شهیدحسن علی آداک: تفاوت بین نسخهها
جز (Khoshkenar9712 صفحهٔ شهید حسن علی آداک را به شهیدحسن علی آداک منتقل کرد) |
|||
سطر ۵۶: | سطر ۵۶: | ||
ياران و برادران مرا ياد كنيد | ياران و برادران مرا ياد كنيد | ||
− | رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا | + | رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/40295 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
− | + | ||
− | http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/40295 | + |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۷
حسن علی آداک | |
---|---|
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | تهران 1347/04/12 |
شهادت | 1367/5/16 |
نیرو | نیرو هوایی قصر فیروزه |
درجه | رزمنده |
شهید حسن علی آداک
تاریخ تولد :1347/04/12
تاریخ شهادت : 1367/05/16
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :تهران - شمیرانات - امامزاده علی اکبر(ع ) چیذر
زندگینامه
حسن علي آداک فرزند نورعلي، در تهران به دنيا آمد، در سن 6 سالگي وارد دبستان شد و سختي هاي فراواني را تحمل كرد، در سن 10 سالگي پدر خود را در زلزله طبس از دست داد اما به درس خود ادامه داد و روزهاي تعطيل با من به کارگاه سنگ بري مي آمد تا با رفقاي بد همنشنين نشود، هميشه در مسجد محل فعال بود و ايام محرم که فرا مي رسيد در تکيه مشتي قاسم گودرزي فعاليت مي کرد و با رفقاي صالح و نيکوکار رفت و آمد داشت .
در سن 17 سالگي ترک تحصيل، و خود را به حوزه نظام وظيفه معرفي، و سه چهار ماهي خدمت کرد، در پادگان قلعه مرغي دوره ي آموزشي را به اتمام رسانيد و سپس به پادگان نيروي هوايي قصر فيروزه انتقال يافت و بعد از آن هم به عنوان داوطلب به منطقه سردشت و نقاط کردستان، اعزام شد. 10 روز بيشتر از اعزام او به منطقه نگذشته بود كه خبر شهادتش را از طريق کميته سعدآباد به ما ابلاغ کردند.
وصیت نامه
اى كسانى كه مأموريت دفن مرا داريد بر روى تابوتم پارچه سياهى بكشيد تا همه بدانند سياه بخت بودم، چشم هايم را باز بگذاريد تا همه بدانند چشم به راه بودم و دست هايم را از تابوت بيرون بگذاريد تا همه بدانند دست هايم دست التماس بوده و دست خالى از اين دنيا رفته ام، قالب يخى بر روى مزارم بگذاريد تا سحرگاهان با تابش نور خورشيد آب شود و به جاى مادرم برايم گريه كند، گل سرخى بر روى مزارم بگذاريد تا همه بدانند سرخى چشم هايم از سرخىگل است. گل سرخى ديگر بر روى مزارم پرپر كنيد تا همه بدانند من هم مثل آن پرپر شده ام و بر روى مزارم شعرى همانند اين شعر بنويسيد :
افسوس كه روح در بدن نيست مرا
يك بلبل مست در چمن نيست مرا
ياران و برادران مرا ياد كنيد
رفتم سفرى كه آمدن نيست مرا[۱]