نام : شاهمرادی / محمدعلی نام پدر : علیمراد تاریخ تولد : ۱۳۳۸-- محل تولد : ورنامخواست تاریخ شهادت : ۱۳۶۵-۱۰-۲۰ محل شهادت : شلمچه - کربلای 5 شهرستان : لنجان یگان : سپاه مسئولیت : قائم مقام فرماندهی وفرمانده طرح وعملیات لشگر 44 قمر بنی هاشم تحصیلات : دیپلم محل تحصیل : گلزار : شهدای ورنامخواست
زندگی نامه شهید محمدعلی شاهمرادی در سال ۱۳۳۸ در شهر ورنامخواست ودر یک خانواده ی مذهبی دیده به جهان گشود.خانواده به خاطر عشق به پیامبر(ص)وائمه معصومین(ع)نام وی را محمد علی نهادند. خانواده شهید شاهمراد از عشایر بودند و مدتی از سال را در شهر و مدتی را نیز در دشتستان های چهارمحال و بختیاری به سر میبردند. حرکات وسکنات محمد علی در هر دو نوع زندگی قابل تحسین بود او از همان کودکی از شجاعت فوق العاده ای برخوردار بود. کارهای شجاعانه او باعث شده بود مورد علاقه ی همه قرار گیرد.وی به ورزش علاقه داشت و در آن موفق هم بود.سال آخر دبیرستان را پشت سر میگذاشت که انقلاب اسلامی شروع شد.اولین حرکت در منطقه را شاهمراد و دوستانش شروع کردند.نوشتن شعار بر روی دیوارها و پخش اعلامیه های حضرت امام از جمله کارهای آنان بود.در برپایی راهپیماییها و شرکت مستمر در آنها از هیچ کوششی دریغ نمیکرد.پس از پیروزی انقلاب وارد سپاه زرین شهر شد.با شروع جنگ کردستان به خیل رزمندگان ناجی کردستان پیوست.از سال ۱۳۵۹ فعالانه در آنجا حضور داشت.با شروع جنگ تحمیلی در آغاز سال ۱۳۶۰به جبهه جنوب اعزام شد و به دار خونین رفت.در عملیات کل قوا شرکت نمود و با هم رزمانش حماسه ها آفریدند و در همین عملیات مجروح شد.وی پس از بهبودی به جبهه بازگشت و با رشادتهای فراوانی که از خود نشان داد مسئولین جنگ به تدریج به او مسئولیت هایی مختلفی دادند.در عملیات فتح المبین به عنوان معاون گردان حضور داشت.در عملیات بیت المقدس فرماندهی گردان یکی از تیپ ها را بر عهده داشت.شاهمراد در این عملیات نیز مجروح شد.پس از تشکیل تیپ قمر بنی هاشم(ع) او مسئول طرح و عملیات آن گردید.از آن به بعد در عملیات هایی که به تیپ واگذار می شد به عنوان یک نیروی تعیین کننده حضور داشت.او در عملیات های والفجر۴ـ خیبرـ بدرـ والفجر۸ ـکربلای ۴و۵ حماسه های زیادی آفرید.شهید محمدعلی شاهمرادی در ۲۰دی ماه سال۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵به آرزوی دیرینه ی خود دست یافت و جاودانه شد.
وصیت نامه بنام خدای شهید وبنام خدای یکتا
ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
جبهه حق علیه باطل وحملات تجاوز کارانه سیاه دلان بعث به مرزها وشهر های میهنمان زمینه ای وسیع را برای مسلمانان متعهد وجوانان غیور میهن مان در جهت آزمایش الهی فراهم ساخت وجناحهای اسلامی وغیر اسلامی را بیش از پیش بر امت مسلمان آشکار نمود وچه بسیار دلاوران متعهد که از اقصی نقاط دور کشورمان نیازمند ومشتاق به میدان آزمایش شتافتند و با نثار خون خود در راه الله افتخار نامه پیروزی در این آزمایش را مهر کردند.پس این تنها راه وآخرین راه بود هدفهای بزرگ را باید از راه عمل های بزرگ به ثمر رساند اسلام مهم وهدفهای اسلامی عظیم وفوق العاده بود برای رسیدن به آن می بایست از سر وجان گذشت در طریق آن باید مال وجان را فدا کرد و هر تلاشی که جزء آن باشد کوتاهی است ما اندیشیدیم که جز خون دادن نمی توان اسلام را برپا دارد وجز با خون ریختن به پای درخت اسلام نمی توان آن را سرسبزو شاداب نمود بدین سان با حماسه ای هستی ساز وحیاتبخش به پای خاستیم وتنها چیزی که داشتیم وقابل تقدیم بود. یعنی جان را فدای اسلام وهدف اسلامی خود کردیم.
ولی شما ای متعهدان وروشنفکران ما خون خویش را نثار اسلام کردیم تا خون شما رنگ گیرد.ما تاریکی ودشواری را برای خود پذیرفتیم تا راه شما روشن باشد ما جان خود را چون جرقه ای در فضا قرار دادیم تا آسمان شما مهتابی گرددواینک اگر از این پس تباهی پدید آمد باید بر شما افسوس خورد و اگر ستم کردند بر شما باید گریست.مراقب خود وجامعه خود ووظیفه وتعهد خود باشید تا حماسه تان را از ذهن شما بیرون نکنند روح فدرتمند تان را از شما نگیرند ما پاسداران اسلام به خاطر اسلام ودفاع از آن زیر تانک وخمپاره رفتیم و توهینها شنیدیم بی حرمتیها دیدیم در بند خصم افتادیم تا اسلام از بند ها آزاد شود.تن به مرگ سپردیم تا اسلام زندگی را از سر گیرد .ما از اسلام دفاع کردیم با زبان با تفنگ با دست خالی و دندان آخرین رمق خود رادر این راه باختیم موجودی خود را مایه گذاردیم در هیچ حال یگانگی واتفاق و وحدت کلمه خود را از دست ندادیم به اندیشه نیش زدن ها بی توجهی ها عدم جلب وجذب ها نبودیم .ای پدر پیر ای آنها که آبروی اسلام وذخایر اسلامید.
حبیب ومسلم بن عوسجه ها را ببینید که چگونه هدفداری کردند ودر راه انجام وظیفه سروجان باختند. شما مادر وخواهر گرامی :زنان وهمسران امامان خود را ببینید که چگونه در راه رسیدن به هدف آنها را تشویق کردندجه بسیار از آنان که در رفتن به میدان آنها را تشویق وتشجیع کردند چه بسیار مادران که خود کفن بر تن فرزندان خود پوشیدندو دیدید که آنها هرگز راه آنها را سد نکردند. شما جوانان :بکوشید در آغوش اسلام زندگی کنید از اتلاف عمر در حاشیه ها واز پروردن خیالات خام در سر ها به پرهیزید.جوانان حسین (ع) را دیدید برای حفظ هدف اسلام دست از جان شستند برای حیات اسلام خود را در کام مرگ افکندند وتشنه جان دادند. برادر وخواهر معلم به دانش آموزان بیاموز رمز حیات هر ملت هراس نداشتن از مرگ است.ملتی که از مرگ نمی ترسد همیشه زنده است ومردمی که زندگی نکبت بار را بر مرگ شرافت مندانه ترجتح می دهند همیشه مرده اند واین همان معنای سخن نغز امام در نهج البلاغه است که می فرماید :(فالموت فی حیات تکم مقهورین والحیاه فی موتکم قاهروین) مرگ در زندگی ذلت بار است وزندگی در مرگ پیروزمندانه وقهر آمیز . بلی برادر معلم به انها بیاموز بهشت زیر سایه های شمشیر هاست وبه آنها بیاموز : (المومن دنیا مفاره والعمل همه والوت تحفته والجنته سبقته) مومن دنیا آمدگاه مسابقه او کار همت او مرگ هدیه او وبهشت جایزه برندگی اوست. مسلمانان بر اساس این جهان بینی از مرگ نمی هراسند وشهادت را سعادت می دانند.پس خوب می دانی که چه رسالتی سنگین بر دوش داری مواظب باش برادر شما ای کودکان ونوجوانان :کودکان ونوجوانان حسین (ع)را ببینید که آنها را روی خارو خاک خوابانیدند واین کودکان اشک خود را از دشمن خدا پنهان نمودند. و به شما پدر ومادر وبرادران وخواهران وفامیل عزیزم اگر شهید شدم خداوند به شما صبر و استقامت دهد هر انسانی باید برود به دنیای دیگر پس حال برای رسیدن به آن دنیا باید از کوتاه ترین راه رسید.پس چرا بنشینیم چرا حرکت نکنیم وبه دیگران برسیم از قافله عقب نمانیم برای رسیدن به الله باید کوتاه ترین راه را انتخاب نمود. ومن هم کوتاه ترین راه را از دیگران یاد گرفتم وبه دنبال آنها می روم تا به منزل اصلی برسم امید است هر چه زودتر.
پس پدر ومادر ناراحت من نباشید زندگی همین است. زندگی جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو برادران:قرار بر این بود که منوچهر سلاح مرا به زمین نگذارد ولی من سلاح منوچهر را به زمین نمی گزارم امید است که سلاح مرا هم فرزندان شما برگیرند.فرزندان خود را طوری تربیت کنید که سلاح شهیدان را به زمین نگزارند چون این فرزندان شما ها هستند که در آینده اسلام به آنها احتیاج دارد.مرا نزد شهیدان دیگر ورنامخواست به خاک بسپارید.تمام بچه های بسیج را به خدا می سپارم وامیدوارم که هر چه بیشتر در راه انقلاب واسلام فعالیت کنند وهمیشه وحدت خود را حفظ نمایند.دوستان عزیز یک یک شما را به خدا می سپارم وامید است با وحدت خود انقلاب اسلامی خود را تا انقلاب مهدی ادامه دهید. امام را دعا کنید خدا یا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
منبع: سایت خین http://khayyen.ir/shahid/1064