شهید حسن البرزی

شهید حسن البرزی تاریخ تولد :1339/06/01�تاریخ شهادت : 1362/01/22

به نام خدا   شهید حسن البرزی در یکم شهریور ماه یکهزارو سیصدو سی نه در یک خانواده مذهبی در روستای کارکنده دیده به جهان گشود. پدر نوروز علی و مادرش ربابه فغانی نام دارند. حسن دردوران کودکی مانند دیگر بچه های روستا با مشکلات روستایی، زندکی خود را می گذراند. او بعد از اینکه به سن هفت سالگی می رسد، در مدرسه ابتدایی کارکنده ثبت نام و بعد از گذراندن این دوره تحصیلی، دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز با موفقیت به پایان می رساند. در اوج انقلاب در تظاهرات و مبارزه با رژیم فعالیت زیادی داشت. پدر با شغل کشاورزی مخارج زندگی خانواده را تامین می کرد. پس از مدتی حسن تصمیم رفتن به خدمت مقدس سربازی می گیرد و پس از گذراندن دوره آموزشی در پادگان هوابرد شیراز با آمادگی کامل به جبهه اعزام می شود، تا اینکه بعد از سیزده ماه خدمت صادقانه در منطقه فکه در عملیات والفجر یک در بیست و دوم فروردین ماه یکهزارو سیصدو شصت و دو با درجه گروهباندومی با اصابت ترکش خمپاره به بدن در مقابل مزدوران بعثی عراق به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. سپس شهید را در در شهر بندرگز تشیع و در گلزار شهداء روستای کارکنده به خاک سپردند.   روحش شاد و یادش گرامی باد 

نام: حسن نام خانوادگى: البرزى نام پدر: نوروز تاریخ‌تولد: 1339/06/01 ش.ش: 9 محل‌صدورشناسنامه: گرگان  تاریخ شهادت: 1362/01/22 شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسط دشمن‌درجبهه استان: بنیادشهیداستان‌گرگان‌ودشت شهر: ادشهیددفتربنیادشهیدبندرگز   به نام خدا وند بخشنده مهربان انا لله و انا الیه راجعون   والذین آمنوا و هاجرو جاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اغظم درجه عندالله و اولئك هم الفائزون [1]با درود به سلاله پاك انبیاء و رسول خدا محمد (ص) و با دورد به فرزند دل پاكش یگانه منجى عالم بشریت حضرت مهدى وموعود و نائب بزرگوارش امام خمینى بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران و با خسته نباشید بر پیكار گران تنومند اسلام آن رزمندگان شجاع و به خدا دل بسته كه با نیت خالصانه جان خود را به خداوند آن نور عدالت هدیه مى كنند و با سلام بر شهداى گرانقدر صدر اسلام و شهداى گلگون كفن ایران و شهداى عملیات اخیر كه از باغ گلستان به سوى باغ رضوان با پرو بال خونین شان پر كشیده اند تا به جهانیان ثابت كنند كه اسلام همیشه زنده و جاوید است و با خسته نباشید به خدمتگزاران به انقلاب و اسلام پدرو مادر عزیزم از اینكه جوانتان را از دست دادید مبادا حتى یك قطره اشك از چشمان مبارك شما جارى شود باید افتخار كنید و با این اغتخار از آفریدگارتان تشكر كنید زیرا شهادت و مردن یك ارثى است كه از پیامبر خدا و فرزند پاكش سید الشهداء امام حسین (ع) به ما رسیده است و ما همچون در این دنیا یك امانتى هسیم كه بایستى بسوى صاحب اصلى مان ایزد منان بازگردیم مادرم از زحمات بى دریغ شما خیلى ممنون هستم كه فرزندت حسن را به اینجا رساندى و من هم به آرزوى دیرینه ام یعنى شهادت رسیدم و اما خواهران عزیزم و نور چشمم مثل جضرت زینب(ع) تنها زن مبارزه در میدان صبور باشید و افتخار كنید كه برادرتان به سوى قاسم داماد شتافت و اى براران پاك من مبادا از رفتن برادرتان حسن ناراحتى در خودتان راه دهید و شما خواهرانم را تنها نگذارید و مواظب هر سه خواهرم باشید و درسهایتا ن را بخوانید و یك آینده خوب و آبرومندانه اى را در جامعه اسلامى داشته باشید و اما اى پدر گرامیم اى كسى كه فرزندت را به سوى على اكبر شهید فرستادى من هر چه سعى كردم نتوانستم به زحمات شما جوابگو باشم و یك پسر خوبى براى شما باشم و چندین سال باعث ناراحتى شما شدم مرا از ته قلبت ببخش در آخر براى برادر عزیزالله و على اكبر و برادر كوچكم و نور چشمم سلمان و خواهران آن خواهران پاك دلبندم پروانه و زینب و بانو سلام مى رسانم دعا به جان امام یادتان نرود ^[۱]

1. ↑ سایت شهدای ارتش