شهید علی کشاورز عمندی
بسمه تعالی
نام: علی کشاورز عمندی
نام پدر: غلامحسین
نام مادر: زلیخا
محل شهادت: فاو
محل تولد: قزوین
تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۱/۰۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۶
استان محل شهادت: بصره
شهر محل شهادت: فاو
وضعیت تاهل: مجرد
درجه نظامی
تحصیلات: اول راهنمائی
رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید: قزوین – قزوین
rId4
محتویات
زندگی نامه
کشاورزعمندی، علی : یکم فروردین ۱۳۴۷ ، در شهر قزوین به دنیا آمد . پدرش غلامحسین، کارگر کارخانه بود و مادرش زلیخا نام داشت . تا اول راهنمایی درس خواند . کارگری میکرد . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴ ، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و چشم، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
وصیت نامه
شهید، علی کشاورز عمندی : خدایا ! آیا من لیاقت آن را دارم که در راه تو و دین مقدس محمد ( ص ) و علی ( ع ) بجنگم و شهید شوم؟ نمی دانم با این همه گناه، این سعادت نصیب من خواهد شد یا نه؟ در ایام و روزهای مقدس سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم . می خواهم منافقان کوردل بدانند که ۷ سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و مردم هیچ گاه از صحنه خارج نشده و نخواهند شد . من به نوبه ی خود دانستم که برای یاری حسین زمان و دفاع از خاک مقدس وطنم به جبهه بیایم و با دشمنان بجنگم . من به سوی معبودم الله می روم؛ اما شما زنده باشید و مشت هایتان را بر دهان آمریکا بکوبید و امام عزیز را هرگز تنها نگذارید . برادرم ! بر دوش شما وظیفه ی سنگینی است؛ باید با رفتارت مردم را به تقوا دعوت کنی و همیشه پیرو خط رهبر و انقلاب باشی . خواهرم ! امیدوارم برادرت را ببخشی و دعا کنی که من شهید از دنیا بروم . تو هم چون زینب ( س ) باش تا کوردلان و ناباوران تاریخ به خود آیند و بدانند که ما برای حاکمیت حق می جنگیم و تا نابودی دشمنان اسلام در سرتاسر جهان خواهیم جنگید . دوستانم ! همیشه پیرو خط انقلاب اسلامی باشید و هیچ موقع صحنه ها را خالی نگذارید که این روح خدا، امید به شما جوانان دارد و آزادی کربلای حسین ( ع ) و قدس عزیز هم به دست شما عزیزان است؛ - ان شاء الله . از شما امت حزب الله می خواهم همیشه در صحنه های انقلاب اسلامی حاضر باشید و امام را تنها نگذارید و از خواهران حزب اللهی هم می خواهم حجاب خود را حفظ کنند . ... و در پایان، مادر عزیز ! برایم از همه یک به یک حلالیت بطلب و اگر لیاقت شهادت نصیبم شد، افتخار کن که فرزندی برای خدا دادی ... او امانتی پیش شما بود و باید می رفت . ... و از شما می خواهم همیشه در نماز جمعه ها شرکت کنید، که منافقین از جماعت می ترسند . (۱۶۲۷۹۵۶) علی کشاورزعمندی ۱۷/۱۱/۶۴ [۱]