یادمان نبعه
خاطرات مرتبط با شهید جواد فکوری
دین و دنیا
مطالعات او بر ادیان مختلف به مدت 5 سال موجب شناخت عمیق و عشق او به اسلام شده بود. زمانی که در شیراز بودیم، تیمسار ربیعی (فرمانده پایگاه شیراز) در ماه رمضان او را به صرف نوشیدنی به دفترش دعوت نمود. جواد نرفت. من که از برخورد «ربیعی» میترسیدم به او گفتم: «جواد! امسال سال درجهات است، با ربیعی سر ناسازگاری نگذار.» اما او خیلی بی تفاوت گفت: «دینم را به درجه و دوره نمیفروشم.» مدتی بعد تیمسار مرا دید و گفت: «همسر تو شب و روز را گذاشته و به دینش میرسد.»
مسافت روستای نبعه تا
نام یادمان مسافت از یادمان(km) بستان 24 شهدای چزابه 40 جنگل عقمر 52
راوی: همسر شهید
http://sobh.org/Web/Pages/Shohada/Shahid.aspx?Id=4595
سرپرست
کمک به نیازمندان را از علی (ع) آموخته بود و این درس را در مکتب اهل بیت با نمره عالی به پایان رساند. از آغاز جوانی با شناسایی مردم فقیر و برطرف کردن مشکلات آنها قدم در راه مولایش نهاد یک بار خانمی به منزل ما آمد و گفت آقای فکوری به حساب خودشان از غذایی که افسران در باشگاه میخورند برای ما غذا میآورد چون همسرم معمار بود و برای نجات یک مغنی در چاه خودش نیز خفه شد افراد دیگری هم به من گفته بودند او سرپرستی 5 الی 6 خانواده را شخصاً بر عهده گرفته و سعی دارد تمام مشکلات آنان را حل کند به همین دلیل به آن خانم گفتم آنچه سرهنگ انجام میدهد مورد قبول و رضایت من است او وظیفه خود را نسبت به خلق خدا انجام میدهد.
راوی: همسر شهید