حمیدرضا آقا جانی نام :حميدرضا نام خانوادگى :آقاجانى نام پدر :شعبان تاريخ‌تولد :10/06/1346 محل صدور شناسنامه :اصفهان تاريخ شهادت :29/01/66 نوع حادثه :حوادث مربوط به جنگ تحميلى شرح حادثه :حوادث ناشى از درگيرى مستقيم با دشمن-توسط دشمن در جبهه استان :بنيادشهيداستان‌اصفهان شهر :اداره‌بنيادشهيداصفهان
وصيت نامه
باسمه تعالى افحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون پس آيا پنداشتيد شما را آفريديم بيهوده و آنكه شما بسوى ما باز نمى گرديد؟و العصر ان الانسان لفى خسروا الا الذين آمنوا و عملوالصالحات و تواصوا بالحق و توصوا بالصبرسوگند به عصر كه همانا انسان در زيانكارى است مگر آنانكه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند و سفارش كردند به حق و درستى و سفارش كردند به شكيبايى. خدايا به حق اوليائت به حق رسولانت به حق امامانت ما را به راه راست هدايت كن و مرگمان را شهادت در راه خودت قرار بده و ما را از شفاعت آنان بهره‌مند گردان . بنام خدا بياد خدا براى خدا،خداوندا زبانمان را از دروغ و كذب دور نگهدار و براى خود تحرك ده سخنانمان را رضاى خود در آن قرار ده فكرمان را بر خود جلب كن راهمان را به سوى خود و به بهشت ختم كن،عقلمان را براى فكر كردن و انتخاب درست قرار ده انشاء الله اكنون كه شاهد رزم بى امان لشگريان اسلام در غرب و جنوب كشور اسلاميمان هستيد و خود نيز افتخار همراهى با اين كاروان بزرگ را دارم وظيفه شرعى حكم مى كند خواستم چند خطى به عنوان وصيت نوشته باشم. اول چند سخنى با مردم و كسانى كه در شهرها هستند مردم عزيز و مورد لطف خدا قرار گرفته قدر اين انقلاب و امام را بدانيد و در درجه دوم قدر خودتان و اين جوانان را بدانيد كه خداوند لطف بى كرانش را شامل حالمان گردانده و به وعده اى كه به پيامبر داده بود و پيامبر نيز به مردم داده بود عمل كرد به شرطى كه خودمان بفهميم و استفاده كنيم و از اين امتحان الهى قبول شده بيرون آييم و اين امتحانى است كه خداوند از همه ملتها و قومها كرده است و يا عذاب فرستاده و يا نعمت و شما در نيمى از مرحله قبول شده ايد و آن انقلاب و امام است پس سعى كنيد مراحل ديگر را كه سختى و مشكلات در آن زياد است پشت سر قرار دهيد. سخنى هم با آن كسانى كه در شهرها كارشكنى مى كنند و به قول خودشان از نابودى و مرگ در امانند و انقلاب و احساسات پاك اين لشگريان با عظمت حضرت مهدى(عج)را به باد مسخره گرفته اند و با كارهاى كوچكى كه براى جامعه انجام داده اند منت بر سر مردم و حتى خدا مى گذارند ، كمى فكر كنيد آيا خدا نمى توانست شما را نيافريند،آيا خدا نمى توانست ما را حيوان قرار دهد ،آيا نمى توانست مانند خوارج هر چند كه بعضى ها از خوارج هم بدتر هستند ،آيا نمى توانست ما را ناقص الخلقه قرار دهدو.... چرا به خداوندى خود مى توانست و همه ما و شما خوب اين را مى دانيم پس كمى فكر كنيد كه چرا چنين نكرد چرا ما را شيعه آفريد چرا در چنين زمانى مارا آفريد چرا چنين رهبرى براى ما فرستاد،مگر اين ايران همان ايران قبلى نبود،مگر اين مردم همان مردم نبودند،مگر خود خداوند نمى توانست اسلامش را حافظ باشدچرا،پس چرا براى ما اين كار را انتخاب كرد فكر و درك لازم است هر چند كه زحمت فكر كردن به خودتان نمى دهيد و اگر مى داديد از دنيا دل مى كنديد همچون آن بسيجيان مى شديد. آيا امام حسين(ع)جان براى غير خدا داد،آيا اميرالمونين (ع)جان براى غير خدا داد براى چه ضربه شمشير را دريافت كرد،چرا امامان و ائمه ما در سنين جوانى شهيد شدند چرا تن به ذلت ندادند و مرگ را با آغوش باز پذيرفتند مگر آنان مانند ما هوا و هوس نداشتند مگر آنان مانند ما فكر نداشتند مگر آنان فرزندان و جانشان را دوست نداشتند مگر آنان نمى توانستند در دنيا مثل بعضى از ماها بى تفاوت و دنبال خوش گذرانى باشند جواب تمامى اين چراها و مگرها معلوم است اسلام و خشنودى خدا و بس. دنيا را رها كردند و آخرت را گرفتند شماها اگر سعادت مى خواهيد بايد آنچنان باشيد با مشكلات و سختى هاى طاقت فرسا مبارزه كنيد پس جهاد كنيد در راه خدا با جانهايتان با مالهايتان كه خداوند وعده بهشت داده است و كيست خوش قولتر از خدا مال دنيا ،زن و فرزند و رياست گول زننده دنيا را رها كنيد و خدا و خشنودى خدا را بگيريد كه در اين صورت موفق هستيد بيدار شويد قبل از آنكه با مرگ بيدارتان كنند به حساب خودتان برسيد قبل از آنكه به حسابتان برسند. دنيا فقط اينجا نيست آخرت هم هست و ابدى مى باشد چرا خداوند به شما فرزندداد فقط براى توليد نسل .چرا مال دنيا به شما عطا كرد فقط براى معاش زندگى خودتان چرا عقل به شما داد فقط براى فكر كردن براى منافع خودتان چرا خدا چنين كرده است در قبال اين نعمتها چه چيزى مى خواهد آيا نافرمانى مى خواهد آيا مى خواهد اسلامش رو به نابودى برود ولى فرزندان شما در خانه هايتان باشند،آيا خداوند راضى است كه مسلمانان جهان از ستم و گرسنگى در زير پاى چكمه پوشان غاصب جان دهند ولى شما و فرزندانتان در آرامش بسر ببريد ،به خدا قسم اين مالها اين فرزندان شما هستند كه در روز قيامت تكليف شما را روشن مى كنند . بدانيد هر چند غنى و هر چه فقير باشيد آخر از اين دنيا خواهيد رفت و دو چيز با خود مى بريد اين دو چيز را همه مى برند و حتى پيامبر بزرگ اسلام نيز مى برد يكى اعمالتان است و دوم كفنى كه به شما مى پوشانند به فكر مرگ باشيد كه هر لحظه امكان دارد شما را غافل گير كند و شما توشه اى براى آخرت بر نداشته باشيد به فكر فشار قبر ،تاريكى قبر باشيد اى كسانى كه از مرگ مى ترسيد بدانيد اين خود شما نيستيد كه از مرگ مى ترسيد اين اعمال زشت شماست كه شما را از مرگ مى ترساند در اين دنيا بيدار شويد كه در آن دنيا دير است و راه بازگشت نيست من نبايد اينها را مى نوشتم چون اكثر شما اينها را مى دانيد ولى چون بى تفاوتيها را مى ديدم مجبور شدم اينها را بنويسم . از مجالس دروغ و غيبت پرهيز كنيد كه در روز قيامت نه تحمل آتش را داريد و نه خوردن گوشت برادران مرده خود را در آن دنيا كه از ترس موهاى كودكان شير خوار سفيد مى شود هيچ پناهگاهى بجز عرش خدا نيست اعمالتان هست كه بدردتان مى خورد مواظب باشيد كه منافقين زيرك و زاهدان احمق در شما رخنه نكنند . در كارهايتان خدا را ملاك قرار دهيد در اين صورت موفق هستيد از رحمت خدا هم نااميد نشويد كه گناه بزرگى است خدايا تو شاهد باش گفتم آنچه را كه خشنودى تو در آن بود .انشاء الله سخنى چند با دوستان: اى دوستان مرا ببخشيد و عفو كنيد از اينكه نتوانستم حق دوستى و رفاقت را اداء كنم در پيدا كردن رفيق كمال دقت را كنيد و سعى كنيد رفيقها يتان براى خدا باشد و رفيقى باشد كه هم در اين دنيا بدردتان بخورد هم در آن دنيا در كارهايتان هميشه خدا را ملاك قرار دهيد و همواره به فكر مرگ باشيد و در جبهه ها حضور مستمر داشته باشيد و از خدا بخواهيد كه مرگتان را شهادت در راه خودش قرار دهد،مرا ببخشيد و حلالم كنيد. پدر و مادرم: اى پدر و مادر مهربان و زجر كشيده كه عمرى را براى بزرگ كردن من صرف كرديد و زحمات بسيارى كشيده ايد اى پدر عزيزم تو نيز براى معاش زندگى جهاد ديگرى انجام دادى ولى من نتوانستم زحمات شما را جبران كنم در مرگم كه انشاء الله شهادت باشد صبور باشيد انشاء الله خداوند اجر آخرت به شما عنايت فرمايد در تربيت كردن برادرانم كمال دقت را نماييد و چشم داشتى به كمك اين و آن و هيچ كس ديگرى نداشته باشيد . خدا را شكر كه مرگم در جبهه اى بود كه رضاى خدا در آن بود ديگر برادرانم را تشويق به آمدن به جبهه كنيد .خواهرو برادرانم اميدوارم كه مرا ببخشيد و حلالم كنيد فرزندانتان را طورى تربيت كنيد كه در دنيا و آخرت مايه سرافرازى شما باشند نه سرافكندگى شما خويشان و آشنايان اگر در اين مدت عمرم نتوانستم كار و كمكى براى شما انجام دهم مرا ببخشيد و اگر بدرفتارى از من مشاهده شد مرا ببخشيد . در آخر چون مدتى در مغازه بودم اگر خداى ناكرده كم فروشى يا بد رفتارى با كسى كردم مرا ببخشيد و حلال كنند. خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته حميدرضا آقا جانى .
وصیت نامه
لطفا به بخش گالري مراجعه شود. http://shohada-isf.ir/fa/shahid?shahidID=2963