شهید علی دوستی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
تاریخ شهادت : 1362/08/04 | تاریخ شهادت : 1362/08/04 | ||
− | + | ==زندگینامه== | |
− | + | ||
− | زندگینامه | + | |
دوستی، علی : ۹ فروردین ماه ۱۳۴۱ ، در روستای شیخ جابر از توابع زنجان دیده به جهان گشود . پدرش محمدعلی، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره مقطع راهنمایی درس خواند . ازدواج کرده و دارای ۳ فرزند دختر شد . به خدمت سربازی رفته و سپس در جبهه حضور یافت و ۴ آبان ماه ۱۳۶۲ ، در منطقه ی سردشت به شهادت رسید . پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند . | دوستی، علی : ۹ فروردین ماه ۱۳۴۱ ، در روستای شیخ جابر از توابع زنجان دیده به جهان گشود . پدرش محمدعلی، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره مقطع راهنمایی درس خواند . ازدواج کرده و دارای ۳ فرزند دختر شد . به خدمت سربازی رفته و سپس در جبهه حضور یافت و ۴ آبان ماه ۱۳۶۲ ، در منطقه ی سردشت به شهادت رسید . پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند . | ||
− | وصیتنامه | + | ==وصیتنامه== |
شهید، علی دوستی : پدرجان ! شما باید افتخار کنید در راه خدا و در راه اسلام، فرزند عزیزت را از دست داده ای . پدرجان ! من به خاطر میهن عزیز و ناموسمان، جان خودم را نثار کردم؛ پس هیچ گونه ناراحت نباشید . برادر جان ! من ترا خیلی دوست داشتم؛ ولی افسوس که فلک ما را از هم جدا کرد . برادر جان ! اگر شهید شدم، تفنگ برادرت را بردار و بسوی دشمن حمله کن و تقاس خون برادرت را از دشمن بگیر . برادر جان ! همیشه خدمت گزار مملکت باش . زهرا دوستی فرد، همسر عزیزم ! شما اگر همسر عزیزتان را از دست دهید، بدانید بانو فاطمه زهرا ( س ) هست . ای همسر عزیزم ! خیلی از زن ها همسران شان را از دست داده اند . زهرا جان ! از تو می خواهم دختران مان را خوب نگهداری کنی و به آن ها راه خدا را یاد دهی . فاطمه جان ! معصومه جان ! اگر بزرگ شدید مثل زینب ( س ) باشید . همسر عزیزم ! به دخترانم بگو پدر مهربان شما در راه خدا شهید شد . زهرا جان ! به آن ها دین اسلام و قرآن کریم را یاد بده . همسرم ! از نبودن من ناراحت نباش؛ - ان شاء الله - خداوند به شما صبر عطا فرماید . شما را به خدای بزرگ می سپارم؛ شاد و خرم باشید .۱ (۱۳۰۱۲۹۵) علی دوستی ۳۱/۴/۶۲.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1136 سایت خط سرخ]</ref> | شهید، علی دوستی : پدرجان ! شما باید افتخار کنید در راه خدا و در راه اسلام، فرزند عزیزت را از دست داده ای . پدرجان ! من به خاطر میهن عزیز و ناموسمان، جان خودم را نثار کردم؛ پس هیچ گونه ناراحت نباشید . برادر جان ! من ترا خیلی دوست داشتم؛ ولی افسوس که فلک ما را از هم جدا کرد . برادر جان ! اگر شهید شدم، تفنگ برادرت را بردار و بسوی دشمن حمله کن و تقاس خون برادرت را از دشمن بگیر . برادر جان ! همیشه خدمت گزار مملکت باش . زهرا دوستی فرد، همسر عزیزم ! شما اگر همسر عزیزتان را از دست دهید، بدانید بانو فاطمه زهرا ( س ) هست . ای همسر عزیزم ! خیلی از زن ها همسران شان را از دست داده اند . زهرا جان ! از تو می خواهم دختران مان را خوب نگهداری کنی و به آن ها راه خدا را یاد دهی . فاطمه جان ! معصومه جان ! اگر بزرگ شدید مثل زینب ( س ) باشید . همسر عزیزم ! به دخترانم بگو پدر مهربان شما در راه خدا شهید شد . زهرا جان ! به آن ها دین اسلام و قرآن کریم را یاد بده . همسرم ! از نبودن من ناراحت نباش؛ - ان شاء الله - خداوند به شما صبر عطا فرماید . شما را به خدای بزرگ می سپارم؛ شاد و خرم باشید .۱ (۱۳۰۱۲۹۵) علی دوستی ۳۱/۴/۶۲.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1136 سایت خط سرخ]</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۱
علی دوستی
تاریخ تولد : 134 1/01/09
تاریخ شهادت : 1362/08/04
زندگینامه
دوستی، علی : ۹ فروردین ماه ۱۳۴۱ ، در روستای شیخ جابر از توابع زنجان دیده به جهان گشود . پدرش محمدعلی، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره مقطع راهنمایی درس خواند . ازدواج کرده و دارای ۳ فرزند دختر شد . به خدمت سربازی رفته و سپس در جبهه حضور یافت و ۴ آبان ماه ۱۳۶۲ ، در منطقه ی سردشت به شهادت رسید . پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند .
وصیتنامه
شهید، علی دوستی : پدرجان ! شما باید افتخار کنید در راه خدا و در راه اسلام، فرزند عزیزت را از دست داده ای . پدرجان ! من به خاطر میهن عزیز و ناموسمان، جان خودم را نثار کردم؛ پس هیچ گونه ناراحت نباشید . برادر جان ! من ترا خیلی دوست داشتم؛ ولی افسوس که فلک ما را از هم جدا کرد . برادر جان ! اگر شهید شدم، تفنگ برادرت را بردار و بسوی دشمن حمله کن و تقاس خون برادرت را از دشمن بگیر . برادر جان ! همیشه خدمت گزار مملکت باش . زهرا دوستی فرد، همسر عزیزم ! شما اگر همسر عزیزتان را از دست دهید، بدانید بانو فاطمه زهرا ( س ) هست . ای همسر عزیزم ! خیلی از زن ها همسران شان را از دست داده اند . زهرا جان ! از تو می خواهم دختران مان را خوب نگهداری کنی و به آن ها راه خدا را یاد دهی . فاطمه جان ! معصومه جان ! اگر بزرگ شدید مثل زینب ( س ) باشید . همسر عزیزم ! به دخترانم بگو پدر مهربان شما در راه خدا شهید شد . زهرا جان ! به آن ها دین اسلام و قرآن کریم را یاد بده . همسرم ! از نبودن من ناراحت نباش؛ - ان شاء الله - خداوند به شما صبر عطا فرماید . شما را به خدای بزرگ می سپارم؛ شاد و خرم باشید .۱ (۱۳۰۱۲۹۵) علی دوستی ۳۱/۴/۶۲.[۱]