شهید محمد حسین چاوش
تاریخ تولد : 1347/11/18
نام : محمدحسین
محل تولد : مشهد
نام خانوادگی : چاوش
تاریخ شهادت : 1367/01/01
نام پدر : حسنعلی
مکان شهادت :
تحصیلات : نامشخص
منطقه شهادت :
شغل : دانش آموز
یگان خدمتی :
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
نوع عضویت : سایر شهدا
مسئولیت : رزمنده
گلزار : بهشترضا
وصیتنامه
بسمالله الرحمن الرحیم قال رسولالله (ص): قال الله تعالي عزوجل:« من طيبني وجدني و من وجدني احبّني و من احبّني عشقتني و من عشقتني عشقته و من عشقته قتلته ومن قتلته فعلّي ديته ومن علّي دتيه فاَناَ دتيه». فرمود رسول خدا (ص) که خداوند میفرماید: آنکه دنبال من گشت مرا پيدا کرد و کسي که مرا پيدا کرد مرا دوست داشت عاشق من شد و کسي که عاشق من شد من نيز عاشق او شدم و کسي را که من عاشقش شوم او را میکشم و کسي را که من کشتم به من واجب است که ديه امرا بدهم و ديه خونبهای او همانا خون من هست. با سلام بر آخرين پيامبر خدا محمد مصطفي (ص) و خاندان او و به اسلام بر يگانه فجر عالم بشريت امام زمان (عجب) فرجه والشريف و نايب برحقش امام خميني و امت شهیدپرور ايران. خداوندا از تو خواهانم که مرگ مرا شهادت در راهت و تحت عنايت رسولت و در کنار اوليائت قرار دهي و از تو خواهانم که اين اولين وصیتنامهای است که در تمام عمرم مینویسم و اگر خداوند بخواهد انشاءالله آخرين آن نيز خواهد بود اينک که به جبهه آمدهام و آماده حملهبر سپاه کفر میشوم نه براي انتقام بلکه بهمنظور احياء دينم، انقلابم و براي ادامه راه شهدا و با دعا براي سلامتي رهبر فرجه الشّريف پرچم لا اله الا الله محمّدرسول الله (ص) را بر فراز قدس عزيز و کاخ کرملين و کاخ سفيد و تمامي بلاد غير اسلامي برافرازيم؛ و ما دست از مبارزه نخواهيم کشيد تا آن روز را شاهد باشيم و اگر خداوند نظر لطفي براين بنده حقيرو ناتوانش داشته باشد، فيض عظيم شهادت را در اين راه قدس نصيبم فرمايد در آن هنگام قطرات ناچيز خونم با پيوستن به در درياي بیکران خون ديگر شهيدان اسلام و شما کساني که در مجلس روضهخوانی حسين (ع) که با ريختن اشکهای فراوان فرياد برمیآورید که: ایکاش من هم در صحراي گرم و سوزان کربلاي حسين بودم و پسر پيغمبر را ياري میکردم. اينک باهوش باش وبِ پا برخيز اگر لحظهای به خود نيايي ديگر تا ابد متوجّه نخواهي شد هر چه زودتر تصميمت را بگير اينک تاريخ صدور انقلاب تکرار شده است و بدان کشتن و سختي کردن در امور جنگ، مقابله با فتنه انقلاب خداست. چه جنگ با کافران بعثي خيانت به اسلام است. پس بدان اي برادر و آگاه باش و اگر میتوانی حرکت کن و به پا خیز که لحظه ديگر دير است. هماکنون تو در بوته آزمايش قرارگرفتهای، پس اسلام را ياري کن. امروز تمام کافرو منافقين: چه شرق و چه غرب: چه شرقي و چه غربي برعليه اسلام و مکتب و شرف و انسانيت ما بر پا خواسته و بدانيد اين نهضت اگر خداینکرده شکست بخورد همانطور که امام عزيز فرمودند: ديگر نمیتوانم از اسلام سخن بگويم و اگر پيروز شويم که میشویم و یقین داريم و برای ابد کافر و منافق را نابود ساختهایم؛ و اي مادر عزيزم کتم را بياور تا بپوشم که خون من از خون امام حسين (ع) و علیاصغر ولی اکبر و ديگر شهداي اسلام که به خون خفتهاند رنگینترین است. به شرق و غرب بگويد اگر خانهام را به آتش بکشند قلبم را سوراخ کنند آرزوي اظهار و ضعف و شکست اسلام و دينم را به گور خواهم برد و اگر پيکرم را زندهزنده، قطعهقطعه و پارهپاره کنند و رگهای تنم را بسوزانند باز فریادخواهم زد که ((اسلام پيروز است، کفر و نفاق نابود است.)) اي خداي مهربان ديگر خسته شدهام تا کي بايد زنده بمانم و شاهد باشم که بهترين دوستانم وياران امام همچون، مجيد رضایی، دليل علي محمدي و عبدالله صادق در کنارم شهيد میشوند و من دم نزنم؟ پدر مادر عزيزم، از شما تنها خواهشي که دارم اين است که شهادت را افتخاري بزرگ برايم بدانيد و در شهادت من اشک نريزيد؛ مانند امام که در سوگ فرزندش اشک نريخت؛ و مرا ببخشيد چون فرزند خوبي براي شما نبودم و شماها را هميشه اذيّت میکردم. خواهران مهربانم، شما بايد همچون زينب سلاماللهعلیه دختر پيامبر اين داغدیده صحراي گرم و سوزان کربلاي حسين، از دستاوردهاي انقلاب اسلامي دفاع کنيد و شهادت من تأثیری در روحيه شما عزيزان نگذارد و با گامهای استوار به شرق و غرب بفهمانيد که اسلام فقط مکتب شهادتطلبی درراه خداست و در شهادت من اشک نريزيد و اگر قرار است اشکي ريخته شود در عزاي امام حسين (ع) ريخته شود که سر از تنش جدا کردند و بر بدن مبارکش اسب تاختند و خانوادهاش را به اسيري بردند. صبور و بردبار باشيد و هیچگاه دست از مبارزه عليه استعمار گران نکشيد؛ و به دوستان و معلمان و همکارهايم بگوييدکه هر کاری میکنند، حتي کوچکترین کارها مانند غذا خوردن و خوابیدن و عين را براي خدا انجام دهيد. درس را براي ياد خدا ياد بدهيد و یاد بگیرید که هميشه در زندگیتان موفق و پیروز باشيد. در پايان دوباره به پدر و مادر عزيزم بگويم که شهادت را براي من افتخاري بدانيد و اگر برايشان امکان داشت يک سال نماز و روزه انجام دهند. جنازهام را در بهشت رضا دفن کنيد و هزار تومان پول در وجه سپاه بريزيد. سر داد از آن هو بهنگام صـلوته نوشـيد زجـام اکسير حيـات غلتید به سحر خون فرياد کشيد بر نام مبارک خميني صلوات الهم صلی علي محمّد وآل محمد. خدایا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. خدایا ستارهها را کشتند تو خورشيد را نگهدار.
محمّد حسين چاوشي 16/12/1365
نگارخانه تصاویر
منبع سایت یاران رضا
HYPERLINK "http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=6208" http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=6208