شهید شاپور غیور دشتکی
شهید شاپور غیوردشتکی تاریخ تولد :1344/04/08 تاریخ شهادت : 1366/10/29 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :فارس - مرودشت – دشتک
زندگی نامه
در تاریخ 1344/04/08 در روستای دشتک و در خانواده ای عشایری پسری دیده به جهان گشود نامش را شاپور گذاشتند پدر و مادرش به همراه دام های خود به ییلاق و قشلاق می رفتند و او از دوران ابتدایی تا راهنمایی در منزل مادر بزرگش که فردی با ایمان بود زندگی می کرد دوران ابتدایی را در دشتک و راهنمایی را در روستای درودزن گذارند سپس برای گذارندن دوره متوسطه راهی شیراز شد مدت دو سال در آن جا در خانه کرایه ای زندگی می کرد و سال سوم دبیرستان را در تهران گذراند و موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید در ایام تعطیلات وقتی به خانه برمی گشت دوشا دوش پدر مشغول به کار می شد شاپور تنها شخص سواد دار در ایل بود و چون مطالعات زیادی داشت دیگران را با حقایق اسلام و انقلاب آشنا می کرد و شخصیت ارزشمند امام را به همه می شناساند. بعد از اخذ مدرک دیپلم به خدمت مقدس سربازی می رفت و پس از پایان دوره آموزشی عازم جبهه گردید هر وقت که برای مرخصی می آمد به پدر و برادرانش می گفت: شما هم باید به جبهه بیاید چون جبهه احتیاج به نیرو دارد او عضو نیروی ارتش جمهوری اسلامی بود. سرانجام در تاریخ 1366/10/28 در منطقه قهر عنبر با اصابت تیر به سینه اش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم همانا که خداونداز مومنان جانهایشان و مالشان را خرید و در مقابل برای آن ها بهشت قرار داد و مومنان می جنگیند در راه خدا و کشته می شدند. پس شاد باشید که معامله که؟؟؟ نمودند و این است آن رستگاری بزرگ. خدواندا توفقیقاتی عطا فرما که از جمله کسانی باشیم که خود بشارت به آن ها دادی که در این معامله شرکت جویند و ای کسی که جز تو کسی دیگری ندارم از تو خواهانم که زندگیم را زندگی محمدی (ص) و مرگم را مردن محمدی قرار دهی و صل علی و الله محمد دود بر امام امت رهبر مستضعفان جهان و رهبر دردمندان و مصیبت زدگان رهبر زحمتکشان و؟؟؟ و مظلومین جهان چرا که این طبقه دل وابسته اند و امیدوارند که رهبری او به رهبری و قیام حضرت امام زمان مهدی موعود (عج) متصل گردد انشاء الله پرودرگارا از تو می خواهم که با کمک این ملت غیور و مسلمان انقلاب و اسلامیان به رهبری امام زمان پرچمش فرازتر و ندای اسام اسلام مهدی سراسر منطقه را فرار گیرد و؟؟؟ از حکومت علی در (ع) در این منطقه استقرا یابد بار الها خدایا مستضعفین جهان را بر مستکبرین پیروز بگردان تا مستضعفین سرنوشت شان را در دست گیرند حضرت باری تعالی وضعیت را تغییر نمی دهد نگذارید که تصمیم بگیریم و ارداه کنیم با عزمی راسخ و استوار راه علی (ع) و صراط مستقیم را انتخاب نمایم خدایا ما را برقراری و پا برجا شدن راه علی (ع) کمک کن افسوس که من بیشتر از یک جان در بدن ندارم.با نثار و از خود گذشتگی اسلام عزیز را یاری نمائیم خدا به بخش که اگر خدای ناکرده حرفی اگر بر علیه اسلام قدمی را بر علیه اسلام برداشته ام چرا؟ که از کوته فکری و جهل خودم بوده است. بارالها مرگ و شهادتم را در راه خودت قرار ده باز الها مرا برای کمک به اهتزار در اون پرچم مهدی پرچم مستضعفین جهان یاری فرمات خدایا شهادتم را جزء شهدای اسلام به گفت شما حزء زمان حتمی؟؟؟ که اکمل موجودات افضل انسان ها و اشرف مخلوقات است قرار بده خدا شکر می کنم که تو این نعمت را به من دادی که بتوانم در راه تو در؟؟؟ اهداف حکومت اسلامی که از لذت ها و محبت های دینوی را فراموش کنم و فقط راه تو در نظر داشته باشم خدایا هر چه خواستم زندگی به من اعطا فرمودی حتی شهادت در راه تو خودت را از من دریغ نه نمودی من چطور بتوانم از عهده تشکر تو بر ایم. و مادر عزیزم این راه بر من تحمیلی نیست چنان چه خود می دانید که من زندگیم چنین بود و یا؟؟؟ هم چنین شد پس بر من گریه نکن گریه برای کسی است که در رختخواب خانه اش بمیرد.پدر عزیزم می دانم که محبت من در دل شما بسیار است و رنج و اندوه از دست رفتن من برایت سنگین ولی در راه الله و در راه به ثمر رسیدن حکومت اسلامی بس ناچیز است و از درگاه خداوند شما باید شکر کنم. که این نعمت بر شما ارزانی داشته و شما را از این ثواب برخوردار گردانید است.مادر عزیزم تو را به حضرت یاری لقاء قسم می دهم که مرا فراموش کن.مبادا خدای ناکرده گریه نکنید و اجر و منزلت خود را در برابر حضرت پروردگار از میان ببری.پدر عزیزم از تو تشکر می کنم که همواره از کوچکی برای این که انسان شوم مرا تربیت و تشویق نمودی من از شما تشکر می کنم که در راه سرانجام مرا همت و بخشش های پرودرگا مرا یاری دادی و مادر عزیزم می دانم غم از دست دادن فرزند برای ما در بسیار مشکل و دشوار است گر چه می گویم مادر مرا فراموش کن ولی می دانم که این امر برای مادر امکان پذیر نیست ولی مادر عزیزم عمر دنیا کوتاه است بالاخره آدمی یک روز به دنیا می آید و یک روز هم می میرد چه بهتر که مرگ شهادت انسان باشد در راه الله امیدوارم که گریه نکنی چون هر قطره اشک باعث کم رنگ شدن خون من می شود می دانم که تو برای من زحمت زیاد کشیدی ولی باید حلالم کنی چون دین خدا در خطر است و خداوند از شما راضی باشد تو را به خدا می سپارم. برادرم شهرام می دانم که زحمت کشیده ای ولی نمی توانم جبران زحمات شما را بکنم مرا حلال کن امیدوارم که نزد خدای بزرگ اجر و منزلت ببری و همیشه در کارت محکم و استوار باشی. خواهرانم عزیزانم امیدوارم شما هم چون زینب عمل کنید و بعد از برادرتان نیز دادمه راه دهنده راه او باشید و در راه هدفتان پا بر جا باشید انشاء الله برادرانم شهرام و بهرام و جاوید امیدوارم در راه برادرتان را ادامه دهید مطیع امر پدر و مادر باشید خداوند در راه هدفتان یاری کنید و در آخر به شما توصیه می کنم که به نزدیکان و فامیل ها و آشنایان دارم این است که راه سرخ حسینی را ادمه دهید. شهید قلب تاریخ است، شهید شمع تاریخ است.[۱]