حسن رنجکش | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | گناباد |
شهادت | ۱۳۶۱/۷/۳۰ |
سمتها | رزمنده |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
شغل | دانش آموز |
خانواده | نام پدررجبعلی |
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني که در راهش ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم که اين قطره به عشقم برسم و آنگاه که صداي رهبرم را شنيدم لباس رزم بر تن کردم و پاي در راه علي اکبر حسين نهادم اي خداي مهربان و خداي شهادت جرعه جرعه با جانمان مي نوشيم و همچنين در ايمانمان به تو اي خداي بزرگ مي نازيم . اي پدر و مادر من از شما شرمنده ام زيرا نتوانستم آن حق که شما بر گردن من داشتيد ادا کنم ببخشيد . پدر و مادر خواهرانم و برادرانم من از بين شما مي روم بدانيد که اين مجسمه تن از بين شما رفته است اما من نرفته ام بلکه وارد يک زندگي جاودانه گشته ام شما هيچ ناراحت نباشيد افتخار کنيد که چنين فرزندي از شما در راه نبرد حق و باطل براي دفاع از حق و براي الله کشته شده است .
خاطرات
فرزندم حسن رنجکش اوایل ماه رمضان به مرخصی آمدند و تا 27 ماه رمضان نزد ما بودند . روز 27 رمضان گفتند که می خواهم به جبهه بروم و رفتند یک جعبه شیرینی گرفت و آمد و گفت ما در این شیرینی شهادت من است که برایتان آوردم.[۱]