شهید بهمن اسماعیلی دستگردی
تاریخ تولد :1342/07/14
تاریخ شهادت : 1365/03/12
محتویات
زندگینامه :
بسم رب الشهداء و الصالحين شهيد بهمن اسماعيلي، در روستاي خراجي به دنيا آمد و در دامان پدر و مادر بزرگ شد، در خانواده اي مستضعف زندگي مي كرد، دوران ابتدايي را در مدرسه استقلال خراجي به نحو احسن گذراند؛ اهل نماز و روزه، و با همكلاسي هايش خوشرو و خوش برخورد بود تا اين كه از دبيرستان شهيد منتظري شلم زلر فارغ التحصيل شد؛ در كنار تحصيلش، براي مردم كارگري مي كرد، در تابستان روزه مي گرفت و دستمال خيس بر سر مي بست و درو مي كرد تا مزد كارش را بگيرد و امرار معاش كند، بيشتر اوقات كه در خانه بود به مادرش كمك مي كرد مواقعي كه مادرش نان مي پخت شهيد به او كمك مي نمود و نان ها را از تنور بيرون مي آورد.
در طول دبيرستان 3 بار به جبهه رفت و در 3 عمليات شركت كرد تا اين كه با ديپلم، به ارتش جمهوري اسلامي پيوست، در طول اين مدت كه يك سال هم نشده بود به جبهه اعزام شد و در فاو به فيض شهادت نائل آمد، در دوران دبيرستان هميشه با بسيج همكاري داشت و عضو بسيج محل بود و سرانجام اين شهيد گرامي، در تاريخ، 1365/03/12 به شهادت رسيد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
وصیت نامه :
«بسم الله الرحمن الرحيم » ان الله لايحب الذين يقاتلون فى سبيل صفاً كانهم بنيان مرصوص؛ همانا آنان كه در راه خداوند همچون صف هاى آهنين ايستاده اند، همانا خداوند دوست دار آنهاست.
به نام خداوند بخشنده و مهربان و آن كسى كه آفريد انسان ها را، و به وجود آورد زمين و آسمان را.
با سلام بر امام امت و ملت شهيد پرور مملكت اسلامى ايران، امام خمينى، و با سلام بيكران بر شهداى عزيز كشور عزيزمان، ايران اسلامى و با سلام فراوان بر آن كسانى كه در راه خدا و قرآن كريم جهاد و مبارزه مي كنند، با سلام و درود بر آن كسانى كه در جامعه تسليم اسلام و قوانين خداوند باشند و هميشه امر به معروف و نهى از منكر مى كنند، با سلام فراوان بر پدرم و مادرم، و خواهرانم و برادرانم، اميدوارم كه از دست من راضى و خوشحال باشيد و از دست من نگران نباشيد، از اين كه در راه خداوند رفتم و شهيد شدم، خداوند نگهدار اين چنين پدر و مادرانى باشد كه بتوانند فرزندانى صالح و پاك، تحويل جامعه دهند و بتوانند در راه قرآن و اسلام قربانى بدهند.
و به مردم مسلمان جامعه و مملكت اسلامى به عنوان وصيت، خواهش مي كنم كه به حرف امام گوش دهند و از امام دور نشوند و امام را تنها نگذارند كه سرپيچى از فرمان امام، سرپيچى از قرآن و كلام خداوند است؛ ما همه در برابر اسلام و قرآن كريم مسئوليم، در راه امام حسين (ع)، در برابر خون اميرالمومنين (ع) بايد راه آنان را ادامه دهيم؛ بياييد برادران مومن و پاك، در راه اسلام جهاد كنيد و نگذاريد دشمنان اسلام بر قوانين خداوند ضربه وارد كنند.
امام حسين (ع)، در راه اسلام قيام كرد و در راه اسلام به شهادت رسيد، ما هم بايد در راه اسلام شهيد شويم، چون در اسلام بهترين عمل شهادت مى باشد و شهادت هم سعادت است، بايد سعادت را به دست آورد، كارى نكنيد كه در نظر ائمه معصومين، رو سياه باشيد، كارى كنيد كه واقعاً در نظر پيامبر اكرم (ص) رو سفيد باشيد؛ خداوند نگهدار مادرانى باشد كه فرزند خود را قربانى اسلام كنند؛ اين مادران اجرى عظيم و خيلى زياد در نظر خداوند دارند؛ بايد به فرمان امام گوش داد كه باعث رستگاري انسان خواهد شد؛ اگر چنين نكنيم از راه دين دور، و گمراه خواهيم شد و خشم خداوند ما را فرا خواهد گرفت.
خداوند، آن كسانى را كه براى خداوند و قرآن كريم كارى مى كنند، آنان را براي اسلام عزيز و مردم مسلمان كشورمان نگه دارد، در آخر پدرم و مادرم، بدانند كه من از دست آنان راضى بودم و بدهكارى مرا بدهند و طلب كارى مرا نگيرند، بگذاريد خوشحال باشند، بدهكار كه نيستم الحمدالله. خداوند نگهدار شماها باشد ان شاء الله، موفق باشيد. بهمن اسماعيلى
خاطرات :
خاطره جالبي كه از زبان دوستانش بيان شده اين كه در ماه مبارك رمضان و يكي از روزهاي تابستان مشغول كارگري بود، وي در گرماي شديد روزه مي گرفته و كار مي كرده و اطرفيان او كه مشغول كار بودند، اصرار بر اين داشتند كه روزه اش را بخورد ولي او توجهي نكرده و روزه اش را نگه داشته است.
منبع: سایت شهدای ارتش
