تاریخ تولد :1340/01/12
�تاریخ شهادت : 1362/08/28
محل شهادت : نامشخص
�محل آرامگاه :مرکزی - خمین - چنار
زندگینامه
رب اشرح لی صدری و یسّر لی أمری و احلل عقدتی من لسانی یفقهوا قولی. (سوره طه / آيه 25 ـ 28)
من از دور، دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوندی بالای آن است می‌بوسم و بر این بوسه افتخار می‌کنم. (امام خمینی) سرباز شهید محمدباقر اباذری، در سال 1340 در خمین، قریه چنار در خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود و از ابتدای کودکی عشق به اسلام و ائمه اطهار در وجود او متبلور بود؛ دوران تحصیل خود را در ده شروع کرد و دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان رسانید؛ به علت نبودن امکانات تحصیل در کنار پدر خویش به شغل شریف کشاورزی پرداخت و فعالانه در اداره زندگی در کنار پدر خدمت می‌کرد؛ از نظر اخلاقي و رفتاري یک انسان نمونه و الگو برای خانواده خویش بود.
شهید محمدباقر اباذری در سال 1355 جهت ادامه زندگی، روستا را ترك نمود و به تهران عزیمت کرد و بلافاصله در تهران مشغول کار و فعالیت گردید؛ شغل مبارک کارگری را برای خویش انتخاب نمود و جاي بسي افتخار برای او که از دسترنج خود امرار معاش می‌نمود؛ زندگی مجردی را پشت سر می‌گذاشت که جرقه‌های انقلاب اسلامی در ایران زده شد و امت اسلامی حرکت های میلیونی خود را به رهبری های پیامبر گونه امام امت آغاز کردند و باقر عزیز از جمله کسانی بود که همگام و همراه با مردم، نفرت و انزجار خود را از دستگاه ستمشاهی ابراز کرده و خواهان برقراری حکومت اسلامی گردیدند.
ارق مذهبی و اصالتی که در وي بود در او حرکت می‌آفرید و احساسات اسلامی و عشق او به سرور شهیدان امام حسین (ع) محرکش بود برای این که بتواند هر چه بیشتر و بهتر و عمیق تر انقلاب را درک کرده و بتواند در براندازی حکومت ننگین شاهنشاهی سهیم باشد. تا این که انقلاب به لطف الهی و برکت خون شهیدان به پیروزی رسید و زمان آن فرا رسید که امت اسلامی در پی فرمان های بی‌دریغ امام امت، در پیشبرد انقلاب اسلامی، همراه با روحانیون متعهد در خط امام، فعالانه کوشش نمایند و از هیچ چیز حتی جان دریغ ننمایند.
شهید اباذری از جمله کسانی بود که در پیشبرد انقلاب به هر نحو ممکن کوشا بود؛ باید اضافه کنیم که او در کنار برادر بزرگ خویش در خانه اجاره‌ای زندگی می‌نمود و توصیه‌های مکرر برادرش مبني بر اين كه انسان مجرد به ایمان کامل نرسیده است و باید از سنت پیامبر اکرم (ص) پیروی نمايد لذا با همین انگیزه در سال 1358 با دختر دايي خود كه خانواده‌ای مذهبی بودند ازدواج نمود که حاصل این زندگی کوتاه ولی پربار، علاوه بر معنویات خاص و اكمال دين، دختر سه ساله‌ای است که از این شهید بزرگوار به یادگار مانده است.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، و تجاوز دشمنان به خاک اسلامی، به جبهه رفت و دین خود را نسبت به انقلاب ادا کرد؛ زمان، زمان یاری کردن اسلام است و باید به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک گفت و همین احساس پاک و عقیده محکم باعث شد که داوطلبانه جهت رفتن به سربازی پیش قدم باشد و در تاریخ، 1361/04/15 لباس مقدس سربازی را به تن کرد و پس از طی دوران آموزشی همواره در مناطق جنگی کردستان مشغول فعالیت مخلصانه بود؛ بیش از یک سال را در مصاب با ضد انقلابیون داخلی و بعثیون کافر بود.
از خصوصیات بارز او، توصیه‌های مکرر به صبر و پشتیبانی از امام، و رعایت اخلاق اسلامی، و اسراف نکردن بود؛ بارهاي آخري که به مرخصی مي آمد روح معنوی و لطف و خلوص و صفا عیناً در او پدیدار گشته بود.
شهيد اباذري، عاشق شهادت بود و برای خود فیض عظیم می‌دانست که در راه خدا کشته شود، لذا در تاریخ، 1362/08/30 در جبهه‌های شمال غرب مریوان، حمله والفجر 4، در ارتفاعات کانی‌مانگا، شمال غربی پنجوین، در حین ستیز با دشمنان اسلام به درجه رفیع شهادت نائل آمد و روح او به ملکوت اعلی پیوست.
منبع: سایت شهدای ارتش