شهید حسن قربانیان کردآبادی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ مرداد ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۴۸ توسط Ebrahimi1400 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

حسن قربانیان کردآبادی فرزند: محمدعلی متولد: 1341/03/01 شهادت: ۱۳۶۲/۰۱/۲۳ قطعه: بیت المقدس عملیات منجر به شهادت: بیت المقدس سرباز زمینی ارتش


وصیت نامه

« بسم الله الرحمن الرحيم » « ان الله اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه »

  خدا ، جان‌و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خريدارى كرده است.
  الهى ببين چطور سوى تو آمدم در حاليكه از تو شرم مى كنم و هيچ طمعى غير از تو به كس ديگر ندارم و از هيچ كس به غير از تو باكى ندارم و از هيچ كس به غير ازتو باكى ندارم ، پس در پيشگاهت مى ايستم به زارى و فروتنانه به زمين مى نگرم و به حالت خوارى در مقابل عزت تو سر به زير مى افكنم و گناهان خويش را كه تو از آن آگاهترى مى شمارم ، الهى تو مراد منى و بيدارى در خواب من تنها براى توست و ديدار تو روشنائى چشم من است و رسيدن به تو آرزوى من است و شوق من بسوى توست و شيفتگى من محبت تو و دلدادگى من در هواى تو مقصود من خشنودى  تو و نيازم ديدار توست ، و داروى بيمارى درمان اشتياق آرامش بخش سوز درون من ، توئى پس در وحشت ، انيس من باش و بخشنده لغزشم و آمرزنده خطايم و پذيرائى توبه ام پاسخ دهنده به دعوتم و نگاهدارنده عصمت من و بى نياز كننده تهيدستى من ، و اميدم را از خود مگسل و مرا از خودت دور مساز ، بارالها ما را با كشتى نجات اهل بيت خود ببر و شيرينى مهر خويش و نزديكى به خويش را به ما بچشان ( شهادت ) . 
   سومين محرم است و سومين عاشورائى است كه در جبهه هستم ، خدايا قبول كند از من و قلبم را پاك گردان تا كارهايم فقط به خاطر تو باشد ، و قبول كن از من خدمات ناقابل را ، و يارى كن مرا تا در كنار ديگر رزمندگان بتوانم به سهم خود رد اين عمليات شركت كنم ، خدايا سومين عاشورا و محرم است كه به جبهه آمده ام به اميد ديدار حرم امام حسين (ع) ، خدايا شهادت را نصيبم كن ، بلكه با شهادت به ديدار حسين (ع) بروم. 
  سلام و درود بر پيشتازان و رهبران توحيدى از آدم تا خاتم و از خاتم تا مهدى (عج) و نائب بر حق او در اين زمان امام خمينى رهبر جهانى اسلام اين مرد حماسه ساز و اميد مستضعفان ، و سلام بر شهيدان مظلوم تاريخ از حسين (ع) تا بهشتى مظلوم. بار ديگر محرم فرا ميرسد و طلوع فجر آغاز مى گردد و تاريخ حماسه ها و شهادتها و مظلوميت ها را مى نگرد و در برابر اينچنين جوانانى پر شور و از جان گذشته و پر ايمان و نستوه زانو مى زند و اقرار مى كند كه در نيمه هاى شب از خواب برخواستن و آنگاه بر آسمان پرستاره چشم انداختن و سر به سجده نماز شب سائيدن و گريه و التهاب و بيتابى و التماس در پيشگاه خداوند براى شهادت نمودن در كشاكش اين دنياى مادى و حيوانى كه بر جهان حكمفرماست قابل تكريم است اعتقاد هر انسانى بخصوص مسلمانها به پيروزى نهائى و قطع دست ظلم و كفر از بلاد مسلمين از روحيات معنوى جوانان سرچشمه مى گيرد ، جوانانى كه بارها در نميه شب شاهد گريه و مناجات آنها بودم ، آرى اينها ياران هستند و به سوى شهادت مى شتابند كه گويا شب اول عروسى آنهاست و از هم سبقت مى گيرند تا اگر مسئله ايثار باشد اولين فردى باشند كه بر دشمنان زبون هجوم برده و در دل تاريكى شب با نورى از ايمان سيلى از خون جارى مى سازند و نداى حسين را سر ميدهند كه فرمودند چقدر مشتاق وصل ياران و پاكبازانم. 
  و اما مردم ، امت سلحشور ، امام را يك لحظه تنها نگذاريد كه اين گناهى نابخشودنى و پايمال كردن خون شهيدان است، اين مردى كه شبها همچون جدش امام سجاد (ع) از خوب خدا مى لرزدو اشك بر گونه هايش مى لغزد ولى در روز همچون شير مى غرد ، روحانيت كه همچون شمع تاريخ هستند و به جامعه ما نور مى بخشد اين افرادى كه حاميان مظلومان روز هستند اين روحانيت متعهد و مسئوليكه در طول تاريخ اسلام نسل به نسل با نور هدايت و ايمان و تقواى خويش جامعه انسانى و اسلامى شيعه را به سمت رشد و تعالى و فلاح سوق داده روحانينى كه مظهر تداوم رهبرى در تاريخ انسانيت بوده اند و كدام الگويى بوده ودر جبهه ها خروشيده و مبارزه كرده اند ، پرچم سرخ پيامبران توحيدى و تشيع خونين را در اهتزاز نگاهداشتند و لحظه اى نياسودند و زحمات طاقت فرسا و بى خوابى و شكنجه ها و تهمتها را متحمل شدند و فرهنگ معارف اسلامى را حفظ كرده اند و در شديدترين خفقانها احاديث پيامبر و ائمه (ع) را جمع آورى كرده و تدوين نمودند و با دو شمشير قلم و زبان به مبارزه در راه اعلاى كلمه الله گام برداشته اند ، جنگ و انقلاب ما مكتبى است نه ملى ، جنگمان براى مقدارى زمين نبوده ، بلكه براى صدور اسلام و گسترش انقلاب اسلامى در سطح جهان بوده كه مقدمه ظهور حضرت مهدى (عج) مى باشد و به آن ادامه ميدهيم البته ما نبوديم كه جنگ را شروع كرديم ، اين دشمنان اسلام بودند كه جنگ را شروع كردند و ضربه شديدى خوردند كه امام عزيزمان فرمودند اين جنگ رحمت بود و انشاءالله با فرمان اماممان اين دهنده روح خدائى به انقلابمان ، و با همت رزمندگان اسلام و ملت شهيد پرور ايران انشاءالله دست خون آشامان شرق و غرب را از كشورهاى اسلامى قطع خواهيم كردو ما فرياد حسين (ع) را بر مى آوريم كه گفت بخدا سوگند كوچكترين خواسته آنها را اجابت نمى كنم بلكه با خضاب خون به ديدار معشوقم مى شتابم ، و ما هم از دشمنان اسلام هيچ صلحى را نمى پذيريم و تا جان داريم با آنها به جنگ و مبارزه با دشمنان اسلام ادامه خواهيم داد. و اما ملت رزمنده ايران من چه مى‌توانم براى شما بنويسم چه بگويم در حاليكه اين شماها بوديد كه مرا پرورش داديد و معشوق ما شديد اكنون اين خونها چه ارزشى دارد كه در راه الله بريزد و من نمى توانم از شما تشكر كنم ، و بخشش و ايثار شما را جبران كنم و نمى دانم چگونه بعدا از جبهه برگردم و به پيش پدرو مادر شهداء بروم و روسياه نباشم ، اى خدا ديگر پيش از اين خجالتم مده ، چگونه مى توانم تحمل كنم كه پيره زنى تنها ثمره جانش يعنى فرزندش را به راه تو داده يا دارائى خود چند عدد تخم مرغش را براى جبهه فرستاده ولى من نتوانستم سربازى براى حسينم باشم. اى امت هر كدام در محيط كارتان كوشا و جدى به كار خود ادامه دهيد از تمام برادران و خواهرانم تقاضا دارم از نهادهاى جوشيده از انقلاب حمايت كنند و هيچگاه از ياد خدا غافل نشوند و به او توكل كنند، از فرائض دينى چون نماز جمعه ، دعاى كميل ، وندبه و انجمنهاى اسلامى سستى نورزند ، چون اينها ستون فقرات دشمن را خرد مى كند 
  خواهرانم عزيزم حجاب شما رنگين تر از خون ماست سعى كنيد مادران خوبى براى حسينيان آينده باشيد. 
  و تو اى پدر ومادر گرامى ، كه افتخار من هستيد ، من از شيرة جان شما تغذيه شده ام ولى نتوانستم جبران زحمات شما ربكنم ، بنابراين قدم در راه حسين (ع) گذاشتم تا بتوانم يزيديان زمان را درهم كوفته و راه كربلا را باز كنم. 
  خدايا ، شهادت در راه خودت را نصيبم گردان كه شيرين ترين مرگهاست ، آرى شهادت است كه مرز حق و باطل را مشخص مى كند. 

ملتى كه شهادت دارد اسارت ندارد. ( امام خمينى )

  دعا كنيد كه من شهيد بشوم و در صورت انشاءالله رسيد به آرزويم يعنى (شهادت) از شهادت من ناراحت نباشيد ، اگر جنازه مرا ديديد به درگاه خداى بزرگ شكر كنيد و گريه نكنيد تا منافقان شاد گردند و بدانيد كه اينها همه آزمايشهاى الهى هستند و بدانيد كه خدا حامى و نگهبان شماست و به زودى از شردشمنان اسلام نجات ياه و كارتان به خير وسلامت خواهد گذشت. 
  از مربيان و معلمانى كه براى من زحمت كشيده اند و كسانيكه بر من حق دارند تشكر مى كنم و از خواهران و برادران و دوستان و آشنايان و همسايگان و فاميل حلاليت مى طلبم. مقدارى روزه و نماز دارم كه آن را حتما اداء كنيد چون علاقه به روحانيت دارم فرزند دلبند برادر شهيدم حسين را به حوزه علميه فرستيد. 

خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار منتظرى نستوه براى نصر اسلام محافظت بفرما « والسلام » http://shohada-isf.ir/fa/shahid?shahidID=40

آخرین تغییر ‏۱۰ مرداد ۱۴۰۰، در ‏۲۰:۴۸