شهید حیدر فرخنده: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
کد شهید: 6411514 تاریخ تولد : | کد شهید: 6411514 تاریخ تولد : | ||
نام : حیدر محل تولد : چناران | نام : حیدر محل تولد : چناران | ||
سطر ۱۰: | سطر ۹: | ||
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده | ||
گلزار : | گلزار : | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
− | + | ||
+ | عشق شهادت | ||
+ | |||
موضوع عشق شهادت | موضوع عشق شهادت | ||
+ | |||
راوی جهان بخش فرخنده | راوی جهان بخش فرخنده | ||
+ | |||
متن کامل خاطره | متن کامل خاطره | ||
یک سری که فرزندم حیدر از جبهه به مرخصی آمده بود می خواستم گوسفندی را جلویش ذبح کنیم اما او مانع شد و گفت: گوسفند را جلوی شهید ذبح کنید من که زنده هستم. | یک سری که فرزندم حیدر از جبهه به مرخصی آمده بود می خواستم گوسفندی را جلویش ذبح کنیم اما او مانع شد و گفت: گوسفند را جلوی شهید ذبح کنید من که زنده هستم. | ||
− | + | ||
+ | عشق شهادت | ||
+ | |||
موضوع عشق شهادت | موضوع عشق شهادت | ||
+ | |||
راوی جهان بخش فرخنده | راوی جهان بخش فرخنده | ||
+ | |||
متن کامل خاطره | متن کامل خاطره | ||
یک سری که فرزندم حیدر به مرخصی آمد از ناحیه کتف ترکش خورده بود ایشان ناراحت بود که چرا شهید نشده است حتی زخمش را به ما نشان نداد تا این که به زور لباسهایش را بیرون آوردم که دیدم از ناحیه ی کتف به شدت مجروح شده است به محض بهبودی مجددا به جبهه رفت و شهید شد. | یک سری که فرزندم حیدر به مرخصی آمد از ناحیه کتف ترکش خورده بود ایشان ناراحت بود که چرا شهید نشده است حتی زخمش را به ما نشان نداد تا این که به زور لباسهایش را بیرون آوردم که دیدم از ناحیه ی کتف به شدت مجروح شده است به محض بهبودی مجددا به جبهه رفت و شهید شد. | ||
− | + | ||
+ | عشق شهادت | ||
+ | |||
موضوع عشق شهادت | موضوع عشق شهادت | ||
+ | |||
راوی ابوالفضل رضایی | راوی ابوالفضل رضایی | ||
+ | |||
متن کامل خاطره | متن کامل خاطره | ||
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۵۰
کد شهید: 6411514 تاریخ تولد : نام : حیدر محل تولد : چناران نام خانوادگی : فرخنده تاریخ شهادت : 1364/11/22 نام پدر : جهانبخش مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار :
خاطرات
عشق شهادت
موضوع عشق شهادت
راوی جهان بخش فرخنده
متن کامل خاطره
یک سری که فرزندم حیدر از جبهه به مرخصی آمده بود می خواستم گوسفندی را جلویش ذبح کنیم اما او مانع شد و گفت: گوسفند را جلوی شهید ذبح کنید من که زنده هستم.
عشق شهادت
موضوع عشق شهادت
راوی جهان بخش فرخنده
متن کامل خاطره
یک سری که فرزندم حیدر به مرخصی آمد از ناحیه کتف ترکش خورده بود ایشان ناراحت بود که چرا شهید نشده است حتی زخمش را به ما نشان نداد تا این که به زور لباسهایش را بیرون آوردم که دیدم از ناحیه ی کتف به شدت مجروح شده است به محض بهبودی مجددا به جبهه رفت و شهید شد.
عشق شهادت
موضوع عشق شهادت
راوی ابوالفضل رضایی
متن کامل خاطره
در سال 63 با حیدر فرخنده در تیپ الحدید لشکر پنج نصر آشنا شدم در عملیات بدر در منطقه ی هورالهویز در دسته ی آتشبار ایشان بودم روز دوم بعد از عملیات ترکش کوچکی به صورتش اصابت کرد که من متوجه شدم ایشان ناراحت است و گریه می کند و با صدای بلند فریادی زد خدایا چرا من شهید نشدم و از آن به بعد با ایشان انس گرفتم. [۱]