وصیت نامه های شهدا
شهید امیر عباس نجار باشی
خواهران عزیزم از شما خواهش میکنم که حجاب خود را تاحد مرگتان حفظ کنید.
شهید والامقام امیر عباس نجار باشی متولد 1346/2/1 بود که در عملیات بیت المقدس 5 در منطقه عملیاتی فکه در سال 1365/2/23 در سن 19 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل شد. پیکر مطهر این شهید در قطعه 53 گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران آرام گرفته است.
- در ادامه وصیت نامه شهید نجار باشی را میخوانید:
الذین آمنوا وهاجروا وجاهدو و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم و اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون.
آنانکه ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا بمال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است وآنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان عالمند.سوره توبه آیه20
با سلام و درود خدمت امام زمان (عج) و خدمت نائب برحقش امام خمینی(مدظله العالی) و باسلام و درود خدمت تمامی شهدا از عمار یاسر تا حسین ابن علی (ع) سیدالشهدای عالم مکان و از حسین تا احمد مفید و مصطفی قدیانی واحمد سویزی و کلا شهدای عملیات والفجر 8 و با سلام خدمت خانواده این عزیزان. خدای بی همتای حی را شکر که توانستم در این مکانهای جهاد نور علیه ظلمت حضور پیدا کرده و توانستم مقداری از جان و توان خود (که سالها بیفایده برای اسلام مانده بود) قدری مایه بگذارم و لااقل این همه بار گناه را کم کرده و تا اندازهای از آنچه که برایم در آن دنیا مقرر گردیده بود کم کردم. حال نمیدانم که خداوند این عملم را با این همه معصیت خواهد پذیرفت یا نه. ولی در عین حال امیدوارم که مورد قبول وی قرار گیردآان عذابی که سالها با سرکشیهای خود برای خود درست کرده بودم را قدری کم کرده باشم. (ان شاءالله)
و وصیت نامه خویش را در حالی آغاز می کنم که نمی دانم تا چند ساعت دیگر در اینجا هستم و یا موقعیت موعود حضرت اجل و خداوند باری تعای در چه لحظه ای است. واین از آن جهت است که وظیفه ای بوده برگردنم مینویسم تا شاید توانسته باشم مقداری از آن گناه که سالها پشتم را خم کرده بود و این دمهای آخر جدا خستهام کرده بود را با طلب آمرزش خواهی از خداوند برایم کم کرده تا شاید با شفاعت شهیدان و لطف شما درآن دنیا با چهره ای انسان گونه محشور شوم .این را از آن لحاظ نمی نویسم که فکر کنید دارم شکسته نفسی میکنم .حیف که افشای گناه خود نوعی گناه است والا فکر می کنم با گفتن آنها شاید لعنت شما را برای خود خریده باشم تا طلب مغفرتتان را.
کار دنیا اول آفرینش به این صورت بوده که همیشه ظالمی بوده که حق مظلومی را ضایع می کرده و مظلوم به خاطر گرفتن حق خویش به جهاد و دفاع برخاسته (موضوع جنگ هابیل و قابیل رابه یاد آورید) و همیشه یا با ازبین رفتن کفر این قائله ختم می شده است و یا اینکه مظلوم شهید میشده است و با رزمندگان او صبر و استقامت خویش رسالت بعداز او را انجام می داده تا حق خود و شهید داده شده را بگیرد. وهمینطور که می بینیم تابحال نیز همین گونه است.ودیگر دارد این تضییع حقوق مظلومان و مسلمانان توسط کفر جهانی به اوج خود می رسد که اگر انقلابی چون انقلاب اسلامی ایران نبود خدا می داند وضع جوانان ایران و وضع دیگر کشور ها چگونه بود.حال که ما به جهاد ودفاع برخاستیم تا جلوی تجاوز یکسری بعثی از خدا بی خبر را بگیریم اگر میبینید که وارد کشور تجاوز گر شویم این نیست که قصد کشور گشایی داشته باشیم با که طبق گفته امام عزیزمان در حال دفاع هستیم و انشاء الله دست دشمن متجاوز را تا آنجایی قطع خواهیم کرد که هیچ کشور دیگری جرئت تجاوز را به خود ندهد ان شاء الله
وان شاء الله که برویم و کربلا وقدس عزیز را که دنیای جهان خواران تا بحال قصد داشته از این دو منبع استفاده کرده و بر علیه مسلمین دست به جنایت بزند را آزاد کرده و گرد وخاکی را که بروی این اماکن متبرکه نشسته است را با اشک چشم خود تمیز کرده وازآنجا خود را برای قیام مولامان مهدی (روحی له الفداه) آماده کنیم. و اینکه بعضی افراد کوته فکر میگویند که در هنگام ظهور تمام جهان باید پر از ظلم وجور باشد و میروند برایمان حدیث می آورند باید بگوییم که اینها همه درست ولی آن کسیکه این حدیث را نقل میکند (اعم از پیامبر و اولیا الله) که هیچ کشوری دیگری جرات تجاوز را به خودندهد( ان شاء الله) وان شاء الله که برویم وکربلا و قدس عزیز راکه دنیای جهان خواران تابحال قصد داشته از این دو منبع استفاده کرده و برعلیه مسلمین دست به جنایت بزند را آزادکرده و گرد و خاکی راکه براین اماکن مبارکه نشسته است با اشک چشم خود تمیز کرده و از آنجا خود رابرای قیام مولایمان مهدی(روحی له والفدا) آماده کنیم.
و اینکه بعضی افراد کوته فکر میگویند که درهنگام ظهور تمام جهان باید پر از ظلم و جورباشد و میروند برایمان حدیث میآورند باید بگوییم که اینها همه درست ولی آن کسی که این حدیث رانقل کرده است (اعم از پیامبر واولیا الله )در جای دیگر نیزهمین افراد الهی باتوجه به آیات الهی باتوجه به آیات قرآن دفاع را در تمام موقعیت ها برای مسلمانان واجب کرده اند آنهم دفاع از دین و ناموس و مملکت .
خلاصه اینکه به قول شهید رجائی ما سرنوشت جنگ را در میدان جنگ تعیین خواهیم کرد و جدا که جمله بجایی است زیرا این صدام لعین باید جواب این همه خون شهدا واین همه ویرانیهایی را که در سوسنگرد و خرمشهر و بستان و امثالهم ایجادکرده؟ رابدهد.جواب طفلان معصوم بی پدر و این همسران بی شوهر و مادران بی پسر شده را بدهد و این به هیچگونه راهی قابل پذیرش نیست الا با مجازات. این پست لعین و او هیچگاه تن به چنین ذلتی که خرخره رانصیب آن کرده نخواهدداد پس باید او را درجبهه های جنگ مجازات کرد.
خوب از مسئله جنگ که بگذریم به خودم و اعمالم میرسم. شهادت میدهم خدا یکی است و جزا و هیچکس دیگری لایق آفریدگار بودن را ندارد و شهادت میدهم که محمد رسول خداست وآخرین فرستاده اوبرای هدایت ما انسانهاست و شهادت می دهم که روزی به نام رستاخیز و معاد دارد که در آن اعمال همه انسانها رسیدگی میشود و شهادت میدهم که خداوند عادل است به هر اندازه که نیکی داشته باشیم به همان اندازه پاداش خواهدداد وبه هراندازه که عمل بدی داشته انجام داده باشیم جزا خواهیم شد و بالاخره شهادت می دهم که علی (ع) اولین امام جانشین پیامبراست.بعداز پیامبر 12 نفر جانشین وی هستندکه اولین آنهاحضرت امام علی ابن ابیطالب وآخرین آنها حضرت بقیه الله حضرت امام مهدی (عج) است.
خدای را شکر از آن ابتداکه خلق شدم در خانوادهای بزرگ شدم که مادری از خاندان رسول اکرم (ص)داشتم وپدری با خداو زحمتکش و آنها بصورتی این حقیر ذلیل را بزرگ کردند که هیچگاه به راه کج نرفتم و هیچگاه طعم فقر وبیچارگی را نچشیدم درعین حال اینکه هر دو سختیها و مشقت های زیادی را متحمل شدند.
ومن در مقابل این همه زحمات آنها تنهاکاری که کردم درس خواندم تا دیپلم گرفتم و با قبول شدم در دانشگاه توانستم قلب آنان را خوشحال کنم ولی اکنون پدر و مادر عزیزم اگر می بینید که نتوانستم به آنجابروم وباید به عالم دیگری می رفتم دیگراین دست من نیست زیرا وقتی موعد مرگ کسی واقع میشود در هرکجای عالم که باشد نه یک ثانیه عقب ونه یک ثانیه جلوتر میرود بنابراین شما ناراحت نباشیدکه چرا این گونه شد.باور کنید خدا خواسته است. مادرجان یادت هست که همین جریان دانشگاه من با چه سرعتی درست شد و همانطور که برایت گفته بودم درتمام این کارها خدادست داشت. او باعث موفقیت درآن شده بود بنابراین حال خداخواسته که به دانشگاه دنیوی نروم دانشگاه اخروی را برای خود گزینش کنم. من هان موقع که فرمانده عزیزم فرمان عملیات را برایما تشریع کرد فهمیدم که این باید امتحانی باشد برای اشخاصیچون من حال تا چه حد درآن قبول شده باشم نمی دانم ولی خداکند که لااقل با بودن دراین امتحان قدری از آن مسئولیتیکه پیامبراکرم(ص) برعهده مان گذاشته بودرا انجام داده باشم و دل او را شادکرده باشم. (ان شاء الله)
حالا که خداوند خواسته است که من بروم ودرمیان شما نباشم نمی گویم که برایم گریه نکنید ولیهروقت که به یاد من افتادید به یادعلیاکبرامام حسین(ع)نیزبیفتید. به یاد سختیهایآقا ابا عبدالله افتاده وبرای اوواهل بیتش گریه کنید. شمااگردقت کنید خواهیددیدکه همه چیز آقا از ما بالاتربوده است آن ازدست دادن حضرت عباس وحضرت علیاکبروحضرت علیاصغرو...خود چه مصیبت بزرگی بوده که برایشان وارد شد. حال اینهمه مصیبت به اضافه مصیبت ازدست دادن خودآقا اباعبدالله برای حضرت زینب(س) وامام زین العابدین(ع)چه مصیبت عظمایی بوده است وچه بریشان واقع شده است. بااین همه احوالات میبینیم خود آقا چه رجزی میخواند و بعد از ایشان هم امام چهارم و عمه بزرگوارشان آن خطبه ها را درمجلس آن ملعون ایراد میکنند درعین اینکه چنین عزیزانی ازدست داده اند. حال من که دیگرجای خوددارم و تازه این گریه برای آنها فایده دیگری نیز دارد چون معلوم نیست که من شهید باشم یا نه بنابراین با گریه برای آنها میتوانید ثوابی هم برای خودجمع کرده باشید.
از شما می خواهیم که با دادن صدقات و خیرات برایم آمرزش از خداوند بخواهید و برایم با پولهایی که دارم دو سال نماز و یکماه روزه بخرید و هرچه که زیاد آوردید خمس وسایلی که از این حقیر باقیمانده بدهید وسعی کنید اگر اشخاصی به وسایلم احتیاج دارند (اعم ازکتاب و لباس و وسایل درسی و..) به آنها بدهید تا بلااستفاده نماند. درضمن من یک کیلو خرما بدهکارم که باید نذر کنم خواهش میکنم که آنرا هم بدهید.پدر و مادرعزیزم از شما خواهش میکنم اگر در طیاین دوران که مقدرشده بود در نزد شما باشم اگربدی و تندی و غضبی از من دیدید حلالم کنید و ازطرف من از همه همسایه ها خصوصا همسایه های روبرو حلالیت و طلب آمرزش بخواهید و ازطرف من به آنها بگو اگر گاهی پنجره رو به خانه شما باز بود و نگاه وی به خانه شما افتاد او راحلال کنید زیرا که نمیخواهم حق الناس باقیمانده باشد. زیرا خداوند باری تعالی اگر ازحق خود بگذرد ازحق مردم نمیتواند بگذرد. بنابراین از تمام آن کسانی که مرا میشناسند خواهش میکنم حلالم کنید اگر چیزی ازمن طلب دارید حتی یک ریال هم شده بیایند وطلب کنند و از شما میخواهم به آنها بدهید.
مادرم ازشما میخواهم که در روز تشییع جنازه من ازتمام فامیلهای زن بخواهید که نمیگذرم از زنی که با وضع ناجور دراین مراسم شرکت کند حال میخواهد هرکه باشد و رعایت حجاب کامل برای من از هر چیز واتجب تر است چون گناه های خودم برایم بس است.دیگر نمی خواهم انسانهایی با مانتو و وضع های جلف برسر قبرم حاضرشوند.
در ضمن مادر من در یکی از آن لباسهای شخصی احتمالا همانکه تازگی ها خریده بودی یک پارچه سیاه دارم که رویآن باخط جالبی"السلام علیک یااباعبدالله" نوشته شده است. خواهش میکنم آنرا در قبرم بگذارید واگر بعد از رفتن آنرا پیدا کردیدخواهش میکنم درمراسم عزاداری آقا اباعبدالله و یامراسم دعا اشک خودرا با آن پاک کنید و آنرا حتما باخود به آن دنیا بیاورید.برادرانم مرا حلال کنیدکه برادرخوبی برایتان نبودم ولی حرفی دارم که میخواهم حتما به آن عمل کنید وآن اینکه سعی کنید اتحادتان را با هم بیشتر کنید.
ودست به دست هم دهید و کمک پدر عزیزمان کنیدچون میدانم بعد از من او خیلی شکسته خواهد شد و اگر که بخواهید شما هم ازهم دوری کنید دیگرخدا میداند چه خواهدشد. دو روز دنیا را اگر بخواهید با دوری و تکبر و یا ساده لوحی بیش از حد بگذرانید حتما سرتان به سنگ خواهدخورد.پس خواهش می کنم رفت و آمدهاتان زیاد باشد و پدر و مادرمان را بعد از من تنها نگذارید.
خواهران عزیزم با اینکه برادرخوبی برایتان نبودم ولی خواهش میکنم که حجاب خود را تاحد مرگتان حفظ کنید و خدای ناکرده نکند آنرا شل کرده و عذاب آخرت را برای خود خریده باشید. اگر میخواهید اطمینان پیدا کنید کتاب معراج شهید دست غیب و حجاب استاد شهید مرتضی مطهری را بخوانید تا از عذاب های اخروی بدحجابی وبیحجابی آشنا شوید. از همه شما خواهش میکنم زبان وچشم و گوش وتمام اعضای خود را الهی کنید از حرام بپوشانید. برای رسیدن به این درجه باید قلبتان الهی شود. زیرا اماممان میفرماید: قلب که الهی شد همه چیز انسان الهی میشود. پس قلبتان را الهی کنید تا زندگیتان ورفت و آمدهایتان و اعضاو جوارحتان الهی شود.
درآخر سخنی با بچه های مسجد جعفری دارم آن اینکه ازهمه شما برادران میخواهم که این حقیر و روسیاه را حلال کنید ودر دعاهای کمیل و توسل مرا دعاکنید و از خدا بخواهید که مرا بیامرزد وحرفی که با شما دارم اینست که برادران تا آنجایی که میتوانید برای اسلام خدمت کنید و باتمام کارهایی که دارید پایگاه را خالی نگذارید وبه قول یکی از برادران ما میدانیم که همه کار دارند چون آدمهای بیکار و علاف وارد بسیج نمیشوند. بیشتر آنهایی هستند که کاردارند. پس نگویید چون من کاردارم دیگر احتیاجی نیست به پایگاه بروم چون اگر کار نداشتید اصلا پا به مسجد نمیگذاشتید. شماباید مسجد و پایگاه را وسیله رسیدن به معبود دانسته و در راه پیشبرد کارهای مسجد همه چیز خودرا درطبق اخلاص گذاشته و تا آنجایی که اقتضا میکند برای خدا درمسجد و پایگاه کار کنید. نه اینکه خودرااز درس و دانش باز داشته میخواهم در مسجد فعالیت کنم. سعی کنید همه کارها را همگانی انجام دهید تا فشار بر یک نفر وارد نشود و خدای نا کرده او را از درس وزندگی عقب بیندازد.
دیگر اینکه سعی کنید درحین انجام کارهای مسجد درستان رابخوانید که دشمن نتواند از طریق فرهنگ برما چیره شود وشما بادرس خواندن خودکاری کنید که دشمنان چشمشان کور شود وآنان بفهمند بچه مسلمان یعنی درعین اینکه مسجد را خالی نمیگذارد بلکه درس خودرا خوانده وازطریق فرهنگ سدی است درجلوی آنها.
[۱]
پایگاه تخصصی و اطلاع رسانی دفاع مقدس
بایادش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم