عملیات کربلای دو
عملیات کربلای 2 از جمله عملیاتهایی است که درقالب عملیات متوسط رزمندگان اسلام دسته بندی شده و در اواخر سال چهارم جنگ انجام شد. از جمله ویژگیهای مهم این عملیات حضور یک گردان از اسیران داوطلب عراقی درزیر مجموعه تیپ 9 بدر در این عملیات است که به نوبه خود برای اولین بار در طول جنگ این اتفاق افتاد. دومین ویژگی شهادت شهید محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا که آوازه شجاعت و دلاور مردی آن زبانزد همگان بود. لذا به منظور توجه بیشتر به این دو خصوصیات عملیات دو گزارش مستند که یکی عملکرد تیپ 9 بدر درعملیات و دیگری نحوه شهادت شهید محمود کاوه فرمانده قهرمان لشکر ویژه شهداء در ادامه شرح عملیات ارائه میگردد. با تشکر از دوستان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ که ما را در آماده سازی این نوشتار یاری کردند.
محتویات
شرح مختصر عملیات
عملیات کربلای 2 در 10 شهریور 1365 درمنطقه حاج عمران، با شرکت یک تیپ از لشکر 10 سید الشهداء (ع) و تیپ 9 بدر، 12 قائم، 21 امام رضا(ع) 105 قدس، 155 شهداء که در مجموع به استعداد 28 گردان از سپاه انجام شد.
هدفهای عملیات عبارت بودند از: ترمیم خط پدافندی، خارج کردن عقبه خودی از دید و تیر دشمن و دست یابی به راه کارهای مناسب به منظور عمق دادن به منطقه برای عملیات بعدی، مانور عملیات از دو محور طرح ریزی شده بود: محور راست شامل ارتفاعات گردکوه (معروف به شهید صدر)، تخته سنگی، تپه شهدا و تپه سرخ و 2 محور چپ، شامل ارتفاعات 2519، و اراس و یالهای آن، تپه تخم مرغی، شیارانه، و دو یال ارتفاع مسکران.
فرماندهی این عملیات به قرارگاه سیدالشهداء (ع)، یکی از قرارگاه های تابعه نیروی زمینی سپاه واگذار شد. درشب اول عملیات، تپه شهید صدر، تخته سنگی و مقر فرماندهی دشمن به تصرف نیروهای خودی درآمد و در جناح چپ، به علت عدم دستیابی کامل به هدفها، رزمندگان عقب نشینی کردند. درشب دوم، باردیگر نیروها از محور چپ دست به حمله زدند. اما موفقیتی به دست نیامد و عملیات با تصرف نیمی از هدفها، به پایان رسید.
عملکرد تیپ 9 بدر درعملیات کربلای 2
تیپ 9 بدر تشکلی از نیروهای مجاهد و ارتشیان عراقی است که از شروع جنگ تحمیلی و یا در طول آن با هجرت یا پناهنده شدن به ایران، در کنار نیروهای سپاه پاسداران شروع به فعالیت کردهاند. این نیروها عموماً درعراق افسر و درجه دار بودهاند. بیشتر افراد کادر تیپ نیز از نیروهای عراقی میباشند. این تیپ ابتدا در قالب گردان های شهید صدر به وجود آمد و در کنار نیروهای خودی در عملیات بدر حضوری شایسته داشت. پس از آن درچند عملیات در هور از جمله عملیات قدس و عاشورای 4 شرکت کرد و موفقیتهایی را نیز به دست آورد.
سپس با ادغام در نیروهای قرارگاه رمضان همکاری خود را با این قرارگاه آغاز کرد. این تیپ به استعداد سه گردان نیروهای مجاهد عراقی و یک گردان از اسیران داوطلب، در مجموع با 650 نیرو در عملیات کربلای 2 شرکت کرد. آنچه برای اولین بار در طول جنگ دراین عملیات انجام شد، حضور یک گردان از اسیران داوطلب شامل سربازان، درجه داران و افسران عراقی بود. راوی تیپ 9 بدر (علی مژدهی) روحیه نیروهای این تیپ را قبل از حرکت آنها برای عملیات، چنین تشریح کرده است: کلیه نیروها با داشتن روحیه ای بسیار قوی، دسته دسته ضمن آماده شدن برای حرکت، با برگزاری مراسم سینه زنی و نوحه خوانی به پادگان شور و حال عجیبی داده بودند.
عدهای از برادران نیز مشغول نوشتن وصیت نامه بودند و همگی بی صبرانه منتظر حرکت به سمت منطقه عملیاتی بودند. درگردان اسرار نیز این وضعیت به چشم میخورد، عده ای درحال نوحه خوانی و سینه زنی بوده و هرکدام با دیدن فرمانده تیپ او را در بغل گرفته و با خنده به وی نوید پیروزی میدادند.
راوی در شرح اقدامات این تیپ در عملیات کربلای 2، نوشته است: درحالی که منطقه با خمپاره های منور دشمن روشن شده است، نیروهای تیپ حرکت خود را به آرامی به سوی اهداف تعیین شده ادامه میدهند. کلیه گردان ها قصد دارند که در بین ساعات 22 تا 23 به پای کار برسند. گردان شهید صدر درساعت 22 به نزدیکی خط اول دشمن میرسد و دسته خط شکن با استقرار در جلو گردان، آماده هجوم نهایی میشود. برادران واحد تخریب در حال خنثی سازی مین معابر در زیر نور منورها و شلیک خمپاره های دشمن هستند، که ناگهان دشمن متوجه نیروهای خودی میشود و آنها را به رگبار گلوله میبندد و به دنبال آن درگیری آغاز میشود.
نیروها با عبور از معابر، خود را به خاکریز دشمن میرسانند و زیر آتش و نارنجکهایی که به سوی آنها پرتاب میشود به داخل کانال جلو خود میروند و جنگ تن به تن را در داخل کانالی با عرض کم و ارتفاع نزدیک به یک و نیم متر آغاز میکنند. دشمن که با هجوم قدرتمندانه نیروهای خودی مواجه شده است، به رغم مقاومت شدید، سنگر به سنگر عقب میرود. دراین هنگام یکی دیگر از گردان های تیپ 9 بدر (شهید دستغیب) موفق میشود با شکستن خط دشمن، از پشت به او حمله کند، این امر سبب میشود که نیروهای دشمن با ناامن دیدن وضعیت خود، دست از مقاومت بردارند. به دنبال آن، گردان شهید صدر موفق میشود با گردان شهید دستغیب الحاق کند و هر دو به سوی مثلث انتهایی ارتفاع پیش روی کنند؛ بر اثر این حرکت بقیه افراد دشمن به عقب میگریزند و نیروهای دوگردان روی مثلث انتهایی مستقر شوند.
یکی دیگر از گردانهای تیپ 9 بدر (گردان حمزه) که عمدتا از اسیران عراقی تشکیل یافته است، به منظور کمک به آنها وارد عمل میشود و با حرکت سنگر به سنگر در داخل کانالها، به پیشروی ادامه میدهند.
با روشن شدن هوا تمام منطقه پاکسازی میشود و درنتیجه، ارتفاع شهید صدر و یال آن و ارتفاع صخره ای به دست نیروی چهارگردان از تیپ 9 بدر تصرف میشود و دشمن با برجاگذاشتن کشتهها و اسیران بسیار، از این منطقه عقب نشینی میکند.
خلاصه گزارش عملیات:
نام عملیات: کربلای 2
زمان اجرا: 10/6/1365
مکان اجرا: منطقه عملیاتی حاج عمران عراق – محور شمالی جبهه جنگ
رمز عملیات: یا اباعبدالله الحسین (ع)
ارگانهای عمل کننده: ارتش و سپاه
اهداف عملیات: تصرف قله 2519 و ارتفاعات شهید صدر و خارج ساختن خطوط خودی از اشغال دشمن
تلفات دشمن: 3200نفر
خاطرات مرتبط با عملیات کربلا 2
حرکت فرمانده تیپ 155 شهدا به سوی شهادت
در وضعیت فوق طاقت و به شدت دشواری که نیروهای عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزی را نیز دور از دسترس ببینند. تیپ ویژه 155 شهدا، به خصوص فرمانده آن، مؤمنانه و شجاعانه درعرصه درگیری وارد شدند. شهید امیری مقدم راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ دراین تیپ، در گزارش خود از عملیات کربلای 2، درباره این وضع و حرکت نیروها برای ادامه عملیات و سرانجام آن، چنین روایت کرده است: تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته، موجب تردید در مسئولان، خصوصا فرماندهان این تیپ شده بود.
این تردید اگر چه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولی وی با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کل عملیات، این تردید را بروز نمیداد و به همین دلیل تصمیم گرفت برای زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، به همراه نیروهای عمل کننده در منطقه درگیری حاضر شود. وقتی که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یکی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی، میگوید: شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بد مسیری است، خدای نکرده طوری میشود. فرماندهی در جواب میگوید: خب، اگر این طور است، ما هم شهید میشویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم. به همان اندازه که خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.
مکالمه زیر که در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر کاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وی و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفته، بیانگر این واقعیت است که ایشان چه قدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداشتن وی مصمم بودهاند. متن مکالمه این چنین است:
منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع...
کاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است که نیروهای عمل کننده آدم قویتری میخواهند، من قوی نیستم ولی میروم جلو و یکی دیگر را این جا میگذارم.
کاوه: نه، من میخواهم امشب، شما اینجا باشید.
منصوری: من نمیخواهم
کاوه: امشب کارها جور نمیشود.
منصوری: خب، اگر جور نمیشود با رفتن شما هم جور نمیشود.
کاوه: چه میگویم! جور میشود، ان شاءالله جور میشود.
منصوری: البته اگر خدا بخواهد جور میشود. شما هم این جا کلی کار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگی توپچانه و...
کاوه: اینها همهاش حل میشود، اینها مشخص است.
منصوری که از بحث کردن نتیجه نمیگیرد، با پیش کشیدن تصمیم خودش برای رفتن به جلو، میگوید: حالا در هر صورت شما بروید، من کار ندارم. من هم برای انجام مأموریت، گردان امام حسین (ع) را برمی دارم و میروم.
کاوه: خب، شما این کار را بکنید.
منصوری: ولی این جا در مقر فرماندهی تیپ کارها میخوابد.
کاوه: مسئله ای نیست، شما همین اول درگیری که من جلو هستم، این جا باشید
منصوری وقتی باز هم نتیجه نمیگیرد، به طور جدیتری میگوید: آقای کاوه، میخواهید به زور متوسل بشویم؟ جلو رفتن شما اصلاً درست نیست، منطقی نیست.
کاوه: امروز با روزهای دیگر فرق میکند. من یک چیزهایی میدانم، یک چیزهایی هست، میدانم تردید هست.
منصوری: خب، تردید طبیعی است. باید باشد.
کاوه: خب اگر آدم خودش جلو باشد و یک وقت مسئله ای پیش آمد، میتواند هم پیش خدای خودش و هم پیش خلق خدا و...
برادر کاوه سکوت میکند و برای هدایت گردان امام حسین (ع) از سنگر فرماندهی خارج میشود.
راوی تیپ ویژه 155 شهدا سپس افزوده است: به هنگام اعزام گردان ها برای اجرای مأموریت، ابتدا گردان امام حسین (ع)، سپس گردان امام سجاد (ع) در حالی که فرماندهی تیپ (محمود کاوه) پیشاپیش آنها قرار داشت، حرکت خود را برای تصرف ارتفاع 2519 آغاز کردند. طبق طرح مانور قراربود گردان امام حسین (ع) پایگاه های 1 و 2 و گردان امام سجاد (ع) پایگاه های 3 و 4 را تصرف کنند. حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول کمتر شده بود. و احتمال جدی نمیداد در این محور مجدداً عملیات شود، از این رو اجرای آتش و پرتاب منور آنها نیز اندکی کاهش یافته بود.
به هر ترتیب، حدود ساعت یک بامداد بود که نیروهای پیاده پس از پیمودن فاصله خط خودی تا دشمن به زیر اهداف مورد نظر رسیدند تا با هماهنگی آتش خودی، درگیری را شروع کنند. در همین حین یک گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد و او جان به جان آفرین تسلیم کرد.