شهید محمود عباس پور: تفاوت بین نسخهها
سطر ۳۷: | سطر ۳۷: | ||
− | چون فاصله سنی من و محمود یکسال بیشتر نبود غالبا " باهم بودیم وخاطرات زیادی باهم داریم . سال سوم راهنمایی بودیم و انقلاب به پیروزی رسیده بود . آن زمان گروهک منافقین فعالیت زیادی داشتند . در مدرسه معلمهایی بودند که طرفدار آنها بودند و نیز یکی از دانش آموزانی که بسیار مستعد و زرنگ بود همیشه انشاء هایی در همین زمینه می نوشت . همکلاسی ما بود . هرگز یادم نمی رود روزی برادرم محمود دفتر دیکته و انشا وی را برداشت و صفحه میانی آنرا باز کرد و درشت نوشت :( مرگ بر رجوی ) . و یا در ایام زمستان که باهم به خانه برمی گشتیم روی دیواری سیمانی در کوچه ای روبروی کارخانه شیر پاستوریزه عکس بزرگی از رجوی نقش بسته بود . ما تا حد توان گلوله های برفی و نیز گل نثارش کردیم . همچنین در دوران انقلاب باهم در راهپیمایی شرکت می کردیم . | + | چون فاصله سنی من و محمود یکسال بیشتر نبود غالبا " باهم بودیم وخاطرات زیادی باهم داریم . سال سوم راهنمایی بودیم و انقلاب به پیروزی رسیده بود . آن زمان گروهک منافقین فعالیت زیادی داشتند . در مدرسه معلمهایی بودند که طرفدار آنها بودند و نیز یکی از دانش آموزانی که بسیار مستعد و زرنگ بود همیشه انشاء هایی در همین زمینه می نوشت . همکلاسی ما بود . هرگز یادم نمی رود روزی برادرم محمود دفتر دیکته و انشا وی را برداشت و صفحه میانی آنرا باز کرد و درشت نوشت :( مرگ بر رجوی ) . و یا در ایام زمستان که باهم به خانه برمی گشتیم روی دیواری سیمانی در کوچه ای روبروی کارخانه شیر پاستوریزه عکس بزرگی از رجوی نقش بسته بود . ما تا حد توان گلوله های برفی و نیز گل نثارش کردیم . همچنین در دوران انقلاب باهم در راهپیمایی شرکت می کردیم.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014226 سایت یاران رضا]</ref> |
+ | ==پانویس== | ||
+ | |||
+ | <references /> | ||
− | |||
==رده== | ==رده== | ||
{{ترتیبپیشفرض:محمود عباس پور} | {{ترتیبپیشفرض:محمود عباس پور} |
نسخهٔ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۵
rId4
کد شهید : 6509988
نام : محمود
محل تولد : مشهد
نام خانوادگی : عباسپور
تاریخ شهادت : 1365/10/04
نام پدر : غلامحسین
مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
شغل : یگان خدمتی :
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده
گلزار : خواجهربیع
خاطرات
مبارزه با ضد انقلاب و منافقین
موضوع مبارزه با ضد انقلاب و منافقين
راوی محمد عباسپور
متن کامل خاطره
چون فاصله سنی من و محمود یکسال بیشتر نبود غالبا " باهم بودیم وخاطرات زیادی باهم داریم . سال سوم راهنمایی بودیم و انقلاب به پیروزی رسیده بود . آن زمان گروهک منافقین فعالیت زیادی داشتند . در مدرسه معلمهایی بودند که طرفدار آنها بودند و نیز یکی از دانش آموزانی که بسیار مستعد و زرنگ بود همیشه انشاء هایی در همین زمینه می نوشت . همکلاسی ما بود . هرگز یادم نمی رود روزی برادرم محمود دفتر دیکته و انشا وی را برداشت و صفحه میانی آنرا باز کرد و درشت نوشت :( مرگ بر رجوی ) . و یا در ایام زمستان که باهم به خانه برمی گشتیم روی دیواری سیمانی در کوچه ای روبروی کارخانه شیر پاستوریزه عکس بزرگی از رجوی نقش بسته بود . ما تا حد توان گلوله های برفی و نیز گل نثارش کردیم . همچنین در دوران انقلاب باهم در راهپیمایی شرکت می کردیم.[۱]
پانویس
رده
{{ترتیبپیشفرض:محمود عباس پور}