شهید سید بابا دامنجانی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «کد شهید: 6405839 تاریخ تولد : نام : سیدبابا محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : دامنج...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
یکی از همرزمان شوهرم تعریف می کرد و می گفت:اولین بار که سید بابا به جبهه آمده بود چهار نفر بودیم که در منطقه سومار به مدت یک شبانه روز در جنگل مانده بودیم یکی از دوستان ما شهید شد و یک نفر پایش قطع گردید و سید بابا پایش ترکش خورد. | یکی از همرزمان شوهرم تعریف می کرد و می گفت:اولین بار که سید بابا به جبهه آمده بود چهار نفر بودیم که در منطقه سومار به مدت یک شبانه روز در جنگل مانده بودیم یکی از دوستان ما شهید شد و یک نفر پایش قطع گردید و سید بابا پایش ترکش خورد. | ||
− | شوهرم خیلی بچه ها را دوست داشت موقعی که می خواست به جبهه اعزام شود هنگام رفتن دخترم را پشت پنجره گذاشتم او به پنجره می زد و سید بابا سه مرتبه رفت و برگشت و دخترم را بوسید وقتیکه مجدداً او را گذاشتم گفت او را بردار تا مرا از راه نیندازد. | + | شوهرم خیلی بچه ها را دوست داشت موقعی که می خواست به جبهه اعزام شود هنگام رفتن دخترم را پشت پنجره گذاشتم او به پنجره می زد و سید بابا سه مرتبه رفت و برگشت و دخترم را بوسید وقتیکه مجدداً او را گذاشتم گفت او را بردار تا مرا از راه نیندازد.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=8557 سایت یاران رضا]</ref> |
− | + | ||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ ۲۷ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۰
کد شهید: 6405839 تاریخ تولد : نام : سیدبابا محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : دامنجانی تاریخ شهادت : 1364/12/29 نام پدر : سیدمحمد مکان شهادت : فاو
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : بسیج گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار :
خاطرات
یکی از همرزمان شوهرم تعریف می کرد و می گفت:اولین بار که سید بابا به جبهه آمده بود چهار نفر بودیم که در منطقه سومار به مدت یک شبانه روز در جنگل مانده بودیم یکی از دوستان ما شهید شد و یک نفر پایش قطع گردید و سید بابا پایش ترکش خورد.
شوهرم خیلی بچه ها را دوست داشت موقعی که می خواست به جبهه اعزام شود هنگام رفتن دخترم را پشت پنجره گذاشتم او به پنجره می زد و سید بابا سه مرتبه رفت و برگشت و دخترم را بوسید وقتیکه مجدداً او را گذاشتم گفت او را بردار تا مرا از راه نیندازد.[۱]