شهید عباس دلاور قلعه نوی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «کد شهید: 6514747 تاریخ تولد : نام : عباس‌ محل تولد : مشهد نام خانوادگی :...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
==وصیت نامه==
 
==وصیت نامه==
  
بسم رب الشهدا و الصديقين به نام او پاسدار حرمت خون شهيدان است و خريدار جان بندگاني که در راه او مقاتله کنند و بکشند و يا کشته شوند و با درود بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و نايب برحقش امام خميني و با سلام بر رزمندگان و شهيدان مفقودالاثرها، اسيران و ملت مقاوم و غيور ايران اسلامي. هدف از آمدن به جبهه اين بود که به دشمنان خائن نشان دهيم هيچ وقت از پاي نمي‌نشينيم و هميشه آماده هستيم تا از قرآن و کيان اسلامي دفاع کنيم و چنانچه سلاحي از رزمنده‌اي بر زمين افتد دهها رزمنده آن را بر دوش مي‌گيرند(خداوند راه سلطه سياسي کفار را بر مسلمين حرام کرده است) بر همين اساس است که اين کفار بعثي همه تلاششان سلطه بر ماست و ما با الهام گرفتن از قرآن وظيفه داريم جلو اين سلطه را بگيريم. من خودم از ته قلب مي‌گويم تا آخرين نفس با دشمن خونخوار مي جنگيم زيرا ما براي نماز و تعاليم و احکام اسلامي مي جنگيم، ما براي دليل معين مي جنگيم، به خاطر خودمان که بعدا زير دست اين ظالمان و کافران نيفتيم ،به خاطر خدا و حيثيت خود مي جنگيم، ما نبايد بگذاريم ابرقدرتهاي جهانخوار به ما زور بگويند و از ما کار بکشند و ما را به کار بد وادار کنند و مي‌بايد دين و ميهن خودمان را از چنگ آنها آزاد سازيم و اين قول را به تمام خانواده معظم شهدا مي‌دهم که تا آخرين نفس بر ادامه راه شهدا ايستاده‌ايم. پيام من به خانواده اين است که اصلاً بعد از شهادت من گريه نکنند و لباس سياه نپوشند و غصه نخورند و دلتان نسوزد بلکه براي امام حسين(ع) بسوزد زيرا او به ما درس شجاعت و قهرماني ياد داد که اسلام چيست؟ دين چيست؟ و شرف و مرداني چيست؟ مادر عزيزم اگر بدي از من ديديد حلالم کنيد. پدر اگر شما را اذيت کردم ببخشيد مي‌دانستم که کارهاي خيلي بدي کرده‌ام و براي همين به جبهه آمدن که «توبه» کنم000 همسايگاني را که اذيت کردم بگوييد حلال کنند تا در جهان آخرت پيش خدا روسياه نباشم. برادرانم اگر شما را اذيت کردم مرا ببخشيد و حلالم کنيد. به هر حال هرکس از دست من راضي نيست او را راضي کنيد تا شايد خداوند به واسطه رضايت آنها از من راضي شود. مادر عزيزم مي‌دانم مرا به چه اذيتي بزرگ کردي، چه غمها خوردي و چقدر در سرما و گرما اذيت ديدي تا مرا بزرگ کردي، مادرم اگر اذيتي از من ديده‌اي ببخشيد. و از تمام اقوام و خويشان مي‌خواهم اگر اذيتشان کردم مرا حلال کنند و در آخرت شفاعتم کنند. به خواهرانم سفارش مي‌کنم همچون زينب(ع) راه برادرانشان ادامه دهند و با صبر و مقاومت مشت محکمي بر دهن ضد انقلاب بزنند و به خانواده شهدا بگوييد اصلاً غصه نخوريد چون تا ما باشيم راه عزيزانشان را ادامه خواهيم داد. والسلام?
+
بسم رب الشهدا و الصديقين به نام او پاسدار حرمت خون شهيدان است و خريدار جان بندگاني که در راه او مقاتله کنند و بکشند و يا کشته شوند و با درود بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و نايب برحقش امام خميني و با سلام بر رزمندگان و شهيدان مفقودالاثرها، اسيران و ملت مقاوم و غيور ايران اسلامي. هدف از آمدن به جبهه اين بود که به دشمنان خائن نشان دهيم هيچ وقت از پاي نمي‌نشينيم و هميشه آماده هستيم تا از قرآن و کيان اسلامي دفاع کنيم و چنانچه سلاحي از رزمنده‌اي بر زمين افتد دهها رزمنده آن را بر دوش مي‌گيرند(خداوند راه سلطه سياسي کفار را بر مسلمين حرام کرده است) بر همين اساس است که اين کفار بعثي همه تلاششان سلطه بر ماست و ما با الهام گرفتن از قرآن وظيفه داريم جلو اين سلطه را بگيريم. من خودم از ته قلب مي‌گويم تا آخرين نفس با دشمن خونخوار مي جنگيم زيرا ما براي نماز و تعاليم و احکام اسلامي مي جنگيم، ما براي دليل معين مي جنگيم، به خاطر خودمان که بعدا زير دست اين ظالمان و کافران نيفتيم ،به خاطر خدا و حيثيت خود مي جنگيم، ما نبايد بگذاريم ابرقدرتهاي جهانخوار به ما زور بگويند و از ما کار بکشند و ما را به کار بد وادار کنند و مي‌بايد دين و ميهن خودمان را از چنگ آنها آزاد سازيم و اين قول را به تمام خانواده معظم شهدا مي‌دهم که تا آخرين نفس بر ادامه راه شهدا ايستاده‌ايم. پيام من به خانواده اين است که اصلاً بعد از شهادت من گريه نکنند و لباس سياه نپوشند و غصه نخورند و دلتان نسوزد بلکه براي امام حسين(ع) بسوزد زيرا او به ما درس شجاعت و قهرماني ياد داد که اسلام چيست؟ دين چيست؟ و شرف و مرداني چيست؟ مادر عزيزم اگر بدي از من ديديد حلالم کنيد. پدر اگر شما را اذيت کردم ببخشيد مي‌دانستم که کارهاي خيلي بدي کرده‌ام و براي همين به جبهه آمدن که «توبه» کنم000 همسايگاني را که اذيت کردم بگوييد حلال کنند تا در جهان آخرت پيش خدا روسياه نباشم. برادرانم اگر شما را اذيت کردم مرا ببخشيد و حلالم کنيد. به هر حال هرکس از دست من راضي نيست او را راضي کنيد تا شايد خداوند به واسطه رضايت آنها از من راضي شود. مادر عزيزم مي‌دانم مرا به چه اذيتي بزرگ کردي، چه غمها خوردي و چقدر در سرما و گرما اذيت ديدي تا مرا بزرگ کردي، مادرم اگر اذيتي از من ديده‌اي ببخشيد. و از تمام اقوام و خويشان مي‌خواهم اگر اذيتشان کردم مرا حلال کنند و در آخرت شفاعتم کنند. به خواهرانم سفارش مي‌کنم همچون زينب(ع) راه برادرانشان ادامه دهند و با صبر و مقاومت مشت محکمي بر دهن ضد انقلاب بزنند و به خانواده شهدا بگوييد اصلاً غصه نخوريد چون تا ما باشيم راه عزيزانشان را ادامه خواهيم داد. والسلام.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=8891 سایت یاران رضا]</ref>
منبع: سایت یاران رضا    http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=8891
+
==پانویس==
 +
 
 +
<references />

نسخهٔ ‏۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۶

کد شهید: 6514747 تاریخ تولد : نام : عباس‌ محل تولد : مشهد نام خانوادگی : دلاورقلعه‌نوی‌ تاریخ شهادت : 1365/10/22 نام پدر : مهدی‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : دانش آموز یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : بهشت‌زهرا

وصیت نامه

بسم رب الشهدا و الصديقين به نام او پاسدار حرمت خون شهيدان است و خريدار جان بندگاني که در راه او مقاتله کنند و بکشند و يا کشته شوند و با درود بر منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و نايب برحقش امام خميني و با سلام بر رزمندگان و شهيدان مفقودالاثرها، اسيران و ملت مقاوم و غيور ايران اسلامي. هدف از آمدن به جبهه اين بود که به دشمنان خائن نشان دهيم هيچ وقت از پاي نمي‌نشينيم و هميشه آماده هستيم تا از قرآن و کيان اسلامي دفاع کنيم و چنانچه سلاحي از رزمنده‌اي بر زمين افتد دهها رزمنده آن را بر دوش مي‌گيرند(خداوند راه سلطه سياسي کفار را بر مسلمين حرام کرده است) بر همين اساس است که اين کفار بعثي همه تلاششان سلطه بر ماست و ما با الهام گرفتن از قرآن وظيفه داريم جلو اين سلطه را بگيريم. من خودم از ته قلب مي‌گويم تا آخرين نفس با دشمن خونخوار مي جنگيم زيرا ما براي نماز و تعاليم و احکام اسلامي مي جنگيم، ما براي دليل معين مي جنگيم، به خاطر خودمان که بعدا زير دست اين ظالمان و کافران نيفتيم ،به خاطر خدا و حيثيت خود مي جنگيم، ما نبايد بگذاريم ابرقدرتهاي جهانخوار به ما زور بگويند و از ما کار بکشند و ما را به کار بد وادار کنند و مي‌بايد دين و ميهن خودمان را از چنگ آنها آزاد سازيم و اين قول را به تمام خانواده معظم شهدا مي‌دهم که تا آخرين نفس بر ادامه راه شهدا ايستاده‌ايم. پيام من به خانواده اين است که اصلاً بعد از شهادت من گريه نکنند و لباس سياه نپوشند و غصه نخورند و دلتان نسوزد بلکه براي امام حسين(ع) بسوزد زيرا او به ما درس شجاعت و قهرماني ياد داد که اسلام چيست؟ دين چيست؟ و شرف و مرداني چيست؟ مادر عزيزم اگر بدي از من ديديد حلالم کنيد. پدر اگر شما را اذيت کردم ببخشيد مي‌دانستم که کارهاي خيلي بدي کرده‌ام و براي همين به جبهه آمدن که «توبه» کنم000 همسايگاني را که اذيت کردم بگوييد حلال کنند تا در جهان آخرت پيش خدا روسياه نباشم. برادرانم اگر شما را اذيت کردم مرا ببخشيد و حلالم کنيد. به هر حال هرکس از دست من راضي نيست او را راضي کنيد تا شايد خداوند به واسطه رضايت آنها از من راضي شود. مادر عزيزم مي‌دانم مرا به چه اذيتي بزرگ کردي، چه غمها خوردي و چقدر در سرما و گرما اذيت ديدي تا مرا بزرگ کردي، مادرم اگر اذيتي از من ديده‌اي ببخشيد. و از تمام اقوام و خويشان مي‌خواهم اگر اذيتشان کردم مرا حلال کنند و در آخرت شفاعتم کنند. به خواهرانم سفارش مي‌کنم همچون زينب(ع) راه برادرانشان ادامه دهند و با صبر و مقاومت مشت محکمي بر دهن ضد انقلاب بزنند و به خانواده شهدا بگوييد اصلاً غصه نخوريد چون تا ما باشيم راه عزيزانشان را ادامه خواهيم داد. والسلام.[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا