شهیدحسن هداوند میرزایی
بسمه تعالی 1 شهید حسن هداوند میرزایی : تاریخ تولد : 03/01/1337 تاریخ شهادت : نامشخص محل شهادت : عراق محل آرامگاه: امام زاده موسی خلیف آباد
زندگی نامه
شهید حسن هداوند میرزایی فرزند آقا گل در تاریخ 1337/01/03 در خانواده ای مذهبی و در روستای قشلاق كریم آباد از توابع پاكدشت شهرستان ورامین دیده به جهان گشود. وی در همان دوران کودکی خوش رفتاری، خوش رویی و مهمان نوازی را از فضای صمیمی و ساده روستا کسب کرد. تحصیلات ابتدایی خویش را در بخش کریم آباد با نمرات خوب به پایان برد و دوران متوسطه تحصیلی را در جلیل آباد و پارچین ادامه و در تاریخ 1353/06/31 موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد. به دلیل علاقه فردی و دارا بودن شرایط جسمی و روحی لازم در تاریخ 1355/07/12 وارد ارتش گردیده و در دانشکده افسری استخدام شد. پس از فارغ التحصیلی و طی دوره های لازم در تاریخ 1358/09/14 به لشکر 23 نوهد منتقل گردید و در گردان 154 مشغول به خدمت شد. دوره چتربازی (هوابرد) را از تاریخ 1360/01/30 تا 1360/03/17 در لشکر 23 نیروهای ویژه طی نمود. پس از طی دوره چتربازی به گردان 192 ملحق و به مناطق عملیاتی کردستان و پس از شروع جنگ تحمیلی به مناطق عملیاتی جنوب اعزام و به طور کلی در عملیات های ویژه و رزمی و شناسایی محورهای سلماس ، آبادان ، خرمشهر ، ایلام ، گیلان غرب و ... حضور فعال داشت. لذا در تاریخ 1359/08/15 و 1360/03/01 به خاطر ابراز رشادت های فراوان به ترتیب به 9 و 3 ماه ارشدیت نائل و در تاریخ 1360/07/01 به درجه ستوان یکمی مفتخر گردید. شهید هداوند میرزایی به نحو شایسته ای عملیات نامنظم تیم مربوطه را هدایت می نمود، رهبری تیم خود را در عملیات تاخت، موفقیت آمیز مورخه 1359/12/29 ارتفاعات میمک که منجر به انهدام تعدادی تانک و تجهیزات و کشته شدن نفرات مزدور عراقی گردیده، همچنین شرکت و هدایت تیم مربوطه در باز پس گیری کله قندی اسحاق میمک از دیگر افتخارات حضور وی در مناطق عملیاتی بود. شهید حسن هداوند میرزایی مأموریت های متعددی در مناطق عملیاتی به انجام رساند تا این كه در تاریخ 1361/03/02 در عملیات بیت المقدس در منطقه شلمچه از ناحیه کتف مجروح شده و به اسارت دشمن در آمد و به اردوگاه صلاح الدین واقع در شهر تكریت عراق منتقل شد. در مهر ماه همان سال نامه او از طریق صلیب سرخ به خانواده اش و برای همسر و دو فرزندش فرستاده شد. وی در نامه ای كه به حضرت امام نوشته بود به خاطر این که بعثی ها متوجه نشوند ایشان را پدربزرگ خطاب كرده و از جانب امام هم پاسخی دریافت كرد. درجات سروانی و سرگردی در تاریخ های 1364/08/24 و 1369/05/18 به هنگام اسارت و در غیاب وی اعمال گردید. در تاریخ 1369/04/25 امیر سرلشکر حسن هداوند میرزایی به فیض شهادت نائل آمد و پیکرش در قبرستان کرخ الاسلامیه به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۸۱ مقام معظم رهبری دستور نبش قبر ایشان و دیگر شهدا را دادند و پیکر این شهید پس از ۱۲ سال بدون هیچ نقصی از دل خاک بیرون آورده شد و به همراه ۵۷۰ شهید اسیر دیگر که پیکر سرلشکر شهید عباس دوران هم در بین آنها حضور داشت به میهن اسلامی بازگردانده شد. پیکر مطهر این شهید سرافراز وطن در امامزاده موسی (علیه السلام) روستای خلیف آباد از توابع شهرستان پاکدشت پس از یک مراسم باشکوه به خاک سپرده شد.
خاطرات
- خاطره ای از زبان همسر سرهنگ 2 حسن هداوند میرزایی
دیگر نپرسید؛ زیرا هر قدر از خوبی هایش تعریف كنم، باز هم كم گفته ام. او من و بچه هایش را بیش اندازه دوست داشت و برای این كه گزندی به ما نرسد، مانند یك پرنده در اطراف ما پر می زد و می چرخید. نام فرزندانمان را فاطمه و مجتبی گذاشت. می گفت: خانه ی ما باید یك حسنِ مجتبی داشته باشد. وقتی خانه بود، نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم، می گفت: زن، عزیز خانه است؛ نباید زیاد خسته شود. بیشتر، كتاب های مذهبی و شعر می خواند. دیوان حافظ و مولوی را با صدای بلند می خواند و می گفت شعرها را باید بلند خواند تا به آدم مزه دهد. آه خدایا! نمی دانید چقدر شوخ طبع بود! وقتی از بیرون می آمد، شادی هم همراهش به خانه می آمد. گل لبخند بر لبان همه نقش می بست و خستگی و غم ها فراموش می شد. در زمینه ی حجاب به من می گفت: همسرم! با این كه از قلب پاك تو مطمئن هستم ولی از تو می خواهم حجابت را رعایت كنی؛ زیرا چشم های ناپاك زیادند و دنبال فرصت می گردند تا سوء استفاده كنند.[۱]