کد شهید : 6500144
تاریخ تولد : 1348/01/03
نام : علی اکبر
محل تولد : تربت حیدریه
نام خانوادگی : آذرافزا
تاریخ شهادت : 1365/10/26
نام پدر : محمد
مکان شهادت:نامشخص
تحصیلات : دانش آموز یگان خدمتی
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
نوع عضویت : سایر شهدا
مسئولیت : رزمنده
گلزار :
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحيم و يقاتلون هم حتي الا تکون فتنه به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام و درود گرم بريگانه اختر تابناک ولايت و امامت حضرت مهدي موعود (عج) و نايب برحقش امام امت . به نام بي همتاي وصيتم را آغاز مي کنم . ان الله اشتري من المومني اموالهم و انفسهم به ان لهم جنه . خداوند جان و مال مؤمن را به بهاي بهشت از او خريداري مي کند ، به تفسير همين آيه نيز آنجا که وظيفه ام بود تا از دين و ميهن خود دفاع کنم حرکت کردم تا شايد بتوانم اسلام را با خون خود حفظ نمايم .
انسان يک روز از مادر متولد مي گردد و يک روزي بايد از اين جهان به جهان ابدي سفر کند حالا اين انسان در دنيا بر سر دو راهي است بنابر آيه شريفه قرآن کريم مي فرمايد « والعصر ان الانسان لفي خسر و الا الذين آمنوا و عملوالصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» که انسانها را به دوگونه تقسيم مي کند . انسانهاي لفي خسر و آن انسانهايي هستند که دنيا و چند روز مقام دنيوي جلب توجه آنها مي شود و باعث ميشود که آنها از مقام عبوديت پروردگار دور بمانند وبسوي نابودي کشانده شوند . در مقابل انسانها الا الذين را داريم که از تمام مقام دنيوي به الخصوص به خانه و کاشانه خويش دست مي شويند تا شايد بوسيله حرکت در راه عبوديت او به کمال نزديک شوند ان انسانها را ما در تاريخ از شهداي صدر اسلام به خصوص شهداي کربلاي ايران سراغ داريم آري اين است سرنوشت يک انسان بوجود آمده از لجن . آري اي سرنوشت چنين انسانهايي که روزي متولد مي شوند و روزي هم بايد از دنيا برود و در قبال عده اي از مردم خيانت کار نيز پيدا مي شوند که بر خلاف وظيفه عمل مي کنند و از هر راهي که مي شده براين مي شوند تا خون شهدا را به نحوي که شده پايمال کنند و براين انقلاب سلطه پيدا کنند چه کور خوانده اند آن کور دلان.
و اما خطاب به تو اي پدر گراميم حلاليت مي طلبم از شما و بدان که در پيش سرور آزادگان رو سفيد هستي چونکه چنين پسري داري و سپس در راه معبودش خدا فدا نمودي. اي پدر گراميم ترا به خون سرم قسم مي دهم که در مرگ من شيون و ناله نکنيد چون که باعث خوشحالي دشمن مي شويد و خطاب به تو اي مادر عزيزم ومادر غم ديده ام … اي زينب روزگاراز تو حلاليت مي طلبم چونکه من در طول دوران زندگيم شما را بسيار اذيت کرده ام ، خطاب به شما خواهران عزيزم . اي شير زنان روزگار و اي پرقدرتان صحنه افتخار حلاليت مي طلبم از شما چونکه فکر مي کنم در طول زندگيم نتوانستم آنچنان که وظيفه ام بود بايد و شايد به وظيفه ام عمل کنم و به شما اي بهترين عزيزان و بهترين سروران من اي برادران گرامي … از شما خواستارم که اسلحه گرمم را نگذاريد سرد شود و بر زمين نگذاريد و راهم را ادامه دهيد. و به شما اي دانش آموزان سلحشور صحنه جنگ با جهل و بي سوادي ، درود خدا بر شما که توانستيد کمال خداوندي را پيدا کنيد و با عمل خود يعني پيکار کردن با بي سوادي خدمت عظيمي به اين انقلاب بکنيد از شما مي خواهم راهم را ادامه دهيد و نگذاريد اسلحه ام سرد شود و به تمام اقوام و خويشان اميدوارم که مرا حلال کنيد و در مرگ من شيون نکنيد چونکه مايه خوشحالي دشمن مي شويد و به تمام ملت ايران بخصوص مردم شهرم و روستايم امام را تنها نگذاريد .
ما زنده به آنيم که آرام نگيريم بيم در آسودگي ما عدم ماست.
پانویس
- ↑ سایت یاران رضا