شهیداکبر اسدیان کریزکی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

تاریخ تولد :1333/01/20


�تاریخ شهادت : 1359/10/15



زندگینامه :

بسمه تعالی زندگی‌نامه شهید‌ شهید اکبر اسدیان‌کاریزکی در سال 1333 در روستای کاریزک از توابع تربت‌حیدریه متولد شد. دوران کودکی را در روستا گذراند و‌لی به علت عدم وجود امکانات ‌کافی برای تحصیل روستائیان شریف با مشقات فراوان و مضیغه‌ی مالی، تحصیلات دوران ابتدایی و راهنمایی را درهمان روستا و روستای مجاورشان باموفقیت به پایان رسانید. ‌ در‌آمد اندک پدرش و ضیغ مالی که خانواده با آن درگیر بود، ‌امکان ادامه‌ی تحصیل را از او سلب کرد‌.‌ با اخذ مدرک سیکل و عشق و علاقه‌ی شهید به نظم و انضباط ارتش و محیط نظامی باعث گردید که با علاقه در لشکر 16 قزوین استخدام شد. شهید سر‌افراز اسلام در هنگام اوج‌گیری تظاهرات و اعتراضات مردمی یک نظامی 24 ساله‌ی تشنه‌ی آگاهی، آزادی‌ و درک واقعیت وجودی نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی بود. با گوش جان سپردن به سخنان امام فهمید که مخالفت امام با رژیم شاه ‌به خاطر مسایل مادی و دنیوی نیست بلکه هدف امام برقراری تساوی درتمامی حقوق اجتماعی برای آحاد ملت است.



لذا شهید اسدیان فعالیت زیادی علیه رژیم پهلوی داشت. قبل از انقلاب چندین بار به دلیل فعالیت‌های ضد رژیم شاه در همین راستا ‌ محبوس و زندانی شد. سرانجام تصمیم به استعفا گرفت. با وجود عدم پذیرش استعفایش، از ادامه‌ی خدمت متواری ‌و مدتی به محل خدمت خود نرفت. ‌با احضار وی مدت دو ماه را در حبس سپری کرد. پس از خلاصی از حبس و زندان رژیم، بر اساس دستور امام مبنی بر خالی کردن پادگان‌ها شهید والامقام محل خدمت خود را بطور کل ترک کرد. ‌وی پس از پیروزی انقلاب بنا به دستور امام خمینی مبنی بر بازگشت ارتشیان معتقد و مومن ‌ به سر کار، به محل خدمت خود مراجعت و به پایگاه همدان انتقال یافت. او تا موقع شهادتش در تیپ زرهی همدان مشغول خدمت بود. ‌با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 ‌ ‌ او برای دفاع از اسلام و قرآن عازم جبهه‌ی جنوب شد و در منطقه‌ی سوسنگرد به رویارویی مستقیم با بعثیون عراقی پرداخت. سرانجام در تاریخ 15/10/1359 در جبهه‌ی ‌ سوسنگرد بر اثر موج انفجار موشک به دیدار حق شتافت و به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد و نامش تا ابد جاویدان



وصیت نامه :

بسمه تعالی وصیت نامه شهید اکبر اسدیان کاریزکی جهاد بر همه‌ی مسلمان جهان واجب است علی الخصوص برمن که با پوشیدن لباس مقدس ارتش جمهوری اسلامی همیشه مهیای جهاد در راه خدا هستم. اگر توفیق شهادت در راه قران و دین اسلام نصیبم شد، ‌ از من و بخاطرمن ناراحت نباشید. ‌ اگر می خواهید من از شما راضی باشم به سفارشاتی که در پایین لحاظ کردم عمل کنید. دیدار من با شما به روز قیامت افتاد. دلم می خواست که یک بار دیگر شما را از نزدیک ببینم ولی افسوس که ‌مجال این کار نیست. از همه شما حلالیت می خواهم.



1- هر چه زمین ملکی و بیابانی و آب و قنات و باغ حق من می‌شود بدهید به همسر و فرزندانم در صورتی که خواسته باشد تا آخر عمر را با بچه هایم زندگی کند در غیر این صورت به خود بچه هایم تعلق دارد.


2- اساس خانه و زندگی تمامی به همسر و فرزندانم می‌رسد در صورت ‌ که بخواهد بچه ها را اداره کند می‌تواند از وسایل زندگی ‌برای ‌رفاه حال بچه ها استفاده کند.


3- حیاط تربت‌حیدریه به مبلغ 170 هزار تومان قیمت دارد ‌ که به اسم برادرم محمد تقی اسدیان ‌کرده‌ام که در نبودن من باید به اسم همسر و در صورتی که قصد ازدواج داشته باشد به اسم فرزندان شود.


4- مبلغ 15 هزار تومان قباله همسرم که ذمه‌ی من می‌باشد که اگر خواسته باشد برود دنبال کارش باید قبل از هر کاری قباله و وسایلش ‌ هر چه می‌باشد بخودش بدهید.


5- قیم و وسیع من و کالت دارد که از ثروت من پول زیارت خانه‌ی خدا را بهرکسی که صلاح می‌داند بدهد که به جای من به زیارت برود.


6- تاریخ سال بین 15/6/57 می باشد که مدت 2 سال من‌خمس مالم را ‌بدهکارم. ‌ این دو سال را هر مقدار می‌باشد بدهید.


7- از ثروت من مبلغ 10000 تومان برای خرج خرید قبر و کفن و خیمه زدن سر خاک و تشکیلات دیگر بدهید و در ضمن جنازه‌ی من را در کاریزک خاک کنید.


8- یک منزل در همدان دارم که در نبودن من شما وکالت دارید بفروشید و اول بقیه پول حیاط تربت را که از بانک بدهکار هستم بدهید و الباقی را به همسرم بدهید. ‌ زن و فرزندانم را ببرید به منزل تربت که آنجا زندگی کنند.


9- قول‌نامه منزل همدان با قرارداد آن داخل کمد خانه می‌باشد که من به شرکت بابت منزل قبلا مبلغ 55 هزار تومان دادم .


10-قیم همسرم می‌باشد.


11-وسیع برادرم شفیع محمد تقی می‌باشد


12- ناظر پدر زنم است. همه شما را به خدای بزرگ می سپارم و از همگی شما حلالیت می طلبم.[۱]

پانویس

  1. منبع سایت شهدای ارتش