شهید عیسی عاملی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « کد شهید: 6612752 تاریخ تولد : نام : عیسی‌ محل تولد : نیشابور نام خانواد...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱۸: سطر ۱۸:
 
یکی از همرزمان پدرم برایم نقل کرد: شب عملیات بود و من و دیگر بسیجیها در محلی دور هم جمع شده بودیم تا آخرین دعاها و راز و نیاز با خدا را انجام دهیم و خودمان را برای شهادت آماده کنیم که ناگهان متوجه شدیم عیسی در بین ما حضور ندارد. من به جستجوی ایشان برخاستم و پس از مدتی او را در پشت یکی از سنگرها مشاهده کردم که در حال راز و نیاز و نیایش با خداست، و زمزمه می‌کرد خدایا این لیاقت را به من بده که جانم را در راه تو قربانی کنم که همین‌طور هم شد و در همان شب در درگیری با دشمن از ناحیه سینه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گشت
 
یکی از همرزمان پدرم برایم نقل کرد: شب عملیات بود و من و دیگر بسیجیها در محلی دور هم جمع شده بودیم تا آخرین دعاها و راز و نیاز با خدا را انجام دهیم و خودمان را برای شهادت آماده کنیم که ناگهان متوجه شدیم عیسی در بین ما حضور ندارد. من به جستجوی ایشان برخاستم و پس از مدتی او را در پشت یکی از سنگرها مشاهده کردم که در حال راز و نیاز و نیایش با خداست، و زمزمه می‌کرد خدایا این لیاقت را به من بده که جانم را در راه تو قربانی کنم که همین‌طور هم شد و در همان شب در درگیری با دشمن از ناحیه سینه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گشت
 
منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=14201
 
منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=14201
 +
==رده==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:عیسی عاملی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان نیشابور ]]

نسخهٔ ‏۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۷

کد شهید: 6612752 تاریخ تولد : نام : عیسی‌ محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : عاملی‌ تاریخ شهادت : 1366/08/30 نام پدر : قربان‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : خاطرات

   ذکر و یاد خدا

موضوع ذکر و ياد خدا راوی حسن عاملی متن کامل خاطره

یکی از همرزمان پدرم برایم نقل کرد: شب عملیات بود و من و دیگر بسیجیها در محلی دور هم جمع شده بودیم تا آخرین دعاها و راز و نیاز با خدا را انجام دهیم و خودمان را برای شهادت آماده کنیم که ناگهان متوجه شدیم عیسی در بین ما حضور ندارد. من به جستجوی ایشان برخاستم و پس از مدتی او را در پشت یکی از سنگرها مشاهده کردم که در حال راز و نیاز و نیایش با خداست، و زمزمه می‌کرد خدایا این لیاقت را به من بده که جانم را در راه تو قربانی کنم که همین‌طور هم شد و در همان شب در درگیری با دشمن از ناحیه سینه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نائل گشت منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=14201

رده