شهیدحسین سلمانی دیزجی
شهید پرویز خرمدل | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | آذربایجان شرقی، آذرشهر، سال 1305 |
شهادت | آذرشهر، 1357/08/09 |
تحصیلات | ششم ابتدایی |
شغل | بازاری |
محتویات
زندگینامه
شهید حسین سلمانی دیزجی در سال ۱۳۰۵ در خانواده مذهبی چشم به عالم هستی گشود او از همان ابتدای طفولیت تحت مراقبت والدین آگاه خود قرار گرفت پس از پشت سر گذاشتن دوران پرجنب و جوش کودکی و نوجوانی روز بروز بسوی تکامل پیش می رفت پس از تغییر و تحولات زیاد با خانواده پاک و متدین وصلت نمود حاصل این وصلت ۳ دختر و یک پسر بود. آغاز فعالیتهای سیاسی شهید از سال ۴۱ شکل گرفت پس از قتل و عام فیضیه و سخنرانی آتشین امام بر علیه رژیم آمریکائی او نیز عملاً وارد مبارزات شد و از همان تاریخ فعالیت خود را آغاز و تا سرحد شهادت پیش رفت زمانی که خفقان رژیم منحط پهلوی همه جا را فراگرفته بود فرزندان دلاور این مرز و بوم در زندانهای مخوف ساواک شکنجه ها را متحمل می شدند با بدست آوردن عکس امام راه آن حضرت را پیموده و به تبلیغ ایده و مرام او می پرداخت و همیشه می گفت امام بر علیه استکبار و استثمار قیام نموده برماست که پشتیبان امام باشم تا بدینوسیله از اوامرش که نشأت گرفته از آیات قرآن است اطاعتی کرده باشم. او تا سالهای ۵۵ و ۵6 که انقلاب اسلامی در شرف وقوع بود به فعالیت زیرزمینی خود ادامه داد و پس از شروع مبارزات علنی مردم و اعلامیه های روحبخش امام او بر شدت فعالیت خود افزود و در پخش اعلامیه ها به افراد انقلابی سعی و کوشش فراوانی بخرج داد و با استخراج آیه هائی درباره جهاد و شهادت مردم را برای مبارزه ترغیب می نمود وی حقیقتاً از جان و مال خود گذشته و خود را وقف انقلاب و مبارزه نمود و رهبری راهپیمائی و تظاهرات شهر را به عهده گرفته و با بیانات آتشین خود تیشه به ریشه رژیم طاغوتی می زد بدلیل همین فعالیتهای او گاردهای طاغوت او را زیر نظر گرفته و هر لحظه سعی در اجرای نقشه شوم خود داشتند شهید که از جریان و تفکّر شوم آنان آگاه بود ساعت یک نصف شب ۸ آبان ۵۷ به خانه پدرش رفته و با آنان دیدار و خداحافظی نمود و متعاقب آن با اهل و عیال خود ملاقات و لحظات آخر را با آنان سپری و سپس به حساب های خود رسیدگی نمود و در سحرگاه نهم آبان ۵۷ به قصد شهادت از خانه خارج و رهبری تظاهرات را بدست گرفت در نزدیکیهای ظهر با گاردهای طاغوت درگیری رخ داده و در همان لحظات اولیه درگیری با گلوله جلادان به زمین می افتد و خون پاکش آسفالت خیابان را آغشته می نماید بدلیل تهاجم وحشیانه گاردها جنازه های شهدا به وسیله مردم به خانه های اطراف منتقل می شود و امکان تشییع جنازه میسر نمی شود پیکر پاک این شهید به اتفاق جنازه شهید عبداله علاف در کنار شهر با حضور عده معدودی پس از غسل به خاکث سپرده می شود . شهید فردی متقی و با ایمان بود و همیشه از مظلوم طرفداری می نمود و از یاران بسیار نزدیک شهید محراب حضرت آیت اله مدنی بود[۱][۲]
پانویس
- ↑ اسناد انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آذرشهر
- ↑ اسناد پیام آوران ایثار و شهادت بنیاد شهید آذرشهر
منابع
- سازمان حفظ آثار شهرستان آذرشهر