زندگینامه
محسن وزرایی در روز هشتم مردادماه سال 1339 در شهر تهران دیده به جهان گشود دوران کودکی را در میان کوچه پس کوچههای صمیمی زادگاهش سپری کرد. او تحصیلاتش را تا پایان مقطع دبیرستان ادامه داد، و به علت علاقهاش به زبان انگلیسی آموزش آن را نیز آغاز نمود.
محسن پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف رتبه اول را کسب نمود وزوایی در دانشگاه به انجمن اسلامی دانشجویان پیوست و مسئولیت هدایت و جهتدهی مبارزات دانشجویی را بر عهده گرفت او در تمام صحنههای مبارزات مسلحانه فرهنگی انقلاب شرکت نمود و نقش عمدهای در تصرف پادگانهای جمشیدیه و عشرتآباد ایفا کرد. پس از پیروزی انقلاب به نیروهای جهاد سازندگی پیوست و به کردستان رفت. چندی بعد در پاوه به یاری پاسداران شتافت و در فتح لانه جاسوسی آمریکا شجاعانه درخشید و مسئولیت سخنگویی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) را در مصاحبهها پذیرفت.
محسن پس از آموزش فنون چریکی به عضویت نهاد مقدس سپاه پاسداران درآمد و مسئولیتهای بسیاری را بر عهده گرفت. گردان 9، گردان حبیب، لشگر 10، گیلانغرب، گردان ولیعصر (عج) و ... خاطرات زیبایی از حضور او را در طول سالهای دفاع مقدس به یاد دارند. (1) وزوایی پس از شرکت در عملیاتهای مختلف برای شرکت در عملیات بیتالمقدس عازم جبهههای جنوب شد و در همین عملیات مسئولیت محور عملیاتی تیپ محمد رسولالله (ص) را بر عهده گرفت. سرانجام پیک وصل برشانه های خسته محسن نشست و نوید عروجی خونین را به او داد، انفجار گلوله توپ در تاریخ 10 اردیبهشتماه سال 1361 فرمانده گردان حبیب بن مظاهر (ع) را به شهادت رساند. پیکر پاک وزرایی را در بهشتزهرا (س) به خاک سپردند.[۱]
آثار
وصیتنامه
ای امت شهیدپرور ایران امروز در شرایطی هستیم که لحظهای غفلت خیانت به اسلام و قرآن است. باید با هم برای خدا تا آنجا که جان در توان داریم کوشش کنیم. امروز تمامی مزدوران و طاغوتیان به مقابله با انقلاب عزیز اسلامی پرداختهاند، و در رأس آن به تعبیر امام، شیطان بزرگ آمریکا و در دنبال او تمامی وابستگان دیگرش. پس از خدا غافل نشوید که پشیمانی سودی ندارد، این منافقان از خدا بی خبر باید بدانند که ملت آنها را شناخته است. شما نامردان تاریخ هستید که روی تمامی جباران تاریخ را از یزید گرفته تا هیتلر سفید کردهاید.
...شما امت مسلمان ایران در تاریخ جهان نمونه هستید. شما فرزندانی تربیت نمودهاید که شهادت را بالاترین سعادت خود میدانند و فقط روی پشتوانه الهی حساب میکنند و شکست در راه چنین حرکتی مفهومی ندارد، خدا را شکر میکنم که نعمت زجر کشیدن در راهش را نصیبم نمود. خدا را شکرمی کنم که نعمت شرکت در عملیات به منظور روشن کردن سرزمینهای سرد و بی روح گشته از وجود صدامیان به نور خدایی نصیبم شد و از خدا میخواهم که شهادت در راهش را نصیبم گرداند و آنگاه که به مشیت الهی از این دنیای فانی رفتم در زمره شهدا به حساب آیم و از خدا میخواهم که مرا به حال خود وا نگذارد که بندهای حقیر و زبون هستم و به درگاه کسی غیر از تو نمیتوانم روی بیاورم. اگر نتوانستید جنازهام را به عقبه بیاورید آن را به روی مینهای دشمن بگذارید تا اقلاً جنازه من کمکی به حاکمیت اسلام کرده باشد. انشا الله.
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک...
26/12/1360
ساعت 11 شب
دزفول
سخن شهید
باید بر مکتب تکیه کرد و دقیقاً روی موازین مکتبی حرکت نمود. دشمن میخواهد با توطئههای گوناگون مردم را خانهنشین کند و با بعضی مصلحت کارها و سیاستبازیها ضربه به انقلاب بزند. باید اجازه این کار را به او نداد. باید به وظیفه الهی و اسلامی که روی دوش ما گذاشته شده است عمل کنیم و اصلاً نباید فکر کنیم که شاید شکست بخوریم. باید رابطه خود را با ملل جهان به خصوص مسلمانان و نهضتهای آزادیبخش برای صدور انقلاب افزایش دهیم و از آنان پشتیبانی کنیم و کانالهای انحرافی از قبیل ملی گرایان و امثال آنها را بشناسیم و نگذاریم به انقلاب ضربه بزنند....
من کربلا را برای خود نمیخواهم بلکه برای انسان بعدی میخواهم ما برای خودمان فعالیت و مبارزه نمیکنیم. برای نسلهای بعدی این مملکت میجنگیم برای هفت هشت سال دیگر. یک پیام برای امت مسلمان دارم امت ما بدانند که تا موقعی که فرزندان اسلام زنده باشند همان طوری که امام گفتهاند تا آخرین قطره خون در راه اسلام، دفاع میکنیم چه کشته شویم و چه بکشیم، پیروزیم مرگ در اینجا مفهومی ندارد. بنابراین با اعتقاد به اسلام و ولایتفقیه تا آخرین قدم پیش میرویم تا جائیکه قدرت اسلام با متصل شدن به حکومت مهدی (عج) در سرتاسر جهان مستقر شود و عدل الهی برقرار شود بنابراین بدانند که این گروهها و لیبرالها! به هیچوجه نمیتوانند خلل به اسلام وارد کنند چون این نیروها در خدمت اسلام هستند و جز اسلام و خدا پناه دیگری ندارند این پناهگاه بهترین پناهگاه برایشان است. پس بیایید همگی با هم با اعتقاد به ولایتفقیه، حکومت واحد را با صدور انقلابمان به تمام جهان
[۲]
خطای یادکرد: برچسب <ref>
وجود دارد اما برچسب <references/>
پیدا نشد