شهید علی اکبر عباس آبادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۳۲: سطر ۳۲:
  
  
خاطرات
+
==خاطرات==
  
 
خواب و رویای دیگران درمورد شهید
 
خواب و رویای دیگران درمورد شهید
سطر ۴۵: سطر ۴۵:
 
وقتی از آموزش آمده بود می خواست به جبهه برود . من در خواب دیدم که دو دسته زنجیر می زند . و یک سید بزرگواری کنار علی اکبر ایستاده است . و من گفتم : اینها چه کسانی هستند؟ او گفت : اینها یاران امام خمینی هستند . که من خواستم به آنها ملحق شوم که نشد . من صبح قضیه را به علی اکبر گفتم، او هم خدا را شکر کرد و گفت که سر افراز شدم . به آرزوی خود می رسم و فردای آن روز با خوشحالی خداحافظی کرد و رفت . که دیدم نزدیک بیست روز بیشتر طول نکشید که خبر شهادت او را آوردند . وقتی که خبرش را به من دادند من خیلی خوشحال شدم که او در راه دین و اسلام شهید شده است.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014219 سایت یاران رضا]</ref>
 
وقتی از آموزش آمده بود می خواست به جبهه برود . من در خواب دیدم که دو دسته زنجیر می زند . و یک سید بزرگواری کنار علی اکبر ایستاده است . و من گفتم : اینها چه کسانی هستند؟ او گفت : اینها یاران امام خمینی هستند . که من خواستم به آنها ملحق شوم که نشد . من صبح قضیه را به علی اکبر گفتم، او هم خدا را شکر کرد و گفت که سر افراز شدم . به آرزوی خود می رسم و فردای آن روز با خوشحالی خداحافظی کرد و رفت . که دیدم نزدیک بیست روز بیشتر طول نکشید که خبر شهادت او را آوردند . وقتی که خبرش را به من دادند من خیلی خوشحال شدم که او در راه دین و اسلام شهید شده است.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014219 سایت یاران رضا]</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
 
<references />
 
<references />
 
==رده==
 
==رده==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۲

علی اکبر عباس آبادی
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد سبزوار
شهادت ۱۳۶۲/۴/۶،مهاباد
سمت‌ها رزمنده
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
خانواده نام پدررمضانعلی



خاطرات

خواب و رویای دیگران درمورد شهید

موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد

راوی فاطمه نوباغه

متن کامل خاطره


وقتی از آموزش آمده بود می خواست به جبهه برود . من در خواب دیدم که دو دسته زنجیر می زند . و یک سید بزرگواری کنار علی اکبر ایستاده است . و من گفتم : اینها چه کسانی هستند؟ او گفت : اینها یاران امام خمینی هستند . که من خواستم به آنها ملحق شوم که نشد . من صبح قضیه را به علی اکبر گفتم، او هم خدا را شکر کرد و گفت که سر افراز شدم . به آرزوی خود می رسم و فردای آن روز با خوشحالی خداحافظی کرد و رفت . که دیدم نزدیک بیست روز بیشتر طول نکشید که خبر شهادت او را آوردند . وقتی که خبرش را به من دادند من خیلی خوشحال شدم که او در راه دین و اسلام شهید شده است.[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا

رده