدی تاریخ شهادت : 1371/05/05 | ||
+ | نام پدر : علی مکان شهادت : جاهواز | ||
+ | |||
+ | تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : | ||
+ | شغل : یگان خدمتی : | ||
+ | گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | ||
+ | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : سایر | ||
+ | گلزار : | ||
+ | خاطرات: | ||
+ | پس از شهادت فرزندم حسین درحال ساخت منزلی بودیم من هر از گاهی با خود می گفتم که اگر فرزندم حسین شهید نمی شد الان کمک می کرد و خیلی کار بیشتر پیشرفت می کرد چون ایشان آنقدر زحمتکش و مهربان بودند که بودند که من بیشتر احساس نبود ایشان را می کردم . تا اینکه شبی خواب دیدم که شهید تشریف آوردند و خودشان به تنهایی همه کارها را انجام دادند که بدین ترتیب می خواستند بر اساس قاعده (شهیدان زنده اند الله اکبر ) بگویید و به من گفتند من زنده ام و همیشه حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار شما و من همیشه به شما کمک می کنم ولی شما احساس نمی کنید که از خواب بیدار شدم. | ||
+ | |||
+ | فرزند شهیدم حسن به همراه چند سرباز دیگرعقب ماشین سوار بودند و برای انجام عملیاتی می رفتند. چون آن سربازها با یکدیگر شوخی می کردند، شهید گفت : من از این شوخی های شما خوشم نمی آید می خواهم به جلو بروم. به محض اینکه فرزندم حسن به جلو ماشین می رود و می نشیند دربین راه ماشین تصادف می کند که ایشان خونریزی مغزی می کند و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان به فیض عظیم و والای شهادت نائل می گردد. | ||
+ | منبع: سایت یاران رضا | ||
+ | http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11562 | ||
− | |||
==نگارخانه تصاویر== | ==نگارخانه تصاویر== | ||
<gallery> | <gallery> |
نسخهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۷
حسن سعیدی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | تاکستان، روستای نیکوئیه 1 مهر 1344/07/01 |
شهادت | عراق، منطقه حاج عمران 1366/09/01/ |
محل دفن | گلزار شهداى قزوین |
سمتها | سرباز |
تحصیلات | پنجم ابتدائی |
کد شهید: 7100419 تاریخ تولد :
نام : حسن محل تولد : تربت حیدریه
نام خانوادگی : سعیدی تاریخ شهادت : 1371/05/05
نام پدر : علی مکان شهادت : جاهواز
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : سایر گلزار : خاطرات: پس از شهادت فرزندم حسین درحال ساخت منزلی بودیم من هر از گاهی با خود می گفتم که اگر فرزندم حسین شهید نمی شد الان کمک می کرد و خیلی کار بیشتر پیشرفت می کرد چون ایشان آنقدر زحمتکش و مهربان بودند که بودند که من بیشتر احساس نبود ایشان را می کردم . تا اینکه شبی خواب دیدم که شهید تشریف آوردند و خودشان به تنهایی همه کارها را انجام دادند که بدین ترتیب می خواستند بر اساس قاعده (شهیدان زنده اند الله اکبر ) بگویید و به من گفتند من زنده ام و همیشه حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار شما و من همیشه به شما کمک می کنم ولی شما احساس نمی کنید که از خواب بیدار شدم.
فرزند شهیدم حسن به همراه چند سرباز دیگرعقب ماشین سوار بودند و برای انجام عملیاتی می رفتند. چون آن سربازها با یکدیگر شوخی می کردند، شهید گفت : من از این شوخی های شما خوشم نمی آید می خواهم به جلو بروم. به محض اینکه فرزندم حسن به جلو ماشین می رود و می نشیند دربین راه ماشین تصادف می کند که ایشان خونریزی مغزی می کند و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان به فیض عظیم و والای شهادت نائل می گردد. منبع: سایت یاران رضا http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11562