شهید علی اکبر مردانه خامنه

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۱ توسط Birgani97 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید علی اکبر مردانه خامنه

تاریخ تولد : 1332/04/26 تاریخ شهادت : 1364/02/04

محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه : آذربایجان غربی - ارومیه - باغ‌رضوان


زندگینامه:

اين حس جلو آمدن براي اسلام و شهادت بود كه ما را به پيروزي رساند. امام خميني (ره) جام شيرين شهادت را علي مردانه زد بهر ديدار خدا بايد چنين پيمانه زد پشت پا زد بر جهان و دامن جانان گرفت راه و رسم عاشقان و شيوه مردان گرفت برادر سروان خلبان اكبر مردانه خامنه، متولد سال 1332 در اروميه به دنیا آمد. دوازده ساله بود كه مادرش را از دست داد و از نعمت وجود او محروم شد. گرچه از محبت و توجهات مادر بي بهره ماند، ولي تحت سرپرستي و راهنمايي هاي پدر توانست مراحل مختلف تحصيلي را با موفقيت در مدارس ورهرام، 6 بهمن، فردوسي، فروغي طي كرده و پس از دريافت ديپلم وارد دانشكده افسري نيروي هوايي گرديد و اين گونه بود كه لباس مقدس افسري خلباني زيب پيكرش شد. با خانواده نجيبي وصلت نمود و صاحب يك پسر و دختر گرديد. به گواهي همسرش براي او و دو فرزندش نه تنها شوهري مهربان و پدري فداكار بود، بلكه يك دوست دلسوز و واقعي بود. اراده ی استوار و ايمان خلل ناپذيری داشت. احساسات مذهبي او از اوان كودكي شكوفا شده بود و مانند چراغي روشنگر راه زندگيش بود. در محيط كار جز افسراني بود كه دل خوشي از رژيم شاه نداشتند و پيش آمدن انقلاب را مغتنم مي شمردند. انقلاب او را متحول كرد. به طوري كه با پيروزي انقلاب احساس مي كرد كه به حصول آرزوها و آرمان هاي مقدس خود نزديك تر مي شود، لذا با قلبي سرشار از عشق به امام خميني(ره) آماده ايثار و جانبازي شد و داوطلب خدمت در مناطق جنگي گرديد و در سال 1360 به پايگاه هوايي دزفول منتقل شد. اكبر در برابر گروهك ها و افراد ضد انقلاب موضعي قاطعانه داشت و جنگ تحميلي عراق عليه ايران را بهانه اي براي دخالت بيگانگان و ابرقدرت ها در سرنوشت مسلمانان ايران مي دانست و صدام را آلت دست آمريكا مي پنداشت. امام را رهبر مقتدر انقلاب اسلامي و موجد جمهوري اسلامي ايران و ايران را پيشرو كشورهاي اسلامي در ايستادگي در مقابل آمريكا و شوروي جهانخوار به حساب مي آورد. خود را موظف مي دانست كه با تمام وجود در برابر تهاجم نظامي وحشيانه صدام، از ميهن و دين خود دفاع كند. اين افسر غيور نيروي هوايي از كار و مأموريت هاي پياپي خود احساس خستگي نمي كرد و از ضرباتي كه با راكت و موشك به هواپيماهاي دشمن وارد مي كرد، احساس غرور و شادي مي نمود. او شهادت را تولدي دوباره و نقطه آغاز عروج و قرب به خدا مي دانست و طبعاً وصول به چنين فيضي را از صميم دل طالب بود. سروان شهيد اكبر مردانه كه به راستي مردانه در برابر دشمن متجاوز پاي فشرد و توانست چند هواپيماي دشمن را سرنگون كند، بالاخره در تاريخ 1364/02/04 در شهر دزفول و در جريان بمباران سايت فجر (2) به درك سعادت شهادت نائل شد و روح پرفتوحش به سوي خدا شتافت. روحش شاد و يادش گرامي باد

منبع: سایت شهدای ارتش