شهید عبدالرضا ترک چغازانی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۱ توسط Saeidfar98 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید عبدالرضا ترک چغازانی

تاریخ تولد : 1340/10/01

تاریخ شهادت : 1361/08/18

محل شهادت : نامشخص

محل آرامگاه : شهرستان های استان تهران - اسلامشهر - یافت آباد


زندگی نامه

شهید عبدالرضا ترک چغانی در سال 1340 در خانواده ای فقیر اما مهربان و مسلمان در دهکده ای به نام ملا شهید از توابع شهرستان اهواز پا به عرصه ی گیتی نهاد. تحصیلات خود را از دبستان کوچک دهکده آغاز کرد و بعد از آن برای ادامه تحصیل وارد شهر اهواز شد. آن دوران همزمان با روزهای پر التهاب انقلاب اسلامی بود و عبدالرضای نوجوان نیز همچون سایر جوانان پر شور و حق جوی این مرز و بوم به سیل خروشان انقلاب پیوست و در پخش اعلامیه ها و حضور در تظاهرات نقش مؤثری داشت. پس از پیرزوی انقلاب اسلامی به جمع بسیجیان مخلص پیوست و پس از مدتی به اتفاق خانواده که یکی از محله های جنوب شهر تهران ساکن شد و به خدمت ارتش جمهوری اسلامی در آمد و به عضویت تیمسار زراهی 84 پادگن خرم آباد در آمده و عازم جبهه عین خوش شد. سرانجام پس از حضوری مداوم و پر ثمر در جبهه های نبرد حق علیه باطل پس از آخرین دیدار از خانواده گوش خود را برای شهادت آماده کرده بود عاشقانه راهی جبهه های نبرد شد و روز هجدهم آبان ماه سال 1361 در حین عملیات محرم و در جبهه عین خوش به آرزوی همیشگی اش یعنی شهادت رسید و عاشقانه به سوی محبوب پر گشود .

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوندی که به ما جان داد و ما را آفرید و به ما زندگی جهان بخشید تا به توانیم در راه او قدم بردارم و از زشتی‌های و پلیدی‌ها دور باشیم من درحالی این وصیت نامه را می نویسم که انشاءالله می‌خواهیم به رژیم مزدور بعثی عراق حمله کنیم و آنها را از میهن عزیز و گرامیمان بیرون کنیم اگر شهید شدم مرا در بهشت زهرا به خاک بسپارید مبادا برای من سیاه بپوشید یا اینکه گریه کنید مثل تمام پدر و مادرهای که شهید دادند. مادرم تو برای من خیلی زحمت کشیدی رنج بسیار پای من کشیدی، حلالم کن؛ و همچنین پدرم هم برای من زحمت های زیادی کشید و آنهم مرا حلال کنند به همه ی فامیل ها دوست آشنا سلام مرا برسانید و بگوئید هر خوبی بدی از من دیدند مرا حلال کنند ما که نتوانستیم برای آنها کاری کنیم دیگر عرضی ندارم یعنی من چیزی ندارم که درباره ی آنها صحبت کنیم می خواهم خودم خدمت پدر عزیز گرامیم سلام می کنم خدمت مادر عزیز و مهربان سلام می کنم علی جان را سلام می کنم اقدس و معصومه را از راه دور می بوسم به تمام دوستان و آشنایان سلام مرا برسانید. انا الله و انا الیه راجعون[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش