شهید جواد باتقوا

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۴۲ توسط Mehtari9705 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید جواد باتقوا تاریخ تولد :1342/06/20 تاریخ شهادت : 1364/01/20 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :خراسان رضوی - مشهد - بهشت جوادالئمه


زندگی نامه جواد در سال 1342 در خانواده ای مذهبی و مومن چشم به جهان گشود. او بزرگترین فرزند خانواده بود از همان اوایل زندگی علاقه شدیدی به جنگ داشت به اندازه ای که حتی اسباب بازی هایش را هم اکثرا از وسایل جنگی مثل تفنگ و ماشین های ارتشی و تانک و هواپیماهای جنگی اسباب بازی تشکیل میداد. وقتی به 7 ساله شد به مدرسه رفت و شروع به درس خواندن کرد در درسهایش هم کوشا و موفق بود و معلمهایش از درسها و اخلاقش راضی بودند. کلاس پنجم ابتدایی را به دلیل اینکه سر امتحان ها دستش شکست و مردود شد سالها بعد را هم به همین ترتیب ادامهداد. اوایل انقلاب هم اکثر راهپیمایی ها شرکت میکرد و همیشه سوال میکرد که چرا سربازانمردم بی گناه را میکشند مگر اینها مسلمان نیستند دو سه سال بعد از انقلاب ئارد ارتش شد ودر زمان دانش آموزی نمرات بالاییگرفت. توانست اختاری رشته ای را انتخاب کند. و با داشتن نمرات خوبی که در ارتش بدست آورده بود قرار شد که در مشهد خدمت ولی او داوطلبانه به جبهه رفت و از اول خدمتش در جبهه خدمت کرد از لحاظ مذهبی هم در خانواده نمونه بود و نمازهایش را به موقع میخواند و همیشه روزه هایش راهم میگرفت اخلاق خوبی داشت بطوریکه تمام فامیل و همسایه ها و فامیل از او راضی بودند و دوستش داشتند و به اندازه ای اخلاقش خوب بود که حتی کوچکترین توخینی به دیگران حتی به خواهر و برادرش نمیکرد همیشه آنها را نصیحت میکرد که... بخوانید ما به وجود شما در زندگی کشور احتیاج داریم و نیز به خوااهرانش میگفت که حجابتان را رعایت کنید درستایتان را بخوانید و نسبت به دیگران مهربان باشید علاقه زیادی به تشکیل خانواده و ازدواج داشت ولی کم کم بی علاقه شد وتصمیم گرفت تا آخر جنگ در جبهه باشد وقتی میدید که در نعذیدهای شهدا مادر ها و خواهر هایش گریه زاری میکنند میگفت که مادر اگر من شهید شدم اصلا راضی نیستم که شما گریه کنید و هدای نکرده حرف کفری به زبانتان خارج شود نیامد و وقتی که تلفن کرد مادرم گفت که جواد جان وقت مرخصی ات شده پس چرا نمی آیی ولی او جواب داد من بعدا هم میتوانم بیایم ولی بگذار به جای من دیگران بیایند که در روز عید فرزندانشان منتظرشان هستند و دلشان میخواهد در روز عید در کنار پدرشان باشند و بعد هم در روز بیستم فروردین شهید شد.

منبع: سایت شهدای ارتش http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/3484