شهیدامر الله تنگستانی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
(تغییرمسیر از شهید امراله تنگستانی)
پرش به: ناوبری، جستجو

زندگی نامه

سال ۱۳۴۵ در آبدان یکی ازشهرهای استان بوشهر به دنیا آمد. او در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود و در همان آغاز نوای لا اله الا الله در گوشش طنین انداز شد. خیلی زود با جوهره ی اسلام و قرآن آشنا شد .


  • تحصیلات

آنگاه که زمان رفتنش به مدرسه فرا رسید، در ماه مهر دست در دست پر مهر پدر، گام به سوی مدرسه گذاشت و در کلاس اول ثبت نام کرد. دوران دبستان را با عشق و علاقه ی تمام به پایان رساند و دوره ی راهنمایی را با نمرات خوب و اخلاق عالی با موفقیت پشت سر گذاشت و برای ادامه تحصیل در دبیرستان آیت الله طالقانی دَیِردر ثبت نام کرد. آن روزها آبدان روستا بود ودبیرستان نداشت.بین دوستان و همکلاسی هایش محبوبیت داشت.


  • حضوردرجبهه

سال۱۳۶۲برای گذراندن دوره آموزش نظامی به پادگان صابران رفت. بعداز آموزش به مدت سه ماه جبهه ی رقابیه از اسلام و ایران اسلامی جانانه دفاع کرد. پس از مراجعت از جبهه دوباره به ادامه تحصیل مشغول شد. سال دوم دبیرستان را با شایستگی پشت سر گذاشت و مجددا عازم جبهه های نبرد شد. این بار در جبهه ی قصر شیرین رو در روی کفار بعثی قرار گرفت تا عاشقانه چون فرهاد، در بیستونی دیگر به دنبال معشوق و معبود حقیقی خود باشد. پس از بازگشت از جبهه،سیمایی تازه داشت.او چنان عاشق معبود خود بودکه برای وصال سر از پا نمی شناخت.


  • شهادت

سومین حضورش درجبهه ۱۹دی ماه۱۳۶۳ بود.او این بار به جبهه ی خوزستان رفت. این بسیجی شجاع ودلیر ۲ اسفند ۱۳۶۳ درکربلای خوزستان به شهادت رسید. امراله عضوتیپ ۱۴کوثرسپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.


  • آثارمنتشر شده درباره ی شهید

ستاره ها تو را کهکشان می برند تا جزیره ی مجنون


  • ← لیلای عشق

قلمت را می گذاری ودفترت را زخمی چنگ می زنی آب را بی رمق می کاوی بیشه را نیزار ها در آغوشت می گیرند بارانی می شوی در بستانی از شوق لیلای عشق بهار که می رسد ستاره ها تو را کهکشان می برند تا جزیره ی مجنون کارونی از گریه بر دلم می نشیند یاد خاک جبهه به خیر ...


  • ← آئین جان نثاران

آن عاشق شهادت، شد رهسپار یزدان جویای راه حق بود، زین سان شده شتابان لبیک گفته بی شک، به گفته های رهبر باید چنین نهادن ، سر زیر پای فرمان اکنون امام امت فرمان حمله داده باید فدا نمودن ، زین گفته اش سر و جان تنگستانی اکنون، راه خدای پیمود شد رستگار هر کس، طی کرد راه قرآن جاوید گشته نامت، بر دیده و دل ما تو جاودان شهیدی، بر اوج روزگاران این است راه روشن، این است رسم ایثار آئین جان نثاران، آیین پاسداران خشنود گردد از تو، آن ذات پاک یزدان خشنود باد از تو، آن پیر در جماران


  • ← مدرک شهادت

دوباره آبدان غرق عزا شد چو تنگستانی از یاران جدا شد نموده ترک درس و رو به جبهه به دانشگاه ایمان و صفا شد کلاسش سنگر و درشس شجاعت کتابش اسلحه، مشقش وفا شد که خود کارش فشنگ و امتحانش هدف گیری قلب اشقیا شد معلم شد حسین، مدرک شهادت روان خونش به روح موج ها شد شهید راه دین در شهر ماهشهر به سال شصت و سه اسفند ماه شد همه گریان و نالان و سیه پوش عزای او سمک تا به سما شد بهشتی زیست مظلوم از جهان رفت که گریان بهر او عرش خدا شد نثار راه دین بنمود جانش زداغ او جهان ماتم سرا شد بسی عشق حسین ورد زبانش سراسر وقت او ورد و ثنا شد هوای عشق مولا در سرش بود به گورش آرزوی کربلا شد برفت او از جهان ناشاد و ناکام چو قاسم نوجوان نینوا شد زداغش خواهرش نالان و رنجور زدیده خون روان بر گونه ها شد رفیقانش همه در آه و حسرت ولی مادر شب و روزش سیاه شد ادامه داد راه حاجیانی چو منصوری که سر از تن جدا شد چه شد مغدانی یار هم نبردش زخون پاکشان طوفان به پا شد به استقبالش آمد پهلو زاده نخستین پرس جوی جبه ها شد چنین گفتا امرالله به عالی ز دست اجنبی کشور رها شد به فرمان امام و رزم یاران که خونین شهر گور اشقیا شد اگر از دست دادیم ما عزیزی ولی او افتخار شهر ما شد به پیشت ای شهید راه قرآن بسی خاقان که محتاج دعا شد خاقانی


وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ [۱]

هر کجا باشید،مرگ شما را در بر می گیرد؛ اگر چه در کاخ های بسیار محکم باشید.


  • ملت شریف ایران

اینجانب امر الله تنگستانی ساکن آبدان که به جبهه ی حق علیه باطل عازم هستم، نه به خاطر نام و نشان، بلکه برای فداکاری و از جان گذشتگی در راه میهن اسلامی خود عازم هستم. اینک که وصیت نامه ام را بر روی کاغذ می نویسم، در بسیج دیر هستم و قرار است که در روز ۲۰ /۳/ ۶۳ به بوشهر عازم شویم و از آنجا به شیراز برویم و بعد از آنجا به جبهه ی حق علیه باطل اعزام گردیم. امروز که موقع پس دادن امتحان است، خداوند می خواهد در اینجا بندگان را امتحان کند که ما امتحان خود را درست پس دهیم. آرزو داریم که در جبهه بر دشمن شکست خورده پیروز شویم و با سر بلندی کامل بر گردیم. اما اگر لیاقت کشته شدن در این راه بزرگ را داشته باشم که چه خوب و به قول مولای متقیان:نه مرگ آنقدر ترسناک و نه زندگی آنقدر شیرین است که آدمی پای بر شرافت خود بگذارد. پس چه خوب که انسان با افتخار در راه عقیده و میهنش جان بدهد و چه شیرین است مرگی که در راه الله باشد.


  • وصیت به همشهریان

به همشهریان خود می گویم : دنباله رو خط امام بزرگوار که همان خط مستقیم الله است، باشید و امام را که هدیه ای از طرف خداوند است، یاری کند.ای برادران گرامی!هر کسی از من بدی دید ه به بزرگواری خود عفو نماید.


  • وصیت به دانش آموزان

دانش آموزان عزیز!شما در مدرسه ( سنگر علم) درس خود را بخوانید و هوشیار باشید و نگذارید که وحدت شما از بین برود.


  • وصیت به مادر

ای مادر مهربانم :مبادا به حال من گریه کنی و تو افتخار کن که چنین فرزندی را تربیت نموده ای و در راه اسلام فدا کرده ای .به امید پیروزی اسلام بر کفر و جهانی شدن حکومت الله .خدا یا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار . سرباز اسلام، امر الله تنگستانی – ۲۰/ ۳/ ۶۳[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سه هزار شهید استان قزوین

رده‌ها