شهید محسن فخریان: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : دیدهبانـ ادوات | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : دیدهبانـ ادوات | ||
گلزار : بهشتفضل | گلزار : بهشتفضل | ||
− | + | خاطرات | |
− | خواب و رویای دیگران درمورد شهید | + | خواب و رویای دیگران درمورد شهید |
موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد | موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد | ||
راوی معصومه نعیمی | راوی معصومه نعیمی | ||
متن کامل خاطره | متن کامل خاطره | ||
− | به یاد دارم قبل از اینکه محسن به شهادت برسد یک شب خواب دیدم که بر روی پشت بام رفته ام و با خودم می گویم این جنگ دیگر چه بود که همه جوان های ما کشته می شوند یک مرتبه مشاهده کردم که 2 تابوت سیاه پدیدار شد یکی عکس حضرت محمد (ص) و دیگری عکس حضرت علی(ع) بر روی آن تابوتها نقش بسته بود و یک سواری با اسب سفید آن تابوتها را همراهی می کرد که من از کمر اسب سوار به بالا آن را نمی دیدم یک مرتبه دیدم دخترم جلو دوید او را صدا زدم و گفتم جلو نرو زیر پاهای اسب می روی همان موقع آن آقا اسب را نگه داشت و 2 عدد پارچه سبز رنگ به من داد که یکی سبز کم رنگ و دیگری سبز پر رنگ بود صبح که بیدار شدم خوابم را برای محسن تعریف کردم و او گفت مادر ایمانت را قوی کن تا آن آقای اسب سوار را بشناسی.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=15784 | + | به یاد دارم قبل از اینکه محسن به شهادت برسد یک شب خواب دیدم که بر روی پشت بام رفته ام و با خودم می گویم این جنگ دیگر چه بود که همه جوان های ما کشته می شوند یک مرتبه مشاهده کردم که 2 تابوت سیاه پدیدار شد یکی عکس حضرت محمد (ص) و دیگری عکس حضرت علی(ع) بر روی آن تابوتها نقش بسته بود و یک سواری با اسب سفید آن تابوتها را همراهی می کرد که من از کمر اسب سوار به بالا آن را نمی دیدم یک مرتبه دیدم دخترم جلو دوید او را صدا زدم و گفتم جلو نرو زیر پاهای اسب می روی همان موقع آن آقا اسب را نگه داشت و 2 عدد پارچه سبز رنگ به من داد که یکی سبز کم رنگ و دیگری سبز پر رنگ بود صبح که بیدار شدم خوابم را برای محسن تعریف کردم و او گفت مادر ایمانت را قوی کن تا آن آقای اسب سوار را بشناسی. |
− | ==پانویس== | + | <ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=15784 یاران رضا]</ref> |
− | <references /> | + | |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references/> |
نسخهٔ ۲ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۵۰
کد شهید: 6218404 تاریخ تولد : نام : محسن محل تولد : نیشابور نام خانوادگی : فخریان تاریخ شهادت : 1362/08/06 نام پدر : محمدقاسم مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : لشکر 21 امام رضا گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : دیدهبانـ ادوات گلزار : بهشتفضل خاطرات
خواب و رویای دیگران درمورد شهید
موضوع خواب و روياي ديگران درمورد شهيد راوی معصومه نعیمی متن کامل خاطره
به یاد دارم قبل از اینکه محسن به شهادت برسد یک شب خواب دیدم که بر روی پشت بام رفته ام و با خودم می گویم این جنگ دیگر چه بود که همه جوان های ما کشته می شوند یک مرتبه مشاهده کردم که 2 تابوت سیاه پدیدار شد یکی عکس حضرت محمد (ص) و دیگری عکس حضرت علی(ع) بر روی آن تابوتها نقش بسته بود و یک سواری با اسب سفید آن تابوتها را همراهی می کرد که من از کمر اسب سوار به بالا آن را نمی دیدم یک مرتبه دیدم دخترم جلو دوید او را صدا زدم و گفتم جلو نرو زیر پاهای اسب می روی همان موقع آن آقا اسب را نگه داشت و 2 عدد پارچه سبز رنگ به من داد که یکی سبز کم رنگ و دیگری سبز پر رنگ بود صبح که بیدار شدم خوابم را برای محسن تعریف کردم و او گفت مادر ایمانت را قوی کن تا آن آقای اسب سوار را بشناسی. [۱]