شهید بهمن اسدپورقهفرخی تاریخ تولد :1346/02/01 تاریخ شهادت : 1366/03/27
وصیت نامه : نام: بهمن نام خانوادگى: اسدپورقهفرخى نام پدر: الماس تاریختولد: 01/02/1346 ش.ش: 224 محلصدورشناسنامه: اهواز
تاریخ شهادت: 27/03/1366
شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه استان: بنیادشهیداستانخوزستان شهر: ادارهبنیادشهیداهواز
بسم الله الرحمن الرحیم بسم رب الشهداء و الصدیقین من این را براى خانواده گرامیم تقدیم مىكنم و اگر در این مدت سربازى امیدوارم كه به آغوش گرم خانوادهام برگردم ولى سرنوشت در دست خداست اگر تقدیر برعكس بود آن را نمىتوان عوض كرد. من در این مدت كوتاه عمر زندگیم بسیار درد و مشقت و رنج كشیدهام ولى هیچ ناراحت نیستم چون انسان باید در كشاكش زندگى سنگ زیرین آسیاب باشد. و اینك با خانواده گرامیم چند خطى صحبت مىكنم. در اول با مادر و پدر جان عزیزم كه فكر نكنم در دنیا امثال آنها پیدا شود. پدر و مادر عزیز و گرامیم، شما در زندگى خیلى متحمل زحمات من شدید ولى از خدا خواستارم كه چند صبایى به من، این بنده ناچیز و حقیر عمر دهد تا بتوانم مقدارى از زحمات شما را جبران كنم، ولى تقدیر بر این بود. در آخر با شما وداع مىگویم و امیدوارم كه به زندگى شیرین خود ادامه بدهید و در نبود من هیچگونه ناراحت نباشید و همیشه شادكامانه زندگى شیرین خودتان را سپرى كنید و با رفتن من هیچ خدشهاى در زندگى شما ایجاد نشود. با اینكه از پیش شما رفتم ولى امیدوارم كه همیشه در یاد شما باشم و هیچ گاه فراموشم نكنید. جسمم از پیش شما رفته ولى روحم پیش شماست و هرگاه مرا یاد كنید روحم شاد مىشود. و در انتها وصیتنامهاى كه براى خودم مىنویسم: از شما برادر عزیزم، دانش جان مىخواهم كه با برادرانم خوشرفتار باشد و همیشه طورى رفتار كنید كه جاى مرا هم پر كرده باشى و اتحاد و همبستگى شما از بین نرود و دست به دست هم بدهید با برادران تا یار و یاور پدرمان باشید و از طرف من پدر و مادرمان را ببوس و بگویید كه دستبوسشان تا آخرین نفسهایم بودم. و از شما پدر و مادر گرامیم خواستهاى كه دارم این است كه از طرف من برادران و خواهرانم را ببوسید و به آنها بگویید كه دستبوسشان بودم و دیگر اینكه مىخواهم رفتن من اثرات سوء و منفى روى خواهران و برادرانم نگذارد. ولى از شما پدر و مادرم كه برایم در زنده بودنم به اندازه یك دنیا ارزش داشتید و تمامى زندگى من از آن شما بود مىخواهم كه از پیش شما رفتنم را به فال نیك گرفته و هیچگونه ناراحتى به خود راه ندهید. و به همه دوستان و آشنایان و فامیلها بگویى كه از همه آنها موقع رفتن خداحافظى كردم. و از شما در آخر پدر و مادر عزیزم مىخواهم كه برایم اشك نریخته و در عوض مىخواهم كه براى من طلب آمرزش و مغفرت كنید. مامان جان شیرت را حلالم كن، پدر عزیزم امیدوارم كه مرا ببخشى و حلالم كنى و در آخر تمام كتابهایم را به برادر عزیزم دانش مىبخشم. امیدوارم كه همه شما در زندگى پیروز باشید.
خداحافظ همه شما.
ساعت 2/45دقیقه عصر یكشنبه 1366/02/06 بهمن اسدپورقهفرخى
منبع: سایت شهدای ارتش