شهید علی محمد نوروزی
شهید : علی محمد نوروزی
فرزند : علی سینا
عضو : سپاه پاسداران – پاسدار وظیفه
تاریخ تولد : ۱۳۳۹
محل تولد : روستای معزآباد جابری
تاریخ شهادت : ۴/۵/۱۳۶۷
محل شهادت : آبادان
عملیات : ــــــ
محل دفن : گلزار شهدای روستای خیر آباد
زندگی نامه
شهید علی محمد نوروزی در یک خانواده متدین عشایری متولد شد . در سال ۱۳۴۱ به اتفاق خانواده به روستای محمود آباد شهرستان مرودشت رفتند و در آن جا ساکن شدند و دوران کودکی خود را در آن روستا سپری کردند . مجددا در سال ۱۳۴۷ به علت مشکلات زیاد خانواده زندگی عشایری و شغل دامداری سیار را از سر گرفت و علی محمد به همراه خانواده در کار دامداری تلاش می کرد . بالاخرا خانواده در سال ۱۳۶۳ در روستای کوه گری از توابع بخش خرامه ساکن شدند و کار دامداری و کشاورزی را از سر گرفتند . دو سال بعد از یکجانشینی علی محمد در تاریخ ۱۴/۴/۶۵ از شهرستان مرودشت ، جهت انجام خدمت سربازی دفترچه گرفت و برای دیدن دوره آموزشی به پادگان امام حسین فسا اعزام شد . بعد از دوره آموزشی به جزیره مجنون اعزام شد و در لشکر ۱۹ فجر در واحد ادوات به خدمت مشغول شد و بعد از مدتی به بوکان اعزام گردید که تا پایان روزی که از بوکان برگشت مدت ۲۵ ماه از خدمت سربازیش می گذشت که با فرمان امام خمینی و افزایش دوران خدمت سربازی شهید علی محمد نوروزی برای بار سوم از طریق سپاه خرامه (که در این زمان پاسدار وظیفه بودند) به پادگان ولیعصر شیراز منتقل شدند که پس از مدتی به اهواز اعزام گردیدند که بعد از ۴۵ روز از تاریخ اعزامش در جاده آبادان – خرمشهر به شهادت می رسند .
خصوصیات شهید علی محمد نوروزی
اخلاق شهید در بین افراد خانواده بی نظیر بود . او جوانی پر تلاش و آینده نگر بود . برای پدرو مادر خود احترام خاصی قائل بود و به برادر و خواهر و اقوام و دیگر اهالی محل رفتاری شایسته از خود نشان می دهد به طوریکه هیچ گاه کسی از اهل خانواده و یا اهل محل از او شکایت و یا گله ای نداشت . علی محمد جوانی مومن و مذهبی بود و دستورات دینی اسلام را حتی الامکان رعایت می کرد . هیچ وقت نمازش ترک نمی شد و با زبان روزه در تابستان به کشاورزی و دامداری می پرداخت . به جبهه و جنگ اهمیت می داد و می گفت : چون ما در زمان جنگ یزید با امام حسین (ع) نبوده ایم که امام را یاری دهیم اکنون باید راه امام حسین را ادامه دهیم و در مورد شهادت می فرمود : اگر خدا خواست من به شهادت برسم هیچ کس حق ندارد بر من گریه و زاری کند . ایشان حتی یک بار در جزیره مجنون از ناحیه کمر دچار موج گرفتگی شده بودند و مدت ۴ ماه از آن رنج می بردند ، اما هیچ گاه خانواده خود را با گفتن این حقیقت ناراحت نکردند .[۱]