شهید عباس غلامی: تفاوت بین نسخهها
Bozorgmehr98 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | کد شهید: 6526661 | + | کد شهید: 6526661 تاریخ تولد : |
− | + | نام : عباس محل تولد : مشهد | |
− | نام : عباس | + | نام خانوادگی : غلامی تاریخ شهادت : 1365/10/05 |
+ | نام پدر : یحیی مکان شهادت : شلمچه | ||
− | + | تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : | |
− | + | شغل : یگان خدمتی : | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | ||
− | + | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | |
− | نوع عضویت : سایر شهدا | + | |
− | + | ||
− | مسئولیت : رزمنده | + | |
− | + | ||
گلزار : بهشترضا | گلزار : بهشترضا | ||
+ | خاطرات | ||
− | + | عشق به جهاد | |
− | + | موضوع عشق به جهاد | |
− | عشق به جهاد | + | |
− | + | ||
راوی سید مرتضی باشی ازغندی | راوی سید مرتضی باشی ازغندی | ||
− | + | متن کامل خاطره | |
عباس را می بینم در حمیدیه پایش در تشییع جنازه شهید محسن شادکام و شهید جواد حلوایی شکسته . می گویم : تو اینجا چکار می کنی ؟ مگر قرار نبود 45 روز پایت در گچ بماند می گوید : دلم طاقت نیاورد . 40 روز نرسیده گچ را شکستم اینجا یکسری وسایل کفاشی هست حداقل اینجا می توانم کفش بچه ها را تعمیر کنم . به یک ماه نکشید خبر دار می شوم با بچه های اطلاعات به شناسایی رفته . در حین شناسایی مجبور به درگیری با دشمن می شود با ترکش نارنجک مجروح شده حدود یک کیلومتر راه را با دست و پای مجروح طی کرده و به خط خودی می رسد . مدتی تحت معالجه قرار می گیرد . می گوید : تجدید شدم . دیگر بار خود را به منطقه می رساند این دفعه غواص می شود و در کربلای 4 قبول می گردد. | عباس را می بینم در حمیدیه پایش در تشییع جنازه شهید محسن شادکام و شهید جواد حلوایی شکسته . می گویم : تو اینجا چکار می کنی ؟ مگر قرار نبود 45 روز پایت در گچ بماند می گوید : دلم طاقت نیاورد . 40 روز نرسیده گچ را شکستم اینجا یکسری وسایل کفاشی هست حداقل اینجا می توانم کفش بچه ها را تعمیر کنم . به یک ماه نکشید خبر دار می شوم با بچه های اطلاعات به شناسایی رفته . در حین شناسایی مجبور به درگیری با دشمن می شود با ترکش نارنجک مجروح شده حدود یک کیلومتر راه را با دست و پای مجروح طی کرده و به خط خودی می رسد . مدتی تحت معالجه قرار می گیرد . می گوید : تجدید شدم . دیگر بار خود را به منطقه می رساند این دفعه غواص می شود و در کربلای 4 قبول می گردد. | ||
+ | <ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=15517 یاران رضا]</ref> | ||
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references/> |
نسخهٔ ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۶
کد شهید: 6526661 تاریخ تولد : نام : عباس محل تولد : مشهد نام خانوادگی : غلامی تاریخ شهادت : 1365/10/05 نام پدر : یحیی مکان شهادت : شلمچه
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار : بهشترضا خاطرات
عشق به جهاد
موضوع عشق به جهاد راوی سید مرتضی باشی ازغندی متن کامل خاطره
عباس را می بینم در حمیدیه پایش در تشییع جنازه شهید محسن شادکام و شهید جواد حلوایی شکسته . می گویم : تو اینجا چکار می کنی ؟ مگر قرار نبود 45 روز پایت در گچ بماند می گوید : دلم طاقت نیاورد . 40 روز نرسیده گچ را شکستم اینجا یکسری وسایل کفاشی هست حداقل اینجا می توانم کفش بچه ها را تعمیر کنم . به یک ماه نکشید خبر دار می شوم با بچه های اطلاعات به شناسایی رفته . در حین شناسایی مجبور به درگیری با دشمن می شود با ترکش نارنجک مجروح شده حدود یک کیلومتر راه را با دست و پای مجروح طی کرده و به خط خودی می رسد . مدتی تحت معالجه قرار می گیرد . می گوید : تجدید شدم . دیگر بار خود را به منطقه می رساند این دفعه غواص می شود و در کربلای 4 قبول می گردد. [۱]