شهید سعید یداللهی

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو

شهید سعید یداللهی

زندگینامه :

شهید یداللهی و سایر برادران مسلمانش رسالت سنگینی را بر دوش خود احساس می کردند و آن رساندن پیام انقلاب و نقش پیامبر گونه رهبر انقلاب امام خمینی بود.

شهید سعید یدالهی در آذر ماه سال ۱۳۴۱ در شهر کرمانشاه در خانواده ای متعهد و مذهبی به دنیا آمد او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و قسمتی از دوران متوسطه و هم چنین شرکت در کلاس ها و جلسات اسلام شناسی برای ادامه تحصیل به همراه برادرش مسعود عازم امریکا گردید و پس از ورود به دانشگاه ویجیتا کانزاس به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا درآمد او در آنجا تقاضای کتب و نشریات و نوارهای اسلامی می نماید که این کار خود نشانه ای از نهاد پاک این جوان برومند اسلام بود که در سرزمین کفر و فساد و بی بند و باری شکوفا می شد و تمام نیرو و توان خود را در طبق اخلاص گذارده و در خدمت به قرآن پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کوشش می کند.

سعید و سایر برادران مسلمانش رسالت سنگینی را بر دوش خود احساس می کنند و آن رساندن پیام انقلاب و نقش پیامبر گونه رهبر انقلاب امام خمینی بود.

او به مناسبت های مختلف دست به تظاهرات و تحصن زده و عملا توطئه ها و تبلیغات دشمن بزرگ را که علیه انقلاب اسلامی و مردم ستمدیده اعمال می شد خنثی و گردانندگان آن را رسوا می نمود و در این راه سخت ترین شکنجه های جسمی و روحی که عمال سازمان سیا به این عزیزان وارد می کردند را تحمل کرده و در این رابطه چند بار دستگیر و زندانی می شود.

شهید یداللهی در اعتصاب غذای دانشجویان مبارز عضو انجمن اسلامی که در مقابل کاخ سیاه واشنگتن تشکیل داده بودند شرکت می کند و در جریان درگیری با پلیس آمریکا یکی از آنان توسط سعید مضروب می شود و سعید در اثر ادامه اعتصاب غذا و مقاومت دلیرانه اش بی هوش شده و به بیمارستان انتقال می یابد پس از به هوش آمدن، سرم غذایی را از دست خود کشیده و از بیمارستان فرار می کند.

پلیس مضروب شکایتی علیه سعید تنظیم می کند و او تحت تعقیب قرار می گیرد در روز قدس باز هم سعید دست به تظاهرات گسترده ای می زندکه همان روز دوباره دستگیر و زندانی می شود و پس از مدتی با تلاش برادران هم رزمش با ضمانت یک کشیش موقتا آزاد می شود و در دادگاه های بعدی حاضر نشده و دادگاه غیابا او را محاکمه و به ده سال زندان محکوم می کند و این بار هم با کمک دوستانش از آمریکا گریخته و پس از مشقت های فراوان از طریق کشور ترکیه به ایران وارد می شود و تقاضای دیدار با امام را می نماید. صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران که از طریق انجمن اسلامی امریکا و کانادا از ورود او به ایران مطلع شده بود در مرز ایران و ترکیه آماده شده و مصاحبه ای با او انجام می دهد که در همان شب از سیما پخش می شود.

او در مصاحبه اش با فداکاری تمام می گوید: من به این انقلاب مدیونم وکاری نکرده ام و در این مدت کوتاهی که از بدو ورود در ایران بود وجود خود را در اختیار ارگان های انقلابی و جبهه های جنگ قرار داد و کمتر خانواده اش را می ‌دید و سرانجام به عضویت بسیج مستضعفین و سپاه پاسدارن غرب کشور درآمد و در کادر مرکزی مشغول انجام وظیفه گردید و آگاهانه راه خو د را برگزید و در تاریخ ۱۳۶۰/۲/۹ در جبهه های بازی دراز پس از نبردی سخت و بی امان به شرف شهادت نائل شد و روح بزرگ و ملکوتیش به ملکوت اعلا پیوست و جسم پاک و مطهرش زینت بخش لاله زار شهیدان در باغ فردوس کرمانشاه گردید.

ای شهید جوان یدالهی * ای گذشته از جان یدالهی ای سعید بخاک و خون غلتان * ای تو بر خوان حق شده مهمان خون تو رونقی به نهضت داد * جان نثاری نشان امت داد خون تو پاسدار قرآن است * حافظ مرزهای ایران است خون تو رهنمود انسان ها * درس سازنده مسلمانها بر تو بادا درود بی پایان * ای سعید ای شهید جاویدان ای شهید ای امام را حامی * کشته انقلاب اسلامی این شب جمعه در دعای کمیل * که علی خوانده از برای کمیل میکنم یاد اربعین تو را * یاد جانبازی متین تورا

«شاعر: عبدالحسین اشعری -قم -اردیبهشت ۶۰٫»[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای کرمانشاه