شهید پیرزاد اسدالهی

تاریخ تولد :1345/01/01

تاریخ شهادت : 1367/02/26

بسمه تعالى وصيت نامه ام، گروهبان دوم زرهى، و راننده تانك و مهندسى رزمى (مين) پيرزاد اسداللهى، به خانواده محتــرم و ارجمندم

به نام الله، ياور مستضعفان و در هم كوبنده ستمگران وصيت نامه خود را درحالى مى نويسم كه به من مأموريت داده شد كـــه براى ضربه زدن به دشمن بعثى آمادگى صد در صد داشته باشم و اميدوارم كه اين ضربه زدن با پيروزى و موفقيت هر چه تمامتر، به اتمام برسد.

خوب ديگر سر خوانندگان عزيزم را به درد نمى آورم به خدمت پدرعزيز، و سرور گراميم مشهدى ابراهيم، و مادر ارجمــــند و مهربانم مشهدى زر بانو، و برادرانم ابوالقاسم اسداللهى وسيد على خسروى، اين دو عزيز ارجمندم سلام عرض مى كنم، مخصوصاً خواهران ارجمندم سلام مى رسانم؛ اميدوارم زحمات و رنج هاى را كه براى فرزندتان تحمل نموده ايد، مرا ببخشيد و به مادرم توصيه مى كنم كه شير خود را بر من حلال گرداند.

به خدمت همسر ارجمند و مهربانم، اكرم نظرى سلام مى نمايم، اميدوارم در مدتى كه با هم زندگى كرديــــــم هيچ گونه كدورت و نگرانى از اين شوهرى كه جان خود را فداى اسلام، وطن و دين خود مى نمايد داشته باشى و بعد از شهيد شدن من زندگى با آبرو و خوشبختى داشته باشى و هيچ موقع ناراحت مباش كه شوهرت شهيد شده است چون به فرمان امام عزيزمان چه بكشم و چه كشتــه شويم پيروزيم.

اما روى سخنم با شما همسرم است، از شما خواهشمندم هر ماه از حقوق خودم 100 تومان بابت خمس زكـــات بدهيد و مقدار 200 تومان به مستضعفان و فقراء كمك كنيد، از آن ارگان انقلابى كه حقوق مرا بين خانواده‌ام تقسيم مى كند مديون اســـت طبق گفته خودم تقسيم نكند، اين حقوق من شهيد بر 3 نفر تقسيم مى شود پدر و مادر و همسر، يك سهم پدرم ابراهيم يك سهم مادرم زرـ بانو يك سهم همسرم اكرم و هر چه زندگى دارم و هر چه پول نقد دارم و هرچه هم وسايل خانه دارم از آن جارو گرفته تا آن وسايــــــــل قــيمتى دارى كه دارم بطور عادلانه بر اين 3 نفر، تعلق مى گيرد.

در ضمن همسرم ارجمندم اگر بعد از شهـــيد شدنم صاحـب پسر شدم، سعى كنى آن را مثل امام حسين (ع) و اگر دختر بود مثل حضرت زينب (س) بار بياورى و هرگز از تربيتشان دست بر ندارى و از آن ارگان انقلابى و مذهبى خواهشمندم اگر بعد از شهيد شدنم بچه دار شدم بچه ام هم يك سهم دارد اگر همسرم مى خواست ازدواج كنــد خوشبخت باشد، ولى بايد بچه را فورا به دست خانواده پدرم يا برادرم بدهد و ديگر هيچ گونه سهمى از حقوق يا وسايل من ندارد و هــمه اش بايد طبق قانون به پدرم بدهند و اگر خدايى ناكرده پدرم فوت كرد و سهمى كه من به او داده ام به برادرم ابوالقاسم تعلق مى گيرد و اگر مــادرم فوت كرد سهمى كه به او داده ام به خواهرم خاتون تعلق مى گيرد.

در ضمن بعد از شهيد شدنم فاتحه و مصيبتم به دست پدرم ابراهيــم و برادرم ابو القاسم است و آنها هر خانه يا مكانى كه انتخاب نمايند بايد آنجا باشد؛ در آخر وصيتم اگر بچه دار شدم بچه و همســـــرم ازدواج نكرد از خانواده محترم خودم مى خواهم كه همه احترام همسرم و بچه ام را داشته باشيد؛ ولى اگر خواست همسرم ازدواج كند، بچــــــه را از همسرم مى گيريد و خودتان بچه ام را بزرگ و درس خوان مى كنيد و نمى گذاريد احساس بى پدرى بكند.

و از خانواده پدرم و بــــــــرادرم خواهشمندم شما و خانواده همسرم و خانواده پدر همسرم با هم خوب باشيد و جنگ و دعوا نكنيد، مديونى من به گردنتان اگر بخواهيد با هم خوب نباشيد، بايد بى نهايت با هم خوب باشيد، سلام خود را به همه برادرانم و فاميل هاى پدر همسرم و دامادهاى عزيزم و برادر زاده هايم و خواهرزاده هايم و خواهرانم و پـــدر و مادرم و كليه اقوام و فاميل هاى دور و نزديك مى رسانم، اميدوارم اگر از من بدى ديدن مرا ببخشيد.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار، از عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا .

و رزمندگان ما را رو سفيد بگردان، صدام يزيد كافر نابــــود بفرما . براى اين هم انگشت گذاشتم و هم امضاء كردم كه بدانيد خودم نوشتم.

اثرانگشت من شهيد رزمنده پيرزاد اسدالهى امضاء سال شهادت 1367

منبع: سایت شهدای ارتش