شهید سید محسن حسینی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۷ توسط Jafarnezhad98 (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

سید محسن حسینی

فرزند : سیدعلی

متولد : 1350/06/30 در روستای گرمن شاهرود

تحصیلات : زیر دیپلم

تاهل : مجرد

یگان : سپاه شاهرود - تیپ 12- گردان پیاده

مدت حضور : 2 ماه

مسئولیت : رزمنده

نوع عضویت : بسیج

نوع شغل : محصل

تاریخ شهادت : 1366/01/22

محل شهادت : شلمچه

عملیات : پدافندی

محل دفن : شاهرود روستای گرمن

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم


« و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون »


« آنهایی که در راه خدا کشته می شوند مرده ندانید چون نزد خدای خویش روزی می خورند ».


با سلام و درود به پیشگاه امام زمان ( عج ) و نایب برحقش امام امت و امت شهیدپرور ایران و رزمندگان اسلام که می جنگند تا راه بسته شدة کربلا را بگشایند . برای خود لازم دیدم که وصیت نامه ای بنویسم . انسان ها مرده اند و با مرگ زنده می شوند « امام علی ( ع ) » چرا انسان ها [ که ] با مرگ زنده شوند در بستر بمیرند، چرا به جبهه نروند و در آنجا به شهادت نرسند؟ پس بهتر است که در جبهه بمیریم . اگر دنیا خوب بود ائمه و پیامبران می ماندند و از خدا نمی خواستند که آنها را از این دنیا ببرد . پس دنیا بد است . و اگر بد است چرا من بمانم؟ پس باید من هم بروم، همچون همه رفتند . اگر کوچک باشی هم می روی . و اگر مثل حضرت نوح 950 سال عمر کنی باز هم می روی پس بهتر است که در سن کوچکی برویم که گناهانمان کمتر است . ای خدای بزرگ، مرا ببخش چون که دیر متوجه جبهه شدم و خیلی دیر به جبهه رفتم چون دنیا بر من غلبه کرده بود . راستی، درباره شهادت بگویم که چقدر زیباست . اگر انسان شهید شود اطمینان دارد که در بهشت جاودان است ولی اگر بمیرد شک دارد که کجا می رود . پدر و مادر عزیز و گرامیم، مرا ببخشید که نتوانستم زحمت های بی پایان و بسیار بسیار سخت شما را جبران کنم و در پیری عصای دستتان باشم . شما زحمت های زیادی برای من کشیده اید و من نتوانستم آنها، حتی درصدش، را جبران کنم . معذرت می خواهم، زیرا که جبهه و جنگ در موقعیتی است که به نیرو احتیاج دارد و اسلام باید با خون زنده شود و میوه بدهد . اگر تا الان ناراحت بوده اید از الان خوشحال شوید و از خدا بخواهید که این قربانی را قبول کند . ای ملت گرمن مرا ببخشید . اگر کسی از من بدی دیده است به بزرگواری خودش ببخشد متشکر می شوم، زیرا اگر در این دنیا نبخشید در آخرت سخت است . برادران و خواهرانم، به پدر و مادرم احترام کنید و آنها را کمک کنید . من که لایق آن نبودم، اما شما باشید . خواهرانم و مادرم، حجاب خود را حفظ کنید که با بی حجابی به اسلام ضربه نزنید . ای ملت، ای خانواده عزیزم، امام را تنها نگذارید و همیشه دعایش کنید .


دیگر سخنی ندارم . خداحافظ


65/ 12/ 1


سیدمحسن حسینی. [۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان سمنان