شهید سید احمد رحیمی

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۱۰ توسط Salehniya (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خاطرات

  • کیش و مات!

در کلاس جامعه شناسی، پروفسوری را برای تدریس آورده بودند که اعتقادی به حجاب نداشت. یک بار، دو ساعت در مذمت حجاب صحبت کرد و این آن را نفی کرد! سال های قبل از انقلاب بود و کمتر کسی جرأت اعتراض داشت. صحبت های استاد که تمام شد، احمد از جا برخاست و گفت: استاد! اجازه بدهید در ازای دو ساعتی که حجاب را زیر سؤال بردید، ده دقیقه هم من صحبت کنم. در همان ده دقیقه، فلسفه حجاب را به طور خلاصه توضیح داد. صدای دست زدن و تشویق دانشجوها که بلند شد، پروفسور فهمید حرف های دو ساعته اش چقدر تأثیر داشته است![۱]

پانویس

  1. دکتر حسین رحیمی، برادر شهید سید احمد رحیمی، کتاب مهر تا مهر، ص15، نشر ستاره ها
آخرین تغییر ‏۳۰ دی ۱۳۹۸، در ‏۱۵:۱۰