شهید محمدرضا افیونی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۸ توسط Khoshkenar9712 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

نام : افیونی / محمدرضا

نام پدر : اکبر

تاریخ تولد : ۱۳۴۱-۱۱-۰۱

محل تولد : اصفهان

تاریخ شهادت : ۱۳۶۳-۰۴-۰۵

محل شهادت : مریوان

شهرستان : اصفهان

یگان : سپاه

مسئولیت : فرمانده عملیات کردستان

تحصیلات : دیپلم تجربی

محل تحصیل :

گلزار : گلستان شهدا


rId4


زندگینامه

این شهید بزرگوار در سال 1341 محمد در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. در دامان مادری مذهبی رشد کرد و ایمان و دیانت آمیخته وجودش گشت. با شوق سرشار و زیرکی خاص در کسب معرف الهی و شناخت حقیقت پیشتاز بود. در شکوفایی انقلاب و بر اندازی نظام فاسد پهلوی علی رغم سن و سال کم شرکت فعال داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر حفظ سنگر علم و دانش در سنگر بسیج نیز مسئولیت پذیرفت. بارها و بارها به استقبال خطر رفت و رنجها و تلاش های بی شمار را برای پیشبرد اهداف انقلاب به جان خرید و آرام نگرفت. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی عدم ماست او روح و جسم را صیقل داد و مهیای جهاد گشت. پس از اینکه مدتی در جبهه های جنوب به سر برد به کردستان رفت. در آن خطه با ارائه توان بالای رزمی اسوه و الگو شد. در سنگرهای مختلف نبرد حماسه ها آفرید، به گونه ای که اکنون نام او در جای جای کردستان معادل نهایت رشادت و شجاعت و غیرت آورده می شود. صمیمیت و رفاقتش با دوستان و شجاعت و سخت گیری او با دشمن همواره در یاد ها باقی خواهد بود. افیونی از نادر افرادی بود که به پاسداری، جهاد، شهادت، در خط امام بودن و سوختن برای محرومان جلوه و معنی داد. در حالی که جای جای سرزمین محروم کردستان شاهد دلاوری های ایشان برای مردم و رزمندگان بود و سراسر این خطه، مملو از خاطرات فراوان از شکوه ایثار شان ، با دلی گشوده به رحمت حق به استقبال سختیهای تازه می رفت. او برای این انقلاب و اسلام یک نفر نبود بلکه به تنهایی سپاهی بود. سر انجام این سردار ملی پس از سالها مجاهدت وتلاش در 5/4/1363با کمین ضد انقلاب به شهادت رسید. یکی از روستاییان کردستان نحوه ی شهادت محمد رضا را چنین تعریف می کند : در درگیری شدید با ضد انقلاب شرایطی پیش آمد که نیروهای سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد تلفات زیادی دادند.برادر افیونی به راحتی می توانست از صحنه بگریزد. اما هنگامی که دید براد ر متولی مجروح شده، جهت کمک و دفاع از او ایستاد. تمام تیرهایش را شلیک کرد و در نهایت تیری به سر او اصابت کرده و سر د ر آغوش شهید متولی گذاشت و مانند مولا و مقتدایش علی (ع) با فرق شکافته در 27 رمضان به سوی معبود پرواز می کند .


منبع: سایت خین

http://khayyen.ir/shahid/752