شهید حسین محمدی آب قلعه

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۹ توسط Rajabi98 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

rId4

کد شهید : 6312481

نام : حسین‌

نام خانوادگی : محمدی‌اب‌قلعه‌

نام پدر : محمد

تاریخ تولد :

محل تولد : مشهد

تاریخ شهادت : 1363/12/25

مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :

شغل : یگان خدمتی :

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .

نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌

گلزار : بهشت‌رضا

خاطرات

محبوبیت شهید نزد دیگران

موضوع : محبوبيت شهيد نزد ديگران

راوی : فاطمه طلوع

متن کامل خاطره


یک روز قرار بود شهید حسن هاشمی زو به مرخصی بیاید . ما هم برای استقبال از او رفتیم . وقتی که به خانه رسیدیم و از ماشین پیاده شدیم متوجه شد که سر کوچه مجله بستند و عکس حسین محمدی از دوستان حسن روی مجله است . بعد از احوال پرسی گفت : چرا اینجا مجله بستند؟ حسین شهید شده است . گفتم : نه مادر اینطور نگو که حسین شده است . بالاخره از موضوع باخبر شد . وقتی به خانه آمد هنوز جنازه حسین را تشییع نکرده بودند . روز بعد قرار بود که جنازه حسین را تشییع کنند او حسین را خیلی دوست داشت . وقتی که می خواستند جنازه حسین را در حرم دفن کنند او خیلی گریه می کرد و خودش را روی تابوت می انداخت و نمی گذاشت که شهید را دفن کنند . بالاخره هر طور بود شهید را دفن کردند . حسن تا روز سوم از مراسم شهید خانه بود .

اثر شهادت بر دیگران

موضوع : اثر شهادت بر ديگران

راوی : صدیقه هاشمی زو

متن کامل خاطره


شهید حسن هاشمی یک دوست صمیمی بنام حسین محمدی داشت . هنگامی که حسین شهید شد . حسن خیلی ناراحت شد و می گفت : ای کاش من بجای حسین شهید می شدم . هنگامی که تابوت حسین را مرتب می کردند و گل می بستند یکی دیگر از دوستان حسن که کنارش حضور داشته می گوید : حسن دستش را بر شانه شهید می زند و می گوید : حسین خاطرت جمع باشد یک سال بعد من هم می آیم . درست یک سال بعد از شهادت حسن ، خبر شهادت حسین را آوردند . بعد از اینکه حسین شهید شد دوستانش آمدند و ما را از این قضیه با خبر کردند .

منبع سایت: http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 18727