شهید موسی محمدی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۲ توسط Jafarnezhad98 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید موسی محمدی

تاریخ تولد :1341/07/05

تاریخ شهادت : 1362/03/04

محل شهادت : نامشخص

محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا


زندگینامه

شهید موسی محمدی در تاریخ 1341/07/05 در شهر تهران متولد شد. او در خانواده‌ای متوسط و مذهبی پرورش یافت. در كودكی پدر بزرگوارش از دنیا رفت و مادرش سرپرستی فرزندان را عهده‌دار شد تا بنحو احسن آنها را بزرگ نماید. او تا سال چهارم ابتدایی درس خواند و سپس درس را رها كرده و به كار پدر ـ نفت فروشی ـ مشغول شد تا به خانواده خود كمك نماید. نماز و روزه و سایر واجبات دین را در حد توانایی به جای می آورد. در کارهای خیر شرکت می کرد. اهل ورزش بود و در امر ورزش بی‌نهایت کوشش داشت و بچه های محل را به ورزش تشویق می کرد و باخریداری وسایل ورزشی که خود تهیه کرده‌ بود به آنها می داد تا بچه ها از وسایل ورزشی وی استفاده‌ کنند. برای خواهران و برادران خود لباس و کفش تهیه می کرد. در یکی از کارهایی که در آخرین سفر خود که به مهاباد انجام داد برای خداحافظی از خواهر بزرگ خود که نگرانش بود به او وعده چادر مشکی داد که مرخصی بعدی برایش خرید. شهید محمدی در بحبوحه انقلاب نیز فعالیت های زیادی از جمله شركت در راهپیمایی‌ها و تظاهرات داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خدمت سربازی فرا خوانده شد كه همزمان با شروع جنگ تحمیلی بود. بنابراین او نیز برای دفاع از میهن و دین خود به جبهه اعزام و سرانجام در سال 1362 به درجه رفیع شهادت نائل شد. روحش شاد و یادش گرامی باد

خاطرات

خاطره ای از زبان مادر شهید در آخرین مرخصی روزی به ده آوج جهت دیدار خواهر خود رفته بود. در ده اظهار داشته که به دست و پایم حنای عروسی ببندید که آرزوی حنابندان در دلم باقی نماند و به آنها (فامیل) اظهار نموده که جهت آخرین دیدار به آنجا رفته است و گویا در دل عشق و شهادت را چشیده است. او در دوران زندگی هر موقع به خانه می آمد دست خالی نمی‌آمد بلکه با خرید میوه به خانه می آمد و باعث دلگرمی خواهران و برادران خود بود.[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش

رده