شهید امید صادقیان لودریچه: تفاوت بین نسخهها
Jafari9809 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۶۶: | سطر ۶۶: | ||
[[رده: شهدای ایران]] | [[رده: شهدای ایران]] | ||
[[رده: شهدای استان اصفهان]] | [[رده: شهدای استان اصفهان]] | ||
+ | ==کدگزاری== | ||
+ | jabe |
نسخهٔ ۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۲۸
نام : صادقیان لودریچه / امید
نام پدر : احمد
تاریخ تولد : ۱۳۴۶-۰۶-۲۵
محل تولد : اصفهان
تاریخ شهادت : ۱۳۶۷-۰۳-۲۳
محل شهادت : آبادان، بیت المقدس
شهرستان : اصفهان
یگان : بسیج
مسئولیت :
تحصیلات : دانشجوی رشته کامپیوتر
محل تحصیل : دانشگاه اصفهان
گلزار : گلستان شهدای اصفهان
rId4
زندگی نامه
امید در سال 25/6/1346 در اصفهان دیده به جهان گشود، او از کودکی تحت تربیت پدری دلسوز و آگاه قرار گرفت. پدر امید یکی از مردان نیک و نام آوری بود که فرزندان خود را به بهترین شیوه تربیت نمود، او خود در رشته ی پزشکی تحصیلاتش را به اتمام رسانید و با پیروزی انقلاب به عضویت سپاه در آمد و در بیمارستان صدوقی فعالیت وسیعی داشت هنگام حضور مجروحین جبهه و جنگ او خود را وقف می نمود و با تمام وجود به خدمت آسیب دیدگان و مجروحین جبهه می پرداخت و امید پدر را می دید که با تمام وجود خود را نثار انقلاب و دینش می نماید و اینگونه امید وار پرورش یافت و سعی می نمود در تمامی افعال و رفتار به پدر تأسی نماید، با شروع تحصیلات از بهترین شاگردان، با نمراتی بالا بود و اخلاق و رفتارش نیز بسیار دوست داشتنی بود، با شروع انقلاب به همراه پدر در جماعات و تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت می نمود و درس مبارزه و فداکاری را می آموخت پدر امید با اینکه از تحصیلات بالایی برخوردار بود ولی با تمام وجود در فعالیتهای دوران انقلاب و نیز بعد از انقلاب شرکت می نمود و با شروع جنگ از طرف بیمارستان آیت الله صدوقی به جبهه اعزام گردید و در منطقه ی عملیاتی کربلای 5 در حین رسیدگی به مجروحین بیمارستان صحرایی توسط دشمن مورد هدف قرار می گیرد و بسیاری از رزمندگان مصدوم و تعدادی از پرستاران و دکترهای پر تلاش به شهادت رسیدند و یکی از آنها نیز احمد صادقیان بود اینگونه پدر در عملیاتی کربلای 5 به شهادت می رسد و امید تلاش خود را بیشتر نموده و در صدد اعزام به مناطق عملیاتی می شود. او همچنین برای اینکه بتواند تلاش پدر را نا تمام نگذارد درس را نیز ادامه داد تا اینکه در رشته ی کامپیوتر در دانشگاه قبول می شود و در حین ادامه ی تحصیل از طریق بسیج به مناطق عملیاتی اعزام و در سال 1367 در منطقه ی آبادان به شهادت می رسد .
وصیت نامه
" پس ای رسول، تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کرد (نیز پایدار باشد) و هیچ از حدود الهی تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما می کنید بصیر و داناست. و شما مؤمنان هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست باشید و گرنه آتش کیفر آنان به شما هم خواهد گرفت و در آن حال جز خدا هیچ دوستی نخواهید یافت و هرگز کسی یاری شما نخواهد کرد و نماز را در دو طرف (اول و آخر) روز بپا دارید و نیز در ساعت تاریکی شب که البته حسنات و نیکوکاری های شما سیئات و بدی های شما را نابود می سازد. این (نماز یا این سخن که حسنات شما سیئات را محو می کند) یادآوری است برای اهل ذکر (و پندی) برای مردم آگاه است." (سوره ی هود 112، 113، 114 ) .
به نام آن که هستی نام از او یافت. با درود و سلام بر امام زمان و آرزوی طول عمر امام امت و صبر و استقامت بیشتر امت شهید پرور و پیروزی هر چه سریع تر رزمندگان اسلام و سلام خدمت خانواده ی گرامیم به امید این که همیشه پیرو ولایت فقیه و دستورات قرآن باشیم .
در ابتدا از کلیه ی آشنایان و دوستان به خصوص خانواده ام طلب بخشش دارم و امیدوارم که خداوند بخشنده هم از گناهان من بگذرد. گر چه در حدی نیستم که کسی را نصیحت نمایم، لیکن از شما امت شهید پرور می خواهم که هرگز خط ولایت فقیه را رها ننمایید و لحظه ای از یاد خدا غافل نشوید و البته با حضور در جبهه ها از پایمال شدن خون شهیدان جلوگیری نمایید و اگر جبهه ها خالی شود همه شما مسئولید. سخن دیگری ندارم جز این که بگویم حق و باطل همیشه در مقابل یکدیگر قرار دارند و آگاه باشید که اگر خدای نکرده ذره ای با کفر سازش کنید بر حق نیستید و البته کوتاهی در امور جبهه های جنگ نوعی سازش با کفر و حتی کمک به کفر است. پس بیائید توجیهات پوچ خود را کنار گذاریم و با حضور در جبهه حقیقتا حق را یاری نماییم. ان شاء ا... خداوند گناهانم را ببخشاید و مرگم را شهادت در راه حق قرار دهد .
به امید پیروزی رزمندگان اسلام و با آرزوی طول عمر امام امت و توفیق آنان که به اسلام خدمت می کنند. والسلام ومن ا... توفیق .
بنده ی حقیر امید صادقیان
فرزند شهید دکتر حاج احمد صادقیان
نگارخانه تصاویر
منبع: [۱]
پانویس
رده
کدگزاری
jabe