شهید حسن قالیباف طرقبه

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۸ توسط Panahi (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

کد شهید: 6528472 تاریخ تولد : نام : حسن‌ محل تولد : مشهد نام خانوادگی : قالیباف‌ط‌رقبه‌ تاریخ شهادت : 1365/10/05 نام پدر : حسین‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : دانش آموز یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار : خاطرات والعصر ان الانسان لفي خسر الاالذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر قسم به عصر که انسان در خسران و زيان است مگر کساني که عمل صالح انجام داده اند و وصيت به حق و شکيبايي نموده اند اي پدر و مادر عزيزم مي دانيد بنا به توصيه همين آيه شريفه تمامي ماها در خسران هستيم شما مي دانيد که بجز شهادت و رسيدن به لقاءالله براي من وجود ندارد اي پدر و مادرم و امت حزب الله از وقتي فهميدم شهيد خواهم شد و از وقتي که راه شهادت را يافتم انتظار کشيدم انتظار! انتظاري بس بي پايان و شما مي دانيد که بدترين چيز انتظار است. پدر و مادرم شما بايد قدر برادرم باقر را بدانيد و بدانيد که برادرم باقر در دنيا و آخرت مايه سرافرازي شماست راهي را انتخاب کرد، که مالک اشتر و اميرالمؤمنين انتخاب کردند : از ايشان مي خواهم که اين راه را ادامه دهند و هيچگاه خسته نشوند زيرا کار براي رضاي الله خستگي ندارد. انالله و انا اليه راجعون اگر من شهيد شدم از شما مادرم مي‌خواهم تقوي کنيد و براي زنان طرقبه الگو باشيد و شما اي پدرم از همين انتظار دارم خواهرانم از شما مي‌خواهم که زينب وار عمل کنيد و پوزه اين منافقان را بخاک بماليد و اي برادرانم مواظب اخلاق و رفتار خود باشيد زيرا در داخل مردم طرقبه وضعيتتان با ديگران فرق مي‌کند کمي هم پول دارم که يک سوم آنرا به مستمندان و بقيه را با زميني که دارم در اختيار خودتان باشد و صلاح دست شماست نماز هم براي من به مدت سه ماه بخوانيد و از برادران بسيجي هم مي‌خواهيم که جبهه‌ها را خالي نگذارند و در همه صحنه‌ها حضور داشته باشند که اگر راه اين شهدا را ادامه ندهند در پيش خدا مسئولند. از مردم خانواده‌ها و اقوام مي‌خواهم که مرا حلال کنند. آري رفتند عده‌اي از دوستان من رفتند کساني مانند انجيري‌ها، فتحي‌ها، مرگانها رفتند دوستان صميمي من رفتند ولي نمي‌دانم من چرا ماندم. از شما مي‌خواهم که برايم آرزوي شهادت کنيد انشاءالله شهيد خواهم شد و اگر شهيد شدم در غم دوري من هيچ زاري و گريه نکنيد زيرا دشمنان خوشحال خواهند شد همچنين قدر اين باقر را بدانيد زيرا که او آبروئي است براي ما و همچنين مردم طرقبه و همچنين در زندگي مواظب اخلاق و رفتار خود باشيد. حال کو آن کساني که مي‌گويند جنگ جنگ تا پيروزي حال بيايند و بجنگند کو آن کساني که در روزهاي عاشورا مي‌گفتند اي حسين کاش مي‌بوديم تا تو را ياري مي‌کرديم حال زمان آن رسيده است که حسينيان تاريخ آمده‌اند چرا آنان را ياري نمي‌کنيد اکنون عده‌اي در ميان شما رخنه کرده‌اند و خود را مردم با ايمان مي‌دانند مواظب باشيد شما را گول نزنند آنها به زبان مي‌گويند: جنگ جنگ تا پيروزي اما موقع عمل که مي‌رسد از زير بار فرار مي‌کنند باز من اميدوارم که خداوند اينان را هدايت کند درست است که من خود هدايت نشده‌ام اما از خدا مي‌خواهم که هم من و هم اينان را هدايت کند. شهيد انجيري هميشه مرا نصيحت مي‌کرد و مي‌گفت اي حسن اگر مي‌شود روزي يکبار هم که شده بر مزار شهيدان برو و برگرد ديگر تو نمي‌تواني گناه کني اين چه حالتي است که دست مي‌دهد حال هم من اين وصيت را که وصيت شهيدي ديگر هم بوده بشما مي‌کنم اي اهالي طرقبه اين را بدانيد اين شهيدان برگردن شما حق دارند حتي روزي يکبار هم که شده بر مزار اين شهيدان برويد با آنان بيعت کنيد راه آنان را ادامه دهيد راه خونين امام حسين را ادامه دهيد. حال روي سخنم با شما محصلين و دانش آموزان است راه من را ادمه دهيد درس را بخوانيد و نگذاريد منافقين دانشگاه را پر کنند شما بايد با درس خواندنتان آنچنان سيلي بر آمريکا و شوري بزنيد که ديگر از جايشان بلند نشوند و اما جنگ، جنک در راس همه مور است حال مي‌گويم که مواظب اخلاق و رفتار خويش باشيد و بالوالدين احسانا به پدر و مادر خويش نيکي کنيد. [۱]

پانویس

  1. یاران رضا