مصطفی حبیب الهی نام :مصطفى نام خانوادگى :حبيب‌الهى نام پدر :حسين تاريخ‌تولد :02/02/1345 محل‌صدورشناسنامه :13اصفهان تاريخ شهادت :12/12/64 نوع حادثه :حوادث مربوط به جنگ تحميلى شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم با دشمن-توسط دشمن در جبهه استان :بنيادشهيداستان‌اصفهان شهر :اداره‌بنيادشهيداصفهان
وصيت‌نامه
« فرح المخلقون بمقعدهم خلاف رسول الله و كرهوا ان يجاهدوا باموالهم و انفسهم فى سبيل الله و قالوا لا تنفروا فى الحر قل نار جهنم اشد حرا لو كانوا يفقهون » ( توبه آيه 81 ) آنهايى كه خوشحالند كه از حكم جهاد در ركاب رسول خدا تخلف ورزيدند و مجاهده به مال و جانشان در راه خدا بر آنان سخت ناگوار بود و مؤمنان را هم از جــهاد منع كرده و به آنها مى گفتند شما در اين هواى سوزان از وطن خـــود بيرون نرويد آنان را بگو آتش دوزخ بسيار سوزان‌تر از اين هواست اگر مى فهميديد. قال رسول الله (ص) ، « من لم يغرو لم يحدث نفسه بغزو مات على شعبة من النقاق » رسول اكرم فرمودند ، كسى كه به جهاد نرود يا لااقل فكر جهاد را در سر نپروراند ، مى ميرد در حالى كه با نوعى نفاق مرده است. با درود و سلام به پيشگاه حــضرت مهدى (عج) و نائب بر حقش اين قلب تپنده ملت قهرمان و مستضعف و مسلمان ايران و جهان امام خـــمينى و اميد امت و امام حضرت آيت الله منتظرى و كليه روحــانيون مبارز و درخط امام قلم بر كاغذ مى گذارم تا چند جمله اى به عنوان وصيت از خود به يادگار بگذارم. اولا به پدرومادر عزيز و ارجمندم سلام عرض مى كنم اميدوارم كه در مشكلات صبور و موفق باشيد. پدرومادر عزيزم مى دانم كه رنجها و زحمتهاى زيادى به پاى من كشيده‌ايد تا مرا بزرگ كرده ايد و مرا تقديم به اسلام كرديد ، البته مى دانم كه هر پدرو مادرى اميدهائى براى جوانشان دارند ولى امروز كه اسلام به اينگونه جوانها نياز دارد دفاع از اسلام ازهر چيزى واجب‌تر است . از اينكه نتوانستم به شما پدرو مادر عزيزم در اين دنيا خدمتى بكنم عذر مى خواهم و حلاليت مى طلبم و اميدوارم مرا ببخشيد انشاء الله كه خداوند جبران اين زحمات را مى كند. پدر مادر عزيزم ما همه از جانب خدائيم و بسوى او باز مى گرديم و نيز ما امانتى هستيم از خدا نزد شما ، پس امانت را به صاحبش پس دادن ناراحتى ندارد بلكه بايد از صاحب امانت هم تشكر كرد. حال كه همه ما بايد دوباره بسوى خدا باز گرديم چه بهتر از اينكه با پاى خود و از روى ايمان به او با شهادت در راهش به نزدش باز گرديم پس بنابراين اگر من شهيد شدم ناراحت نباشيد. پدرم و مادرم و اين امت حزب الله بدانيد كه اگر در دنيا رنج و سختى مى كشيد در ميان اين سختيها بهشت پنهان است پس از سختيهاى دنيا ناراحت نباشيد و بدانيد كه ما را طرف خـــدا براى انجام مأموريت به اين دنيا آمده و وقتى مأموريتمان تمام شد دوباره باز مى گرديم ، پس مواظب باشيد كه از انجــام اين مأموريت خوب بگذريد و بدانيد كه دنيا مانند مار خوش خط و خال است كه اندرونش پر از زهر است مواظب باشيد كه فريب خــط و خـــالش را نخوريد كه در آن دنيا و روز قيامت نزد خدا و اوليائش و شهدا سر بزيريد. اى مردمى كه يك عمر در عزاى آقا ابى عبدالله گريه مى كرديد و از خدا مى خواستيد كه اى كاش درآن زمان بوديد و در ركاب آقا شهيد مى‌شديد بدانيد كه همان اسلامى كه آن روز آقا ابى عبدالله برايش يارى مى طلبيد امروز حسين زمانمان خـمينى عزيز برايش يارى مى طلبد. حال خود را آزمايش كنيد ببينيد كه گريه كردنتان واقعى بوده يا ظاهرى . البته بدانيد كه اسلام هيچ نيازى به شما ندارد و اين شما هستيد كه به اسلام نيازمنديد و بدانيد كه اگر اسلام را از دست داديد ظلم بر سر شما حاكم مى شود، در دنيا و آخرت بدبخت مى شويد و هيچ چاره اى هم ديگر نداريد . من از بردران عزيزم حلاليت مى خواهم و اميدوارم كه مرا ببخشيد و به شما توصيه مى كنم كه راه شهدا را ادامه دهيد و مواظب باشيد كه فرصت را از دست ندهيد . همچنين از خواهران عزيزم حــلاليت مى طلبم و اميدوارم مرا ببخــشيد و از شما مى خـــواهم رفتارى چون فاطمـه زهــــــرا ( س) و زينب (س) داشته باشيد و فرزندانتان را چون ايشان تربيت كنيد و به پسرانتان حسين وار بودن و به دخترانتان زينــــــب وار زيستن را بياموزيد و هميشه در آنچه كه خدا براى شما مقدر كرده صبور باشيد و بدانيد كه انسان بايد هر آنچه را كه خدا براى او خواسته شكرگزار باشد و صبر و استقامتى داشته باشيد چون فاطمه زهرا (س) و زينب (س). درپايان از همه شما دوستان و آشنايان حلــــاليت مى طلبم و از همه كسانى كه وصيت‌نامه مرا مى خــوانند تقاضا مى كنم كه از خدا برايم آمرزش بطلبند ، سفارش مى كنم امام و ولايت فقيه را تنها نگذاريد و دنباله رو ايشان باشيد و دعا براى فرج آقا امام زمان و سلامتى امام عزيزمان و فقيه عاليقدر را هرگز فراموشتان نشود. « والسلام » 8/4/1364.
- وصیت نامه
لطفا به بخش گالري مراجعه شود. [۱]