صفت الله نوروزی تاریخ تولد :1346/04/01 تاریخ شهادت :1362/08/27
زندگی نامه
نوروزی، صفتالله: یکم تیر ۱۳۴۴، در روستای قلعههاشمخان از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش یدالله، کشاورزی میکرد و مادرش بلقیس نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. نجار بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم آبان ۱۳۶۲، در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۴ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
شهید، صفت الله نوروزى: بارالها! حال که به تو روى آورده ام مرا از خودت مران، که ما را در جهان غیر از تو معبودى نیست؛ پس به چه کسى روى نهیم که ما را اجابت کند و چه کسى را معشوق قرار دهیم که ما را اقناع کند، غیر از ذات کبریاییت؟ بارالها! این بنده ی کوچک و گناهکار خود را ببخش. خدایا! ترسانم از زمانى که ما را در روز رستاخیزْ مقابل دشمنانمان -به جُرم گناهى که مرتکب شدیم- به آتش افکنى؛ آن وقت است که کلام مولایمان را فریاد مى کنیم: «اگر مرا به آتش اندازى، به اهل آتش می گویم که تو را دوست می دارم». خدایا! ما را در قیامت در مقابل انبیا، اولیا و شهدا شرمنده مساز که تنها تو غفاری و امیدمان به توست که تنها امید امیدوارانى و من امیدم را به لطف و کَرَم تو بسته ام. بارالها! خودت فرمودى «هر که مرا صدا کند و بخواند، او را اجابت مى کنم»؛ پس این ضعیف تو را مى خواند، اجابتم کن! قَسمَت مى دهم به انبیا، اولیا و مُقرَّبان درگاهت که مرا در زمره ی بندگان خاص خودت قرار بده و نورَت را در دلم بتابان. بدین وسیله شهادت مى دهم که این بنده ی حقیر خدا، با شوق وافر، قدم در راهى نهاد که خدایش به این راه خوانده بود. در راهى گام نهادم که حسین(ع) پیشواى آن است؛ در راه میثم، مالک، مقداد و ابوذر... راهى که حسین(ع) و هفتاد و دو تن از یارانش در آن وارد شدند و خون خود را به شیعیان تزریق نمودند و خونشان با روح جامعه گره خورد و شعاع نورانىاش تا ابد پرتوافشانى می کند. خدایا! حال که مرا به راهت رهنمون کردى، در آن راه ثابت قدمم بگردان. اى امام، اى نایب صاحب الزمان(عج)، اى تبلور و تجلى راستین اسلام، اى کسی که در نگاه و کلامت چهره ی رسول الله(ص) را مى توان دید و اى سلاله ی پاک حسین!(ع) به خون پاک تمام شهدا قسم که جز راه حق، راهى نپویم و در این راه از سَر و جان خود بگذرم. پدر و مادر عزیزم! ما به خاطر عهدى که با اماممان بستیم، در این راه ثابت قدم مى مانیم و مانند افراد سست ایمان به امام خود پشت نمى کنیم و مانند یاران حسین(ع) از خدا مى خواهیم ما را بارها بمیراند و زنده کند تا در راه پیشوایمان بمیریم. در مرگ من از ناله و فغان خوددارى و با استقامت خود دشمن را ناامید کنید و اگر خداوند مقام شهادت را به من عطا کرد، حتماً شما را فراموش نمى کنم. برادرانم! نگذارید سلاحم بر زمین بماند؛ در هر سنگرى، پشتیبان انقلاب و امام باشید؛ با اتکا به قرآن، به قلب دشمنِ اسلام نشانه روید؛ با هم مهربان و در منزل یاور پدر و مادر باشید. خواهران! حجاب خود را حفظ کنید و زینب گونه عمل نمایید. صحبتى هم با کسانى دارم که هنوز به راه اسلام ایمان نیاورده اند. مگر ندیدید چگونه پروانگان، عاشقانه خویش را به آتش زدند و سوختند؟ مگر ندیدید دشمن چگونه عزیزانمان را قطعه قطعه کرد؟ مگر شما پدران را بر سر جنازه ی فرزندان خویش ندیدید؟ مگر کودکان گریان را بر سر جنازه ی پدران خویش ندیدید؟ مگر خانه هاى ویران شده ی مظلومان را ندیدید؟ به یاد آرید زمانى که مادران، جنازه ی فرزندان خود را از زیر آوار بیرون آوردند و به یاد آورید مردم مظلومى را که تنها گناه آنان فریاد حقطلبىشان بود. خدا شاهد است هر لحظه که کودکان یتیمِ منتظر پدر یا پدر ندیده و کودکان شهدا یا چهره ی شکسته ی پدر و مادرهاى عزیزان به معراج رفته را مى بینم، قلبم بسیار به فشار مى آید! خدا گواه است که در آن دنیا دستانشان را به طرف ما دراز و از ما حق خود را طلب مى نمایند؛ حقى که شما باید اَدا مى کردید و نکردید. اگر از شما بپرسند، خون پدران و پسرانمان را چگونه پاس داشتید، چگونه جواب مى دهید؟! ببینید انقلاب و اسلام از شما چه مى خواهد؟ نکند -خداى ناکرده- چشم و دل بسته باشید! نکند -خداى ناکرده- خدا دلهاى شما را مُهر بکوبد! مسؤولیت کمرشکنى است؛ بسیار دقت کنید! (۱۷۹۷۹۲۴) صفت الله نوروزى ۱/۹/۶۶
نگارخانه تصاویر
منبع:سایت خط سرخ http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1032