کاخ آپادانای شوش قصر زمستانی شاهان هخامنشی بوده است. این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی در حدود سالهای ۵۱۵ ـ ۵۲۱ پیش از میلاد در شوش روی آثار و بقایای عیلامی بنا نهاد شد. دیوارهای کاخ از خشت و ستونهای آن از جنس سنگ است. کاخ داریوش واحدهای مختلفی از جمله تالار بار عام، حرمسرا، دروازه و کاخ پذیرایی و همچنین سه حیاط مرکزی دارد.
دیوارهای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش با طرحهای سپاه جاویدان، شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بودهاند که بقایای بهجای ماندهی آنها در موزههای خارجی و داخلی نگهداری میشوند. در سال ۱۸۸۰ میلادی، یک گروه از باستانشناسان فرانسوی این کاخ را از دل خاک بیرون کشیدند و ستونها و سرستونهای کاخ را با اره بریدند و به فرانسه منتقل کردند و امروزه در شوش، فقط چند زیرستون وجود دارد و کاخ به شکل سابقش وجود ندارد. بیشتر اشیا خارج شده، اکنون در موزه لوور نگهداری میشوند.
ژان دیولافوا در کتاب خاطراتش میگوید:
دیروز گاو سنگی بزرگی را که در روزهای اخیر پیدا شده است با تأسف تماشا میکردم، در حدود دوازده هزار کیلو وزن دارد! تکان دادن چنین تودهی عظیمی غیر ممکن است. بالاخره نتوانستم به خشم خود مسلط شوم، پتکی بدست گرفتم و به جان حیوان سنگی افتادم. ضرباتی وحشیانه بهاو زدم. سر ستون در نتیجه ضربات پتک مثل میوهی رسیده از هم شکافت.
بخشهای مهمی از این کاخ در زمان اردشیر اول دچار آتشسوزی شد و در زمان اردشیر دوم بازسازی شد. اما در سال 330 پیش از میلاد، با هجوم وحشیانه و مخرب اسکندر مقدونی یک بار دیگر تخریب شد تا مثل تخت جمشید و دیگر کاخهای هخامنشی بخش مهمی از زیبایی آن به غارت رود. کاوشهای باستانشناسی بر روی ویرانههای شوش از سال 1849 میلادی آغاز شد و چندین دوره ادامه پیدا کرد که طی آن آثار کم نظیر و پر ارزشی از دورانهای ماقبل تاریخ، دوران شکوهمند تمدن و فرهنگ ایلامی، هخامنشیان، ساسانیان و دوران اسلامی کشف شد. اما کشف کامل آپادانا در حفاریهای بین سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ اتفاق افتاد و در سال ۱۳۸۰ بعد از ۷۰ سال در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. با این حساب نباید انتظار داشته باشید که در طول این زمان سالم و بی آسیب مانده باشد. غیر از آثار مکشوفه با ارزشی که در کاوشها به دست آمد، بیشتر آثار به جا مانده در این کاخ بعدها از موزههای بزرگ جهان به خصوص لوور پاریس سر درآورد. بنابراین برای مطالعه بهتر این آثار شگفت ایرانی مجبورید معروفترین موزههای اروپا را بگردید تا میراث هخامنشیان را از نزدیک ببینید!
در هزارتوی آپادانا
از محوطه غربی کاخ آپادانا که وارد شوید، به اولین فضای باز بزرگ از سه حیاط اصلی آپادانا میرسید که كفپوش فرش شده آجری آن نشست كرده است. اتفاقی که در دوره هخامنشی هم روی داده بود و در آن زمان معماران با اضافه کردن تودههای خاك و تقویت پی این مشكل را برطرف کرده بودند. اما بعد از عبور از این حیاط در مسیر غرب به شرق به محوطه دوم میرسید که این روزها جا به جایش را علف پر کرده است. به هر حال با بارندگیهای زیاد منطقه كه بی شباهت به بارندگیهای استوایی نیست، روییدن علف هرز در بنایی تاریخی چندان عجیب نیست. بستر این حیاطهای سه گانه با آجرهایی به رنگ قرمز اخرایی فرش شدهاند. کمی آنسوتر، یعنی در شرقیترین و بزرگترین حیاط، سوراخهای مدوری میبینید که احتمالاً محل نصب دكل یا پرچم بودهاند.
بنابراین باستانشناسان حدس میزنند که این حیاط كاربری نظامی داشته یا محل صف بستن و تجمع نگاهبانان كاخ با دستهبندی مشخص بوده است. در شمال این حیاط هم نقش شیرها را به طول چهار متر میبینید که در گذر زمان كاملاً سالم ماندهاند. اما برای دیدن تالار بارعام باید به قسمت شمالی سكو بروید که بزرگترین و با شکوهترین ساختمان مجموعه است. تالاری با 36 ستون زیبا که با تخمین باستانشناسان میتوانست جمعیتی در حدود 10 هزار نفر را در خود جای دهد.
طرح این ساختمان در تخت جمشید هم تکرار شده و در حقیقت نامگذاری آپادانا بر تالار بارعام تخت جمشید به جهت همانندی آن با آپادانای شوش است با این تفاوت که تالار كاخ شوش كمی از تالار تخت جمشید بزرگتر بود. این بنا از سه طرف شمال، غرب و شرق ایوان دارد و سمت جنوبی تالار با اقامتگاه شاهی و بقیه مجموعه كاخها مرتبط است.
اگر ستونهای ایوانها و ستونهای درونی تالار را بشمارید، میبینید که عمارت با 72 ستون عظیم سر پا است. همه این ستونها که قبلا رنگ آمیزی شده بودند، به شكل قاشقی تراش خوردهاند و ارتفاع آنها که با سرستونهایی به شگل گاو نر تزئین شدهاند، به 20 متر میرسد.