حضرت موسی علیه السلام

نسخهٔ تاریخ ‏۷ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۰ توسط Kolahkaj9706 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
600px-Cscr-featuredtopic-fawiki.svg.png
موسی بن عمران
نام موسی
تولد 13-15 پیش از میلاد
وفات بیست و یکم رمضان
محل دفن کوه نبا
خانواده همسران: صفورا



ولادت

عمران پسر موسی به ایشان گفت:بلکه مباشرت با زنان خود بکنید که امر خدا ظاهر خواهد شد وآن فرزند موعود متولد خواهد شد هر چند نخواهد مشرکان ،وگفت:هر که جماع زنان را بر خود حرام کند من حرام نمی کنم وهر که ترک کند من ترک نمیکنم .وبا مادر موسی مجامعت نمود واو حامله شد،پس قابله ای موکل کردند بر مادر موسی که او را حراست نماید،وهر گاه مادر موسی برمی خاست او برمی خاست ،وهر گاه می نشست او می نشست وچون حامله شد به موسی محبتی از او در دلها افتاد وچنین می باشد همه حجتهای خدا بر خلق .پس قابله به او گفت :چه می شود تو را که چنین زرد وگداخته می شوی؟گفت:مرا ملامت مکن بر این حال،چون چنین نشوم وحال آنکه فرزند من چون متولد شود او را خواهند او را خواهند کشت؟!قابله گفت :اندوهناک مباش که من فرزند تو را از ایشان مخفی خواهم گردانید.مادر موسی این سخن را از او باور نکرد.پس چون موسی (ع)متولد شد وقابله پیدا شد ،مادر موسی شروع به اضطراب کرد،قابله گفت:من نگفتم که فرزند تو را مخفی می کنم؟!پس قابله موسی را برداشت بسوی مخزن برد واو را در جامه ها پیچید وبیرون آمد به نزد پاسبانان فرعون که در خانه جمع شده بودند وگفت:برگردید که پاره ای خون از او افتاد ودر شکم او فرزندی نبود. پس مادر موسی او را شیر داد وخائف شد که مبادا صدائی از او ظاهر شود وقوم فرعون مطلع شوند،پس حق تعالی وحی فرمود بسوی او که:تابوتی بساز وموسی را در تابوت بگذار وسرش را ببند وشب او را بیرون بر به کنار رود نیل مصر ودر آب بینداز.مادر موسی چنین کرد،وچون تابوت را در میان آب انداخت برگشت بسوی او،هر چند دست می زد ودور می کرد باز برمی گشت بسوی او،تا آنکه در میان آب انداخت وباد برداشت آن را وبرد،وچون دید که باد آن را برد بیتاب شد وخواست فریاد کند،حق تعالی صبری بر دلش فرستاد وساکن شد.آسیه زن فرعون که از صلحای زنان بنی اسرائیل بود به فرعون گفت :ایام بهار است،مرا بیرون بر واز برای من بفرما که قبه ای بر کنار رود نیل بزنند تا من در این ایام سیر وتنزه بکنم.فرعون فرمود قبه ای برای او در کنار رود نیل زدند.روزی در آن قبه نشسته بود تابوتی رو به او می آید،با کنیزان خود گفت:آیا می بینید آنچه من میبینم بر روی آب؟ّگفتند:بلی والله ای سیده وخاتون ما،می بینیم چیزی.چون تابوت نزدیک او رسید برجست وبه کنار آب رفت ودست بسوی آن دراز کرد ونزدیک شد آب او را فروگیرد تا آنکه فریاد زدند خدمه او ،به هر نحوکه بود آن را از آب بیرون آورد ودر کنار خود نهاد،چون تابوت را باز کرد کودکی در آن دید بسیار خوشحال شد واز فرعون خواست این کودک را برای خود نگه دارند.حضرت موسی علیه السلامدر قصر فرعون بزرگ شد. حضرت موسی پسرعمران پسر یسهر پسر قاهث پسر لاوی پسریعقوب (ص) است ،و هارون برادر او بود از مادر و پدر، و در اسم مادر ایشان خلاف کرده اند: بعضی گفته اند :نحیب ،افاحیه ، بو خاییدگفته اند،ومشهورقول اخیر است .نقش نگین انگشتر موسی (ص) دو کلمه بود که از تورات اشتقاق کرده بودند:أصبرتوجر، أصدق تنج یعنی :صبر کن تا اجربیابی و راست بگو تا نجات بیابی در روایاتی از حضرت امام حسن علیه السلاممنقول است که :عمر موسی (ع)دویست وچهل سال بود،میان او وابراهیم (ع)پانصد سال بود.

علت نام گذاری موسی

ابن ابویه از مقاتل روایت کرده است که:حق تعالی برکت فرستاد در شکم مادر موسی سیصدوشصت برکت ،وفرعون صندوقی را که موسی (ع)درآن بود در میان آب ودرخت یافت ،پس به این سبب او را موسی نام کردند ،زیرا که به لغت قبطیان آب رامو میگفتند وشجر را سی.

نوید دادن آمدن حضرت موسی

حضرت یوسف (ع)چون هنگام وفات اوشد جمع کرد آل یعقوب را،وایشان درآن وقت هشتاد مرد بودند.وفرمود که :این قبطیان بر شما غالب خواهند شدوشما را به عذابهای شدید معذب خواهند کرد ونجات شما از دست ایشان نخواهد بود مگر به مردی از فرزندان لاوی پسر یعقوب که نام او موسی وپسر عمران خواهد بود وجوان بلند قامت پیچیده موی گندمگون خواهد بود.

هجرت به مدین

یک روزحضرت موسی (ع)در دفاع از فردی مسلمان با فرد قبطی درگیر شد وفرد قبطی کشته شد موسی (ع)به این دلیل ترس از درگیری تصمیم گرفت که به بیرون شهر مصر برود ،بی پشت وپناه وبی چهارپا وخادمی همه جا طی بیابانها می کرد تا به شهر (مدین )رسید.به نزد شعیب(ع)آمد وقصه های خود را برای او نقل کرد

ازدواج موسی

شعیب گفت:مترس که نجات یافتی از گروه ستمکاران. پس یکی از آن دختران گفت:ای پدر!او را به اجاره بگیر،بدرستی که بهتر کسی که به اجاره گیری آن است که قوی وامین باشد.شعیب(ع)به آن حضرت گفت:من می خواهم به نکاح تو درآورم یکی از این دو دختر را برای آنکه خود را اجیر من گردانی هشت سال ،واگر ده سال را تمام کنی پس از نزد توست،اختیار داری .وروایت رسیده که:موسی(ع)عمل به ده سال که تمامتر بود کرد،زیرا که پیغمبران اخذ نمی نمایند مگر به آنچه بهتر وتمامتر است.

مأموریت موسی (ع)

حضرت موسی «اسوه مبارزه با استکبار» مهم ترین ودشوار ترین مرحله دعوت موسی،رویارویی با فرعون وفرعونیان بود،فرعونی که نماد قدرت،کفرپیشگی واستکبار بود ومردم را به خواری می کشید.مقابله با چنین قدرت بزرگی در جامعه ای که به این خفت وذلت فرعونی خو گرفته بود،آسان نبود.از این رو،موسی دراین مأموریت دشوار،همواره از خدای خویش یاری می خواست وصادقانه بر او توکل می کرد.ماجرای درگیری موسی با یکی از قبطیان ،نشان می دهد که اوپیش از پیامبری ودر همان اوان جوانی ،در برابر استبداد واستکبار می ایستاد ودر این راه،پیروان ویارانی نیز داشت.فوجدفیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته وهذا من عدوه.(قصص 15)پس دو مرد را با هم در (حال)زدوخورد یافت،یکی از پیروان او ودیگری از دشمنانش بود.

نکات آموزنده ای که در سیره موسی(ع)

  • 1-توجه ،دعاوزاری به درگاه الهی در همه حال

موسی در هر دوره ،با یاد ونام خدا پیش می رفت وپیوسته از او توفیق وقدرت انجام رسالتش را می طلبید.((...عسی ربی أن یهدینی سواءالسبیل،امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.))(قصص-22)ودر زمانی دیگر می گوید:(رب إنی لما أنزلت إلی من خیر فقیر،پروردگارا!من به هر خیری که به سویم بفرستی سخت نیازمندم.)(قصص-24)نیز پیش از آغاز بزرگ ترین مأموریت الهی اش ،یعنی دعوت مردم به یگانه پرستی ،چنین به درگاه خداوند دعا می کند:رب اشرح لی صدری ویسرلی أمری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.(طه -25-28)پروردگارا ،سینه ام را گشاده گردان وکارم را برای من آسان ساز واز زبانم گره بگشای تا سخنم را بفهمند.

  • 2-مبارزه با انحراف ها وخرافه ها

از مهلک ترین آفت ها وخطرها برای هر مکتب،انحراف مردم پس از هدایت است. بنی اسرائیل پس از هلاکت فرعون ،در مسیر بازگشت به قومی بت پرست بر خوردند واز موسی می خواستند برای آنان نیز معبودی قرار دهد.آن پیامبر بزرگ ،قاطعانه ودر حالی که خشم خود را فرومی برد ،آنان را نادان خواند ودلایل قانع کننده ای بر بیهودگی خواسته آنها بیان کرد:گفتند :ای موسی!همان گونه که برای آنان خدایانی است،برای ما نیز خدایی قرار ده .گفت:همانا شما گروهی هستید که نادانی می کنید .در حقیقت آنچه ایشان در آنند نابود شدنی {وزایل}وآنچه انجام می دادند باطل است ...آیا جز خدا معبودی برای شما بجویم،با اینکه او شما را بر جهانیان برتری داده است .[۱]

پانویس

  1. سیمای صالحان در قرآن ،هادی کاکایی ،مرضیه علاقمند ،قم :دفتر عقل ،چاپ اول ،1388


منابع

  1. تاریخ پیامبران (حیوة القلوب ج1)تحقیق سید علی امامیان ،قم :سرور ،چاپ 14،سال1393
  2. تاریخ انبیاءاز آدم تا خاتم ،موسوی تنکابنی محمد مهدی بن محمد جعفر ،تهران :باقرالعلوم ،چاپ 17،سال 1383،

رده‌ها

آخرین تغییر ‏۷ اسفند ۱۳۹۸، در ‏۲۳:۲۰