شهید جعفر بهشتی صفت
تاریخ تولد : 1346/03/01 نام : جعفر محل تولد : مشهد نام خانوادگی : بهشتیصفت تاریخ شهادت : 1365/10/04 نام پدر : حسین مکان شهادت : شلمچه تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : دانش آموز یگان خدمتی : گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار : حرممطهرامامر
وصیت نامه
وصيتنامه جعفر بهشتي صفت فرزند حسين شماره شناسنامه (مواليد) تاريخ 9/6/65 شهادت ميدهم خدا يکي است و به رسالت حضرت محمد(ص) ايمان آوردهام و امامت حضرت علي(ع) تا امام زمان که غايب است قبول داشته و اميدوارم که امام زمان در همين نزديکي ظهور نمايند. پدر و مادر جان من امانتي از طرف خداوند پيش شما نيستم و زماني که خداوند اين امانت را از شما گرفت ناراحت نباشيد چون خود شما هم خواهيد از اين دنيا برويد و خوب اگر من لياقت شهادت را داشتم هرجا که مادرم ميگويد مرا دفن کنيد. ضمناً وصيتي که برادرهايم دارم اين است که پدر و مارد مثل سفيدي صبح ميباشند و ميدانيد که چقدر فرزند بزرگ کردن سخت است. از پدر و مادر يک لحظه غافل نشويد. ما اگر بگوئيم اي حسين جان کاشکي ما بوديم و تو را ياري ميکرديم هم اکنون فرزند او خميني هست اگر ميخواهيد ياري کنيد بپاخيزيد و اين هم بگوييد ما اگر نتوانستيم به نداي امام خميني لبيک بگوييم ميتوانيم به نداي امام حسين لبيک بگوييم. هر روز تمام کفار با تمام اسلام در جهان سرستيز دارند. ضربت علي(ع) يوم الخندق افضل من عباد ثقلين. يعني ضربت علي(ع) در روز خندق مساوي با تمام عبادت انس و جن ضربهاي که حضرت علي(ع) وارد کرد کمتر نيست پس بر همه واجب است که به جبهه دعا بروند و اين کفار را بر خاک مذلت بنشانيد که با پيروزي اسلام در جهان انشاءالله منجي عالم بشريت ظهور خواهد کرد و قبر حضرت فاطمه را به شما نشان خواهد داد. خداوند انشاءالله بر درجات همه ما بيافزايد. والسلام فقط امام را تنها نگذاريد که اگر بگذاريد اسلام را تنها گذاشتهايد به اميد موفقيت و پيروزي. آدرس کامل و خوانا :خيابان خواجهربيع، کوچه کارخانه کبريت، بين بست مهدي، درب روبرو پلاک 85، کدپستي 91938
خاطرات
• فرزندم جعفر بعد از اینکه تیر به پایش خورده بود به پیشروی ادامه داد و در ادامه عملیات والفجر 3 در منطقه عمومی مهران ترکشی به ناحیه سینه اش اصابت می کند او را برای ادامه درمان به مشهد فرستادند هنوز بهبودی کامل نیافته بود که به او اطلاع دادند درگیری شدیدی در منطقه شلمچه در جریان است بدون اینکه از بیمارستان تسویه حساب بگیرد و بدون اینکه به ما اطلاع بدهد به برادرش می گوید لباس های مرا بیاور بعد از اینکه لباس ها را از برادرش می گیرد در توالت بیمارستان لباس هت را عوض می کند و به همراه برادرش راهی راه آهن می شود و از آنجا با قطار راهی اهواز و سپس خودش را به شلمچه می رساند و در درگیری اطراف دریاچه ماهی به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود رسید.[۱]
نگارخانه تصاویر
پانویس
ردهها
کدگزاری
Jabe